عضو هیاتمدیره انجمن ملی صنعت پخش ایران تصریح کرد
بهرهگیری از هوش مصنوعی؛ از پیشبینی تقاضا تا تشخیص تقلب

محمدرضا مرادی با اشاره به شعار «توسعه و همافزایی در مسیر تحول» در هفتمین نمایشگاه صنعت پخش ایران، درباره مفهوم «همافزایی» گفت: صنعت پخش در آستانه یک بازتعریف بنیادین قرار دارد. تحول جدی باید در سه حوزه رخ دهد: دیجیتالسازی عملیات (شامل فروش، انبارداری، رصد موجودی و مسیر توزیع)، بازمهندسی ساختار همکاری با زنجیره تامین (بهویژه میان تولیدکننده، پخش و خردهفروشی) و تقویت سرمایه انسانی از منظر مهارتهای فناورانه و مدیریتی. منظور از همافزایی، بهرهبرداری جمعی از ظرفیتهای پراکنده شرکتها و نهادهاست؛ بهگونهای که همکاری و تبادل داده و تجربه، ارزش بیشتری نسبت به فعالیت انفرادی خلق کند. این مفهوم از دل مشارکت، اشتراک زیرساختها و طراحی استانداردهای مشترک بیرون میآید.
وی در ادامه با بیان اینکه انجمن ملی صنعت پخش در حال طراحی و تدوین بانک اطلاعاتی جامع از شرکتهای پخش است، افزود: این بانک اطلاعاتی، بهعنوان یک زیرساخت راهبردی، با هدف گردآوری دادههای کمی و کیفی شامل ظرفیت توزیع، نوع محصولات، عملکرد منطقهای و مالی شرکتها، در دست اجراست. بانک اطلاعاتی جامع، پایگاهی دادهمحور است که اطلاعات بهروزی از بازیگران صنعت پخش فراهم میآورد و امکان رتبهبندی، تحلیل رقبا و تصمیم گیریهای استراتژیک را فراهم میکند. در حال حاضر، این طرح در فاز تحلیل نیازمندیها و تدوین چهارچوب اجرایی قرار دارد و تلاشهایی برای تعامل با نهادهای حاکمیتی جهت پشتیبانی حقوقی و فنی صورت گرفتهاست.
گامهای ایران در مسیر زنجیره تامین هوشمند
خزانهدار انجمن ملی صنعت پخش ایران با اشاره به مفهوم زنجیره تامین هوشمند و گامهایی که ایران در این مسیر برداشته است، گفت: زنجیره تامین هوشمند به زنجیرهای گفته میشود که از فناوریهای دادهمحور برای همگامسازی جریان اطلاعات، کالا و عملیات لجستیکی بین تولید، پخش، حملونقل و فروشگاه استفاده میکند. این زنجیره باید بهصورت لحظهای، هماهنگ و تحلیلپذیر باشد. گامهای برداشتهشده در ایران شامل استفاده برخی شرکتها از سیستمهای ردیابی لحظهای و انبارداری دیجیتال، شروع اتصال به سامانههای (ERP) و فروش لحظهای در فروشگاهها (POS) است. اما همچنان خلاهایی جدی وجود دارد که فقدان استانداردهای ارتباطی مشترک، نبود بستر حقوقی تبادل داده و کمتوجهی سیاستگذار به یکپارچهسازی زیرساختی صنعت توزیع، از این جمله است.
مرادی در پاسخ به اینکه آمادگی صنعت پخش برای بهرهگیری از فناوریهای نوین تا چه حد است، توضیح داد: ورود فناوریهایی نظیر هوش تجاری (BI)، یادگیری ماشینی (ML) و هوش مصنوعی (AI)، انقلابی در صنعت پخش جهانی رقم زدهاند. این فناوریها، امکان پیشبینی تقاضا، بهینهسازی مسیر توزیع، کاهش ضایعات و تحلیل رفتار خریداران را فراهم میکنند. هوش تجاری (Business Intelligence) بهمعنای تحلیل دادهها برای تصمیمگیری بهتر در زمینه فروش، موجودی و استراتژیهای توزیع است. با این حال، در ایران تنها بخش کوچکی از شرکتهای پیشرو از این فناوریها استفاده کردهاند. موانع عمده بهرهگیری از این امکان، شامل سرمایهگذاری محدود در فناوری، کمبود نیروی متخصص و نبود یک اکوسیستم دیجیتال حمایتکننده میشود.
وی در ادامه اظهار کرد: هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) مجموعهای از فناوریهاست که به سیستمها این امکان را میدهد که مانند انسان «بیندیشند»، «یاد بگیرند»، «تصمیم بگیرند» و «پیشبینی کنند» که یکی از شاخههای مهم آن یادگیری ماشین (Machine Learning) است. الگوریتمهایی که با تحلیل دادههای گذشته، الگوها را کشف و از آنها برای بهینهسازی آینده استفاده میکنند.
عضو هیاتمدیره انجمن ملی صنعت پخش ایران با بیان اینکه این فناوریها در صنعت پخش، کاربردهای حیاتی دارند، افزود: کاربرد نخست، پیشبینی تقاضا (Demand Forecasting) است. هوش مصنوعی با تحلیل دادههای فروش، فصل، منطقه، رفتار مصرفکننده و ترندهای بازار، میتواند تقاضای آینده هر کالا را پیشبینی کند. این موضوع به شرکتهای پخش کمک میکند تا از انبار شدن بیش از حد کالا جلوگیری کنند، ریسک کمبود محصول را کاهش دهند و سفارشگذاری دقیقتری انجام دهند. مثال عملی برای این کاربرد، پیشبینی افزایش تقاضای ماسک و مواد ضدعفونیکننده قبل از موج کرونا در یک منطقه خاص است.
مرادی ادامه داد: کاربرد دوم، بهینهسازی مسیرهای توزیع (Route Optimization) است. الگوریتمهای یادگیری ماشین با در نظر گرفتن ترافیک، ساعات پیک، میزان بار، زمان تحویل و مسیرهای جایگزین، بهترین مسیر توزیع روزانه را برای ناوگان حمل مشخص میکنند. در نتیجه، کاهش مصرف سوخت و هزینههای لجستیک، افزایش سرعت تحویل، بهرهبرداری موثر از خودروها و منابع انسانی را به همراه دارد. مثال عملی برای کاربرد تعیین اولویت مسیرهایی با بیشترین تعداد مشتری و کمترین توقف است.
وی با بیان اینکه کاربرد سوم فناوریهای نوین، مدیریت هوشمند موجودی (Smart Inventory Management) است، گفت: این کاربرد میتواند با تحلیل سطح موجودی انبار، نرخ فروش، تاریخ انقضا و تاخیر در تامین، موجودی بهینه را پیشنهاد یا هشدار دهد. این کار مانع از دپوی غیرضروری کالا میشود، کاهش ضایعات (بهویژه در کالاهای دارویی و غذایی) را بهدنبال دارد و گردش موجودی را سریعتر میکند. کاربرد چهارم، تحلیل رفتار مشتریان (Customer Insights) است. با ترکیب دادههای فروش، نقاط تماس، کانالهای سفارشگیری و بازخوردها، الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند الگوهای رفتاری مشتریان را شناسایی کنند.
عضو هیاتمدیره انجمن ملی صنعت پخش ایران درباره کاربرد پنجم فناوریهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین بیان کرد: پنجمین کاربرد، تشخیص ریسک و تقلب (Risk Detection) است؛ این کاربرد قادر است الگوهای غیرمعمول در فروش یا سفارشگیری را شناسایی کند، مثلا شناسایی سفارشهای غیرواقعی، فروش ساختگی، رفتار پرریسک نمایندهها یا عاملان توزیع، که این ابزار در کنترل کیفیت عملیات و کاهش فساد سازمانی بسیار موثر است.
جایگاه صنعت پخش در سیاستگذاری مغفول ماندهاست
مرادی با اشاره به نقش مغفولمانده صنعت پخش در اولویت سیاستگذاریهای اقتصادی، بیان کرد: حدود ۱۰ درصد از درآمد ملی را به خود اختصاص داده و از مهمترین منابع اشتغال غیرمستقیم در کشور است. اما متاسفانه به دلیل نگاه کالایی و غیرسیستمی به این صنعت، جایگاه آن در سیاستگذاری مغفول ماندهاست. برای تغییر این وضعیت باید سهم اقتصادی این صنعت در اسناد بالادستی ثبت شده و در بودجهریزی و تدوین برنامههای توسعه، نقش توزیع رسمی لحاظ شود و نهادهای صنفی حضور موثرتری در تعامل با مجلس و دولت داشته باشند.
وی درباره چالش نقدینگی در صنعت پخش توضیح داد: چالش نقدینگی ناشی از دیرکرد و تاخیر در پرداختها، هزینههای جاری بالا و فشار تورمی، یکی از مهمترین موانع رشد پایداری است. راهکارهای این مشکل شامل استفاده از ابزارهای تامین مالی زنجیرهای (SCF)، طراحی اوراق بدهی کوتاهمدت متناسب با چرخه توزیع کالا، توسعه همکاری با بانکها برای ارائه تسهیلات مبتنی بر گردش فروش و ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری تخصصی حوزه لجستیک در بازار سرمایه است.
عضو هیاتمدیره انجمن ملی صنعت پخش ایران درباره نقش صنعت پخش در شرایط بحران و پدافند غیرعامل، بیان کرد: پدافند غیرعامل، مجموعه تدابیری برای کاهش آسیبپذیری زیرساختها بدون استفاده از ابزار نظامی است که صنعت پخش باید به عنوان یکی از ارکان حیاتی پدافند اقتصادی شناخته و تقویت شود. در جریان بحرانهای سیاسی و امنیتی، عملکرد بی وقفه صنعت پخش، موجب تثبیت امنیت روانی جامعه و جلوگیری از کمبود کالا میشود. عوامل موفقیت صنعت پخش در این شرایط شامل ساختار شبکهای و غیرمتمرکز، چابکی عملیاتی، تجربه میدانی در مواجهه با اختلال و تعهد نیروی انسانی میشود.
مرادی در پاسخ به اینکه صنعت پخش از دولت جدید چه مطالباتی دارد، گفت: صنعت پخش از دولت سه مطالبه راهبردی دارد؛ مطالبه نخست، اصلاح قوانین زائد و تصمیمات مقطعی است که مانع توسعه پایدار هستند. مطالبه دوم سرمایهگذاری زیرساختی در دیجیتالسازی صنعت پخش است. مطالبه سوم نیز تامین مالی و اعتباری هوشمند، عادلانه و مبتنی بر شایستگی عملکرد است. انجمنها در حال تدوین طرحهای قانونی و تعامل با نمایندگان مجلس برای گنجاندن این مطالبات در لوایح هستند، اما این فرآیند به حمایت و انسجام صنفی بیشتر نیاز دارد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: برای آینده صنعت پخش، باید نگاه سنتی را کنار گذاشت و به این صنعت بهعنوان یک زیرساخت ملی برای امنیت غذایی، بهداشت عمومی و عدالت دسترسی نگریست. ترکیب تحول دیجیتال، هم افزایی درونصنفی و ارتقا جایگاه سیاستگذاری، کلید عبور از وضعیت فعلی و رسیدن به جایگاهی در تراز جهانی است.