سپاهان؛ فرزند نصف جهان یا بچه زن بابا

شما خوانندگان عزیز حتی اگر خیلی اهل ورزش نباشید و بیشترین تحرکتان بلند کردن قاشق و چنگال باشد، بالاخره طرفدار یک تیم ورزشی هستید، مسابقههای یک یا چند رشته را دنبال میکنید، حالا حرفهای ممکن است باشید که ریزودرشت فلان رشته یا شماره کفش بازیکنی که موردعلاقهتان هست را هم حفظید یا اینکه نیمهحرفهای و شاید مبتدی، کار میکنید، بازهم مثال میزنم، هوادار یک تیم هستید!
حالا میپرسید اینهمه صغرا کبرا برای چیست؟ جانم برایتان بگویم که ما ملت ایران و علیالخصوص اهالی شهر اصفهان یک خاصیتی داریم که سرمان برای پول درد می کند، میخواهیم بدانیم «این پولا کوجا میره» در جای خودش خیلی هم کار درستی میکنیم، مثلا همین باشگاه سپاهان خودمان، پارسال به قراری مبلغی بیشتر از ۹۰۰ میلیارد تومان خرج روی دست فولاد مبارکه گذاشت، امسال هم قرار است ۱۵۰۰ میلیارد تومان پول بگیرد و به امورات ورزش برسد.
تا اینجای قضیه یک عده میتوانند شاکی باشند که چه خبره مگه، سقف تعیینشده از سوی فدراسیون برای باشگاههای لیگ برتری تقریبا ۳۲۰ میلیارد تومان است یا بگویند اینهمه بودجه میگیرند چرا تغییری حاصل نمیشود و یکی هم میآید وسط که چرا سرانه استان دو برابر نشده و مثل این حرفها که البته بهوقت مجامع عمومی یا کمی بعدازآن، زیاد میشنویم.
حالا همین آدمها، میخواهند تیمهای شهر و استانشانهمیشه اول باشد، ورزشگاه نیمهتمام اش بعد دو دهه خاک خوردن، بشود استادیومی آبرومند، فوتبال اش بین چند تای اول کشور قرار بگیرد تازه برود آسیا هم مقام بیاورد، این فقط فوتبال اش هست، ووشو، ورزش بانوان، بسکتبال، هندبال، انفرادیها و گروهیها هم فرصت اردو رفتن، لباس و تجهیزات ورزشی خریدن و حقوق گرفتن در باشگاه برایشان فراهم باشد.
تازه اینیک قسمت ماجراست، مردم شریف اصفهان بهدرستی با توجه به حضور فولاد مبارکه در استانشان و بهرهمندی متقابل آنها از هم، هزینه کرد برای امور ورزشی و فرهنگی را نوعی ادای دین و به عبارت این روزها، مسوولیت اجتماعی میدانند که یک نُرمِ پذیرفتهشده در اقتصاد جهان است، تازه اگر کسی هزینه نکند در دنیا و همین ایران خودمان یقهاش را میچسبند.
حالا خندهدار اینجاست، اندک کسانی با صدایی بلند، کلا منکر قضیه میشوند، به اسم بالا بودن هزینهها، مبارزه با ریختوپاش، وجود اولویتهای دیگر و ده ها دلیل بهظاهر موجه، توی سرِ بودجه باشگاه سپاهان میزنند و عدهای هم باهمان نگرشِ عقلانیِ « این پولا کوجا میره» زیر علمشان سینه میزنند.
چرا خندهدار است؟ بگذارید کمی به عقب برویم، فکر میکنید این پولها از کجا میآید؟ همه آن را فولاد مبارکه از ارثیه پدری، ساختوساز، خریدوفروش ارز و سکه یا ردیفهای نداشته بودجه دولتیاش میآورد که حالا بخواهد یا مفت بریزوبپاش کند! فکر میکنید فولاد در دمای چند هزار درجه به همین راحتی عمل میآید، انگار بذر سیبزمینی باشد که آبش میدهند و سبز میشود، هر ریال این پول باید از دل کورهها و در پس زحمت و مشقتِ کارگرانی بیرون بیاید که همسایه یا فامیل و همشهری شما هستند، آنهم وقتی سهامداران روی ریال به ریال اش نظر دارند و نظارت میکنند.
بالاتر از این حرفها، انگار باشگاه سپاهان فقط یک ساختمان با چند کارمند است، صدها تیم با ده ها رشته ورزشی باید از همین بودجه سرپا نگهداشته شوند، نمیشود که تورم حداقل ۴۰ و ۵۰ درصد باشد اما سپاهانیها، تجهیزاتشان را باقیمت قبل بخرند( شما باشید به آنها قیمت قبل میفروشید؟) فلان ورزشکار حالا نه فوتبالیست نامدار، مربی نونهالان یک باشگاه، مسوول تدارکات، آبدارچی و نیرویی خدماتی باهمان حقوق پارسال سرکارشان میآیند؟ اصلا صندوق بیمه تامین اجتماعی همان مبلغ پارسال را میگیرد که باشگاه سپاهان با بودجهای مثل گذشته همان کار را انجام بدهد و من و شما پزش را بدهیم.
القصه خواستم بگویم، از اتفاق باشگاههای ورزشی و فرهنگی، جایی نیستند که بیاییم برایشان چرتکه بیندازیم و آمار بدهیم،اینجا مستقیما بهجای ماشین، با آدمها سروکار داریم، آدمهایی که میخواهیم الگوی فرزندانمان باشند، آدمها و تیمهایی که میخواهیم مایه دلبستگیمان به این شهر بشوند، بتوانیم بهشان افتخار کنیم و بخشی از راهحل برای توسعه اجتماعی شهروندان به شمار بیایند.
در اصل من و شما بهجای اینکه بیاییم و نگران رقم باشیم باید مطالبهای بیشتر از این حرفها داشتیم و ازقضا بهجای ریز شدن در افزایش فلان مقدار بودجه، خیلی منطقی مثل جاهای دیگر دنیا، یار شاطر بوده و کمک کنیم که این باشگاه بار بیشتری از زمین ورزش و فرهنگ بردارد، آن روز تازه وقت اش هست که بپرسیم خُب حالا بودجه بیشتر فدای سرت، آیا همه پولها به مقصد رسیده، نظارت کردهای یا اینطوری بگوییم، سپاهان فرزند اصفهان است، بچه زن بابا که نیست، همه باهم هوایش را داشته باشیم، چون آخر همهچیز که پول نمیشود برادر من!