تصمیم‌گیری سیاست‌زده

اما مهم‌ترین نتیجه قرار داشتن در لیست سیاه FATF، تضعیف جایگاه و موقعیت اقتصادی کشورهای مشمول و خروج از چرخه مناسبات اقتصادی، مالی و تجاری بین‌المللی است. سال‌هاست که بسیاری در ایران بر این اعتقاد اصرار دارند که با وجود تحریم‌های اقتصادی، بودن یا نبودن ایران در لیست سیاه FATF تفاوتی برای اقتصاد ایران ندارد و چه بسا در این شرایط بهتر است ایران در لیست سیاه این نهاد باشد تا راحت‌تر بتواند تحریم‌ها را دور زند. با این استدلال سال‌هاست پرونده FATF بایگانی شده و اخیرا با اصرار دولت چهاردهم یکی از دو لایحه باقیمانده را تصویب کردند و لایحه دیگر را در انتظار نگه داشته‌اند. ماجرای FATF در ایران نیز مانند پرونده هسته‌ای دستخوش ملاحظات سیاسی در عرصه داخلی و بین‌المللی قرار گرفته و به ابزاری برای چانه‌زنی تبدیل شده است.

واقعیت این است اقتصاد ایران سال‌هاست با پدیده‌هایی مانند سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، ادغام‌ها و تملک‌های فرامرزی ، فناوری‌های نوین در حوزه‌های مختلف صنعتی، ارتباطی و تجاری و جریان روبه‌رشد و گسترده مالی دنیا بیگانه است. این بیگانگی که عمدتا متاثر از تحریم‌های اقتصادی بی‌سابقه و گسترده از ابتدای دهه ۱۳۹۰ و همچنین برخی محدودیت‌های بین‌المللی مانند حضور در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی موسوم به FATF است، عملا اقتصاد ایران را از گردونه تحولات و روندهای اقتصادی، تجاری و مالی دنیا خارج کرده و موجبات رکود، عقبگرد اقتصادی و کاهش توان رقابتی کشور شده است. به طور طبیعی سایه سنگین مسائل و تحولات ژئوپلیتیک و سیاست خارجی ایران که در طول یک دهه گذشته زمینه تشدید منازعات منطقه‌ای و بین‌المللی ایران شده، زمینه‌ساز کاهش قدرت مانور ایران برای مدیریت روند رفع تحریم‌های اقتصادی و حل معادلات تصمیم‌گیری در موضوعاتی مانند  FATF شده است.

مساله غیرقابل انکار این است که کشور اکنون در آستانه اتخاذ تصمیمات بزرگ است به خصوص بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و این مساله با توجه به محدودیت منابع اقتصادی و پشتوانه‌های سیاسی داخلی و بین‌المللی، مانع از برنامه‌ریزی برای اولویت‌بندی رفع مخاطرات و چالش‌های اقتصادی و سیاسی شده است. مساله مهم این است که ایران فرصت‌های زیادی را در گذشته برای گرفتن تصمیمات بزرگ و رفع بسیاری از مخاطرات مانند تحریم‌ها و اف‌ای‌تی‌اف داشت که به دلیل اشتباهات محاسباتی بزرگ از دست داده است. با روی کار آمدن بایدن در ابتدای ۲۰۲۱ زمینه برای رفع تحریم‌ها وجود داشت، مذاکرات خوبی هم در دولت‌های دوازدهم و سیزدهم انجام شد اما به دلیل محاسبات اشتباه سیاسی و راهبردی مانند زمستان سخت اروپا بعد از حمله روسیه به اوکراین، این مذاکرات به نتیجه نرسید و فرصت از دست رفت تا دوره بایدن تمام شد و مجدد ترامپ به قدرت رسید. جنگ تحمیلی ۱۲روزه و فشارهای اقتصادی و سیاسی کنونی و آینده نتیجه محاسبات اشتباه در استفاده از فرصت‌های گذشته است.

تنگناهای تصمیم‌گیری با وجود روی کار آمدن دولتی با شعار وفاق و آشتی با دنیا، تاکنون نتوانسته زمینه و بستری برای حرکت بزرگ جهت عبور از این شرایط سخت باشد. واقعیت این است که گره‌هایی مانند FATF که در گذشته به‌راحتی می‌توانستند باز شوند، امروز به کلاف سردرگمی تبدیل شده‌اند که حوصله حل آن تا حدود زیادی از بین رفته است. اما باید در نظر داشت که بازکردن گره‌هایی مانند CFT و آغاز مذاکره جدی با گروه ویژه اقدام مالی برای خارج کردن ایران از لیست سیاه، یکی از ده‌ها گام بزرگی است که باید برای کمک به اقتصاد کشور و خروج از تنگنای ایجادشده کنونی برداشته شود. پرداختن به مسائل اقتصادی از دید و زاویه سیاسی، هزینه‌های سنگینی به اقتصاد کشور تحمیل کرده و لازمه احیای اقتصاد کشور، بازتعریف شاخص‌ها و متغیرهای سیاسی و سیاستگذاری و اقدام بر مبنای ملاحظات و الزامات سیاسیی واقع‌بینانه و کم‌هزینه در صحنه داخلی و بین‌المللی است. 

* تحلیلگر مسائل بین‌الملل