در شرایط حساس و پرالتهاب کنونی که ایران عزیز ما درگیر یکی از بحرانهای امنیتی خطرناک دهههای اخیر شده است، آنچه بیش از هر چیز ضرورت دارد، حفظ آرامش ملی، تقویت همبستگی اجتماعی و پایبندی به اصول عقلانیت و خرد جمعی است. دشمنانی که خود را در جایگاه مدعی حقوق بشر و نظم جهانی جا زدهاند، برخلاف…
ایران عزیز، سرزمینی که هویت، فرهنگ و تاریخ ما در رگهایش جریان دارد، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند هوشیاری، همبستگی و مسوولیتپذیری همه ماست. تهدیدهایی که کشور ما با آن مواجه است، تنها محدود به مرزهای فیزیکی و درگیریهای نظامی نیست، بلکه جنگی همهجانبه علیه باورها، امیدها و وحدت ملی…
ضعف مدیریت منابع آبی و در نهایت خطای سیاستگذاران در بخش کشاورزی کشور، همه آن چیزی است که دولت را گرفتار بحران کمبود آب کرده است و باید از تکرار آنها اجتناب کند.
در شرایطی که اقتصاد ایران برای چند دهه با تورم بالا، نوسانات تولید و بحرانهای پیدرپی در منابع انرژی و آب دستوپنجه نرم کرده، یکی از عوامل کمتردیدهشده اما تاثیرگذار در این وضعیت، «برهمخوردن قیمتهای نسبی» است. ثبات طولانیمدت قیمت حاملهای انرژی در کنار رشد فزاینده سایر قیمتها، منجر به تحریف سیگنالهای قیمتی و بروز ناکارآمدی در تخصیص منابع شده است؛ موضوعی که امروزه خود را در قالب بحرانهایی نظیر کمآبی، خاموشی برق، ناتوانی تولید و وابستگی شدید بنگاهها به تسهیلات بانکی نشان میدهد.
احتمالا شما نیز در سطح شهر بیلبوردهایی با عناوین مختلف در جهت تشویق مردم به صرفهجویی در مصرف برق یا آب دیدهاید. بیلبوردهایی همچون «ببند» برای کاهش مصرف آب یا «افکارتو زیر دوش کنترل کن» با مضمون اینکه با کاهش مدت زمان استحمام، میتوان به صرفهجویی در مصرف آب اهتمام ورزید. دولت در تامین انرژی به تنگنایی بسیار سخت دچار شده است و به همیندلیل بهجای اینکه سیاستهای خود را در راستایی تنظیم کند که منابع مدیریت شوند، راهی به جز دخالت در جزئیترین بخشهای زندگی مردم ندارد.
هفده سال پس از تصویب سازوکاری بهظاهر فنی در بودجه سال ۱۳۸۶، اقتصاد ایران در دام چرخهای معیوب اسیر شده است. پروژهای که با وعده «شفافیت مالی» و «تضمین سودآوری پالایشگاهها» آغاز شد،