آیا فدرالرزرو باید نرخ بهره را کاهش دهد؟
پاول روی لبه تیغ

سه دیدگاه اصلی درباره وضعیت اقتصاد آمریکا مطرح است؛ نخست، نگاه بازارهای مالی است که بر ضعف تقاضا تاکید دارد. آنها به کاهش رشد اشتغال در ماههای مه و ژوئن و همچنین ضعف هزینههای مصرفی در نیمه اول سال استناد میکنند و معتقدند این شواهد به معنای ضرورت کاهش نرخ بهره در ماه سپتامبر است. بازار سهام نیز کاهش نرخ بهره را فرصتی برای افزایش بازدهی قلمداد میکند.دیدگاه دوم که از سوی دولت ترامپ حمایت میشود، بر سیاستهای سمت عرضه تمرکز دارد. دولت حاضر نمیپذیرد که سیاستهای اقتصادیاش تقاضا را تضعیف کرده باشد.
در عوض، وزیر خزانهداری، اسکات بسنت، مدعی است که با کاهش مقررات و کاهش مالیاتها، بهرهوری و رشد اقتصادی افزایش خواهد یافت و این امر بدون ایجاد تورم شدید رخ میدهد. بنابراین، آنها نیز بر کاهش نرخ بهره، اما از زاویهای متفاوت، تاکید میکنند.دیدگاه سوم و متداولتر، رکود تورمی را نتیجه مستقیم سیاستهای نادرست میداند. وضع تعرفهها بر کالاهای وارداتی نه تنها هزینه تولید را افزایش داده، بلکه موجب تغییر انتخابهای مصرفکنندگان نیز شده است. همچنین، محدودیتهای مهاجرتی باعث کاهش عرضه نیروی کار و محدود شدن رشد اشتغال شده است. ترکیب این عوامل، هم عرضه و هم تقاضا را تضعیف میکند و خطر افزایش تورم ناشی از افزایش قیمتها و مطالبه دستمزدهای بالاتر را به همراه دارد.این سه دیدگاه الزاما متضاد نیستند و در برخی نقاط همپوشانی دارند؛ برای مثال، سیاستهای مهاجرتی هم عرضه را محدود میکند و هم میتواند بر رفتار مصرفکنندگان تاثیر منفی بگذارد.
از طرفی، هرچند دولت ترامپ به دنبال کاهش مقررات بوده، تعرفهها و سیاستهای حمایتی فشارهای مضاعفی بر کسبوکارها وارد کردهاند. شواهد موجود نشان میدهد بهرهوری نیروی کار در نیمه اول سال رشد ناچیزی داشته است. در حالیکه رشد اشتغال ضعیف بوده، نرخ بیکاری تقریبا ثابت مانده است؛ این امر نشان میدهد ضعف کنونی بیشتر از سمت عرضه ناشی میشود تا تقاضا. همزمان، شاخصهای تورمی پایه در حال افزایشاند و قیمت نهادهها و محصولات تولیدی شرکتها بالا رفته است. در چنین شرایطی بهترین راهبرد برای فدرالرزرو اتخاذ رویکردی محتاطانه است. اگر فرضیه ضعف تقاضا درست باشد،
صبر کردن چندان خطرناک نیست و تنها افزایش بیکاری میتواند دلیل قانعکنندهای برای کاهش نرخ بهره باشد. اگر فرضیه دولت ترامپ درباره جهش بهرهوری صحت داشته باشد، باز هم صبر کردن آسیبی وارد نمیکند. اما اگر واقعیت همان ضعف عرضه و رشد تورم باشد، کاهش زودهنگام نرخ بهره میتواند فاجعهبار باشد و به بیاعتباری فدرالرزرو بینجامد. بنابراین، به نظر میرسد پاول در نشست جکسون هول همچنان بر «احتیاط» تاکید کرده و از تصمیمهای شتابزده درباره نرخ بهره خودداری کند. زیرا خطر اصلی در شرایط کنونی، تشدید تورم ناشی از سیاستهای دولت ترامپ است.