جهش در بازار کرادفاندینگ‌ها

 شرکت‌های بزرگ اصفهان، ازجمله فولاد مبارکه، پالایشگاه اصفهان و صنایع پتروشیمی منطقه، بارها برای طرح‌های توسعه‌ای خود به بازار سرمایه روی آورده‌اند و درنتیجه، به‌جای تکیه‌بر تسهیلات گران‌قیمت بانکی، منابع شفاف‌تری جذب کرده‌اند. باوجوداین پیشرفتها، سهم بورس از کل تأمین مالی اقتصاد هنوز حوالی ۱۰ درصد است؛ عددی که نشان می‌دهد جایگزینی بانکمحوری هنوز در گام‌های اولیه قرار دارد و باید با اصلاح مقررات، حمایت نهادی و فرهنگ‌سازی میان ذی‌نفعان تسریع شود.

راه‌اندازی بازار SME فرابورس بازاری با الزامات پذیرش ساده‌تر و هزینه گزارشگری پایین‌تر که ورود شرکت‌های نوپا، دانش‌بنیان و شرکت‌های استانی را به جریان سرمایه عمومی تسهیل کرده است. صندوق‌های سرمایه‌گذاری پروژه ابزاری برای تجمیع منابع و تقسیم ریسک در پروژه‌های عمرانی، صنعتی و زیرساختی؛ این صندوق‌ها به‌ویژه برای طرح‌های بهره‌برداری بلندمدت جذاب‌اند.

1 (5) copy

صندوق املاک و مستغلات (REIT) امکانی برای تبدیل دارایی‌های بهره‌برداری‌شده (مجتمع‌های تجاری، پایانه‌ها، پارکینگ‌ها) به واحدهای سرمایه‌گذاری قابل معامله؛ رئیس سازمان بورس در سفر اخیرش به اصفهان پیشنهاد کرد شهرداری می‌تواند با پشتوانه جریان پایدار کرایه مترو یا عوارض نوسازی، از این ابزار برای تأمین مالی شهری استفاده کند. صندوق‌های جسورانه بورسی پیونددهنده سرمایه‌های عمومی با استارت‌اپ‌ها و دانش‌بنیان‌ها؛ این صندوق‌ها ریسک بالای فناوری را به سرمایه‌گذاران خرد منتقل نمی‌کنند، بلکه آن را بین سهامداران صندوق و واحدهای سرمایه‌گذاری تقسیم می‌کنند.

این ابتکارها نه‌تنها عمق بازار سرمایه را بیشتر کرده‌اند، بلکه با الزام ناشران به افشای اطلاعات منظم، استاندارد شفافیت را برای سایر نهادهای مالی بالابرده‌اند. هر شرکتی که به بورس می‌آید باید گزارش‌های فصلی و صورت‌های مالی حسابرسی شده منتشر کند؛ درنتیجه سرمایه‌گذاران، چه خرد چه نهادی، ارزیابی دقیق‌تری از ریسک و بازده در اختیاردارند و قیمت‌گذاری بهینه‌تری انجام می‌شود.

 جهش خیره‌کننده بازار کرادفاندینگ

رشد ۱۵۰ برابری طی سه سال، کرادفاندینگ را به پدیده‌ای تحولآفرین تبدیل کرده است. سکوی آی‌بی‌کراد (بازوی تأمین سرمایه تمدن)، دونگی (همکار بانک رفاه) و کارن‌کراد (متعلق به صندوق نوآوری) سه بازیگر پیشران در تهران‌اند. اصفهان نیز با حضور صندوق پژوهش و فناوری استان بازیگر فعالی است؛ نمونه بارز آن طرح موفق «کیاکام فارمد» در سال ۱۴۰۲ بود که با ضمانت استانی توانست اعتماد هزاران سرمایهگذار خرد را جلب کند.

سکوهای بومی درراه

پارک علم و فناوری اصفهان با سکوی «سپهر» و دانشگاه صنعتی اصفهان با سکوی «فراز» قصد دارند نیازهای محلی، از کارگاه‌های تولیدی کوچک تا طرح‌های دانشجویی را تأمین مالی کنند. گرچه این پلتفرم‌ها احتمالاً سرمایه کمتری نسبت به همتایان تهرانی جذب خواهند کرد، مزیت آنان درک دقیق بافت اجتماعی استان و نظارت نزدیک بر مجریان است؛ عاملی که نرخ نکول را پایین می‌آورد. در کرادفاندینگ، هر پروژه باید طرح کسب‌وکار، مبلغ موردنیاز، پشتوانه ضمانت و جدول زمانی بازپرداخت را شفاف کند. سرمایه‌گذاران روند جذب سرمایه را لحظه‌ای می‌بینند و پس از موفقیت طرح، گزارش عملکرد دوره‌ای دریافت می‌کنند؛ شفافیتی که در نظام بانکی کمتر مشاهده می‌شود و بدبینی گذشته به حوزه استارت‌اپ را کاهش می‌دهد.

بوروکراسی پیچیده فرآیند طولانی دریافت تسهیلات و ضمانت‌نامه از تکمیل فرم‌ها تا ارزیابی کارشناسی زمان خروج محصول به بازار را بالا می‌برد و گاه فرصت رقابتی را از بین می‌برد. روایت کارآفرین اصفهانی درباره «دویدن بین تهران و اصفهان برای وام ۵۰۰ میلیونی» تصویر روشنی از این فرسایش است.

نبود نهادهای مکمل مالی شرکت‌های تضمین سرمایه‌گذاری و بیمه‌های اعتباری که ریسک نکول را کاهش دهند هنوز فراگیر نشده‌اند؛ درنتیجه بانک‌ها تمایل کمی به وام‌دهی به شرکت‌های نوپا دارند و سرمایه‌گذاران خصوصی نرخ بازدهی بالایی طلب می‌کنند. عدم شفافیت گزارشگری برخی استارت‌اپ‌ها صورت‌های مالی استاندارد ارائه نمی‌کنند و حتی در آمار مشتریان یا درآمدها بزرگ‌نمایی می‌شود؛ سرمایه‌گذار آگاه یا کنار می‌کشد، یا شروط سخت‌گیرانه می‌گذارد.

 تمرکزگرایی تصمیم‌گیری صندوق نوآوری، صندوق توسعه ملی و اغلب بودجه‌های پژوهشی در تهران توزیع می‌شوند. قانون «جهش تولید دانش‌بنیان» بخشی از اختیارات را تفویض کرده، اما اختصاص منابع هنوز عمدتاً در پایتخت نهایی می‌شود.

 بی‌ثباتی اقتصاد کلان تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی و نوسانات ارزی، نرخ تنزیل جریان‌های نقدی را بالابرده و سرمایه‌گذاران خرد را به دارایی‌های نقد شونده (طلا، ارز) سوق داده است؛ این روان‌شناسی بازار در استان‌هایی چون اصفهان که منابع مازاد دارند، محسوس‌تر است.

اصفهان از دیرباز با فولاد و پتروشیمی شناخته‌شده، اما در دهه گذشته و به کمک دانشگاه صنعتی، دانشگاه اصفهان و شبکه پارک‌های علم و فناوری، خوشه استارت‌اپی نوپایی در حوزه‌های فناوری پزشکی، مواد پیشرفته و گردشگری هوشمند شکل داده است. رویداد «سکوی پرتاب زاینده‌رود» و جشنواره VCUT نخستین بار سرمایه‌گذاران سنتی فولاد و سیمان را پای استارت‌اپ‌ها نشاندند. مدل موفق ضمانت صندوق پژوهش استانی در پروژه «کیاکام فارمد» می‌تواند الگوی سایر طرح‌ها شود: سرمایه‌گذار خرد ریسک اعتباری را به نهاد تضمین انتقال می‌دهد و انگیزه مشارکتش افزایش می‌یابد.

شهرداری اصفهان نیز در تدارک انتشار اوراق مشارکت خط دوم مترو و ایجاد REIT مجتمع‌های تجاری و پارکینگ‌های شهری است. در صورت موفقیت، این روش می‌تواند به سایر کلان‌شهرهای غیر تهرانی تعمیم یابد و فشار تسهیلات بانکی بر شهرداری‌ها را کاهش دهد.

بورس تهران با تنوع ابزارها، کرادفاندینگ با جهش انفجاری و صندوق‌های پژوهش استانی همگی نشانه‌های گذار اکوسیستم مالی ایران از بانک‌محوری به مدل‌های شفاف، مشارکتی و بازارمحورند. باوجوداین، بوروکراسی طولانی، تمرکزگرایی و ریسک‌های اقتصاد کلان موجب شده است این روند در استان‌ها—به‌ویژه اصفهان—کندتر از تهران پیش برود. نسخه علاج در سه واژه خلاصه می‌شود: اعتمادسازی با شفافیت گزارشگری و مشارکت نهادیِ تضمین ریسک، تمرکززدایی در اعطای منابع و تصمیم‌های اعتباری، توانمندسازی سرمایه‌گذاران بومی با مشوق‌های مالیاتی و رویدادهای هدفمند. اگر این سه محور به‌طور هماهنگ پیش برود، می‌توان امیدوار بود ظرف پنج سال آینده سهم ابزارهای بورسی و جمع سپاری در تأمین مالی اقتصاد از ۱۰ درصد فعلی به بالای ۲۵ درصد برسد و استان‌هایی چون اصفهان در جایگاه طبیعی خود یعنی پیشران صنعتی و نوآوری منطقه مرکز نقش‌آفرینی کنند.

مسیر دشوار است، اما شواهد نشان می‌دهد جسارت آغاز آن در سیاست‌گذاران و بازیگران بازار به وجود آمده است. آینده تأمین مالی ایران درگرو ادغام همین جسارت با حکمرانی شفاف و تمرکززدایی هوشمندانه است؛ مسیری که اگر به‌درستی پیموده شود، موتور رشد اقتصادی در سراسر کشور را روشن و پایدار نگه خواهد داشت.