مروری کوتاه پیرامون زندگی اجتماعی و فرهنگی بیبی خانم استرآبادی؛
بیبی خانم استرآبادی و معایب الرجال

زندگی زیر سایه مطالبه گری مشترک
بیبی خانم استرآبادی، یکی از این بانوان فعال و طلایهدار احقاق حقوق زنان در ایران است. او در سال ۱۲۳۶ شمسی در نوکنده (از توابع استان گلستان) متولد شد. پدرش محمدباقر خان استرآبادی (از بزرگان گرگان) و مادرش خدیجه خانم (ملاباجی) بود. خدیجه خانم، دختری باسواد و از ندیمههای دربار ناصرالدینشاه بود که پس از ازدواج با محمدباقر خان به نوکنده رفت.
او صاحب دو فرزند شد، اما ازآنجاکه محمدباقر خان پنج همسر دیگر داشت، به دنبال فرصتی برای ترک زندگی مشترک بود؛ بنابراین به بهانه زیارت کربلا، نوکنده را رها کرد، به دربار شاه در تهران بازگشت و به تدریس کودکان دربار مشغول شد؛ و این شروع مسیر تحصیل بیبی خانم بود. بیبی خانم در دربار قاجاری در کنار مادر آموزش دید و به زنی تحصیلکرده و دگراندیش در دوران خود بدل شد که همواره در اندیشه مطالبه حقوق زنان و ساختن سبک زندگی نویی برای آنان بود.
بیبی خانم در جامعهای که تفکر زنستیزانه در آن غالب بود، به مردی علاقهمند شد که حقوق برابر زنان و مردان را امری ضروری میدانست. این مرد، موسی خان وزیری، یک نظامی قفقازی بود که بیبی خانم علیرغم مخالفت مادرش، با او ازدواج کرد. آنها بسیار به هم علاقهمند بودند و نُه سال بهخوبی در کنار هم زندگی کردند، اما سرانجام موسی خان نتوانست با همسر پیشرو و تحصیلکرده بسازد و با یکی از کنیزان ازدواج کرد. علاقه بیبی خانم پسازاین موضوع به سردی گرایید، اما زندگیاش را ترک نکرد و به آموزش و تربیت هفت فرزند خود مشغول شد. بیبی خانم ابتدا آموزگارانی مجرب را در منزل خود به کار گرفت تا فرزندانش را آموزش دهند، اما با گشایش مدرسه پسرانه، پسرانش را برای تحصیل به آنجا فرستاد.
او هرگز بین تحصیل دختر و پسر فرقی قائل نشد؛ ازاینرو دخترش را با پوشش مبدل راهی مدرسه کرد، اما مدتی نگذشت که مدیر مدرسه خدیجه افضل را از مدرسه اخراج کرد. البته این موضوع هم بیبی خانم را دلسرد نکرد و آموزش دختران در خانه ادامه یافت. نتیجه تلاشهای بیبی خانم برای تحصیل فرزندانش این بود که علینقی وزیری از موسیقیدانان برجسته، حسن وزیری از نقاشان برجسته، خدیجه افضل و مولود هم ادامهدهنده راه مادر در آموزش دختران شدند.
اولین مدرسه دخترانه ایران و راه دشوار تحصیل زنان
سختی و مشقتهایی که آن زمان برای تحصیل دختران وجود داشت و بیبی خانم بخشی از آن را برای آموزش دخترانش دیده و تجربه کرده بود، او را بر آن داشت تا دبستانی مخصوص دختران تاسیس نماید و اینگونه بود که اولین دبستان دخترانه ایران به نام «مدرسه دوشیزگان» در سال ۱۲۸۵ شمسی (مقارن با پیروزی مشروطه) پا به عرصه آموزش گذاشت تا نام بیبی خانم در تاریخ ماندگار شود. البته پیش از آن دو مدرسه دخترانه تاسیس شده بود، اما متعلق به اقلیتهای مذهبی بود و دختران مسلمان حق تحصیل در آنها را نداشتند. دبستان دوشیزگان سه کلاس داشت و آموزگاران آن، بیبی خانم و دو دخترش خدیجه افضل و مولود بودند.
در این مدرسه حدود بیست شاگرد هفتتا دوازدهساله ثبتنام کردند و دروسی مثل تاریخ، قرائت، نگارش، جغرافیا، ریاضیات و علوم دینی تدریس میشد؛ البته آموزشهای جامعهپسندی مانند گلدوزی، خامهدوزی و… هم به این دروس افزوده شد تا رضایت خانوادهها را بیشتر جلب کند. از طرفی بیبی خانم به خانوادهها اطمینان داده بود که آموزگاران مدرسه همگی زن هستند و تنها نگهبان پیر مدرسه مرد خواهد بود، اما در طول تاریخ، اولینها همواره با مشکل و مخالفت همراه بودهاند؛ بدین ترتیب از همان آغاز کار، صدای مخالفان بلند شد؛ مخالفان به مدیران و معلمان مدرسه توهین و فحاشی کردند، علیه جوسازی کردند و گفتند که این مدرسه برای رواج بیعفتی دایر شده است؛ حتی قسمتی از مدرسه که درواقع بخشی از خانه بیبی بود را نیز آتش زدند.
وای بر ملتی که مدرسه دوشیزگان داشته باشد!
بر اساس گفته مهلقا ملاح، نوه بیبی خانم و رئیس موسسه مبارزه با آلودگی محیطزیست، «این مدرسه خیلی سروصدا راه انداخت. حتی برخی از چهرههایی که مخالف مدرسه بودند اینطور گفتند که کلمه دوشیزه مناسب نیست و وای بر ملتی که مدرسه دوشیزگان داشته باشد».
نتیجه مخالفتها این بود که مدرسه به مدت یک سال تعطیل شد. پسازآن بیبی نزد وزیر معارف رفت و با شرط ثبتنام دختران چهارتا ششساله و حذف واژه دوشیزگان، توانست دوباره مدرسه را راه بیندازد؛ البته تصویب متمم قانون اساسی هم بیتاثیر نبود؛ زیرا اصل هجدهم این قانون تحصیل علوم و معارف و صنایع را بدون ذکر جنسیت آزاد میدانست.
بیبی خانم در نویسندگی هم حرفهایی برای گفتن داشت. او مقالاتی را در روزنامههای حبلالمتین، تمدن و نشریه مجلس منتشر کرد که موضوع آنها آموزش دختران بود. همچنین نامهای را همراه با لچکش به مجلس شورای ملی فرستاد و نوشت: «یا برای مشروطه پایداری کنید یا لچک مرا سر کنید»
یکی دیگر از آثار ماندگار بیبی خانم، کتاب «معایبالرجال» است که در پاسخ به «تأدیبالنسوان» نوشتهشده است. تأدیبالنسوان که نام نویسنده آن مشخص نیست، در ده فصل، آداب مختلف زندگی را برای زنان برشمرده و بهطور خلاصه معتقد است: «زن باید فنای محض در اطاعت مرد باشد و، چونوچرا نداشته باشد و آنچه بگوید اطاعت کند و فرمانبرداری مرد را واجب داند… و تخلف از فرمان بهقدر یکنفس کشیدن جایز نداند که یکدم خلاف یک سال اثر میکند و باعث کدورت کلی میشود»
نه همه مردان از زنان فزونترند و نه همه زنان از مردان فروتر
گویا این رساله در همان زمان، مورد استقبال قرارگرفته و حتی مدتی در مکتبخانهها به دختران آموزش داده شد. بیبی خانم که برای احقاق حقوق زنان همه کارکرده بود، این بار جوابیهای تند و صریح و گزنده بر این کتاب نوشت، بهطوریکه هر چه «تأدیبالنسوان» زنستیز و مردسالارانه است، «معایبالرجال» هم مرد گریز به نظر میرسید. بیبی خانم در کتابش، در چهارفصل ضمن برشمردن معایب مردان و آموزش راه و رسم زناشویی، مردان را دعوت میکند که دست از تأدیب زنان بردارند و به فکر تربیت خویش باشند: «نه هر مردی از هر زنی فزونتر است و نه هر زنی از هر مردی فروتر. زهرا(علیهماالسلام)، مریم، آسیه، خدیجه و کبرا از زنانند و فرعون، هامان، شمر و سنان از مردان»
او درجایی از کتابش نوشت: «خواهران گوش به پند و اندرزهای نویسندگان تادیبالنسوان و افرادی از این قبیل ندهید. این مربیانِ زنان که خود را نادره دوران میدانند، بهتر است به اصلاح صفات رذیله خود برآیند. آنان میدانند که این نصایح برای تأدیب ما نیست و برای اثبات ظالم بر مظلوم است. این مربیان نهتنها کاری برای ما انجام ندادهاند، که مملکت را هم به نیستی کشاندهاند. ما که در حرم اندرون و کنج مطبخ بودیم، پس اینهمه فساد را اینان بر پا کردهاند.»
منبع: کارخانه دار