ناترازی گاز؛ پاشنه آشیل توسعه صنعت پتروشیمی

در سالهای اخیر یکی از سیاستهای بسیار مهم کشور در بخش انرژی، استفاده از گاز طبیعی برای دستیابی به اهداف رشد و توسعه بوده است. مهمترین دلیل برای تعریف طرحهای گاز محور و توسعه گازرسانی در سراسر کشور، تجارتپذیری پایینتر گاز طبیعی نسبت به نفت و فرآوردههای نفتی است. برخلاف نفت که به سادگی قابل حمل و فروش در بازارهای جهانی است، تجارت گاز طبیعی به دلیل نیاز به زیرساختهای پیشرفتهای مانند خطوط لوله یا پایانههای LNG با چالشهای بیشتری مواجه است. علاوه بر این، رقابت ایران با قطر در تولید گاز از میدان مشترک پارس جنوبی نیز عاملی کلیدی در شکلدهی این سیاست بوده است. از این رو، ایران ترجیح داده است که گاز طبیعی را به جای صادرات مستقیم، در داخل کشور برای تامین انرژی در بُعد خانوار و صنایع بزرگ مانند پتروشیمی استفاده کند.
مصرف گاز در کشور
مصرف روزانه گاز طبیعی در ایران به طور متوسط حدود ۷۵۰میلیون مترمکعب است که سهم نزدیک به ۷۰ درصدی از سبد انرژی کشور دارد. بیشترین سهم مصرف گاز طبیعی در کشور به بخش خانگی-تجاری و نیروگاهها به ترتیب با ۳۳۰ و ۲۲۰میلیون متر مکعب در روز اختصاص دارد. در ضمن برق تولیدی نیروگاهها نیز عمدتا صرف تامین تقاضای ساختمان و صنعت میشود. باقی گاز تولیدی در کشور صرف صنایع سنگین شامل پتروشیمی، فولاد، سیمان و غیره میشود که در میان صنایع عمده صنعت پتروشیمی با مصرف روزانه ۷۰میلیون متر مکعب بیشترین مصرف گاز را نسبت به سایر صنایع دارد.
مصرف گاز در صنعت پتروشیمی
صنعت پتروشیمی ایران روزانه بهطور متوسط ۷۰میلیون متر مکعب گاز طبیعی مصرف میکند که معادل ۹ درصد از کل مصرف گاز طبیعی کشور است. از این میزان، ۶۰ درصد برای تامین انرژی مورد نیاز مجتمعهای پتروشیمی بهکار میرود، درحالیکه ۴۰ درصد دیگر به عنوان خوراک اولیه برای تولید محصولات پتروشیمی استفاده میشود. دو زیرصنعت متانول و اوره بیشترین مصرف گاز صنعت پتروشیمی در ایران را به خود اختصاص دادهاند.
یکی از مهمترین محصولات تولید شده با استفاده از گاز طبیعی در صنعت پتروشیمی متانول است که بخش عمدهای از تولیدات این صنعت را به خود اختصاص داده و به عنوان یک ماده اولیه حیاتی در تولید بسیاری از محصولات شیمیایی و صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. در حال حاضر ظرفیت اسمی تولید متانول در ایران حدود ۱۶میلیون تن است که با در نظر گرفتن تمامی طرحهای توسعه به ۲۷میلیون تن خواهد رسید. در کنار متانول، زیرصنعت اوره نیز از مصرفکنندگان اصلی گاز طبیعی در صنعت پتروشیمی است. اوره که از ترکیب گاز طبیعی و آمونیاک به دست میآید، بهعنوان یک کود شیمیایی مهم در بخش کشاورزی کاربرد دارد. ظرفیت اسمی تولید اوره در ایران نیز حدود ۹میلیون تن است که با در نظر گرفتن طرحهای توسعه به حدود ۱۵میلیون تن خواهد رسید.
مصرف گاز طبیعی در این دو زیرصنعت نقش مهمی در تامین نیازهای داخلی و همچنین صادرات محصولات پتروشیمی ایفا میکند. این محصولات نه تنها برای بازار داخلی ضروری هستند، بلکه بخش عمدهای از ارزآوری کشور از طریق صادرات متانول و اوره حاصل میشود. به همین دلیل، هرگونه تغییر در میزان مصرف گاز طبیعی، به ویژه در زیرصنایع متانول و اوره، میتواند تاثیرات گستردهای بر تولید و اقتصاد کشور داشته باشد.
اهمیت صنعت پتروشیمی در اقتصاد ایران
صنعت پتروشیمی در ایران یکی از بخشهای کلیدی اقتصاد کشور است که با ظرفیت تولید بالای خود نقش مهمی در درآمدزایی، ارزآوری و اشتغالزایی ایفا میکند. ظرفیت تولید این صنعت به بیش از ۹۰میلیون تن در سال رسیده، اما میزان تولید واقعی آن حدود ۷۰میلیون تن است. بخش قابل توجهی از تولیدات پتروشیمی به ارزش بیش از ۱۲میلیارد دلار به بازارهای جهانی صادر میشود که یکی از منابع اصلی تامین ارز برای دولت محسوب میشود. همچنین بخش دیگری از محصولات از طریق بورس انرژی به فروش میرسد و به ارزش بیش از ۵میلیارد دلار در داخل کشور معامله میشود که به رونق بازار سرمایه کمک میکند.
از دیگر نقشهای کلیدی صنعت پتروشیمی در اقتصاد، ایجاد اشتغال مستقیم و غیرمستقیم برای هزاران نفر است. علاوه بر این، بخش پاییندستی این صنعت شامل صنایعی مانند پلاستیک، لاستیک و مواد شیمیایی است که نیازهای خود را از تولیدات پتروشیمی تامین میکنند. این تامین موجب رشد و پویایی بیشتر این صنایع و افزایش اشتغالزایی در کشور میشود. همچنین، نظر به اینکه سهامدار عمده اکثر پتروشیمیها صندوقهای بازنشستگی هستند، درآمدهای حاصل از صنعت پتروشیمی به نوبه خود بهبود وضعیت معیشتی بازنشستگان و کارمندان دولت را به دنبال دارد. در نهایت، یکی دیگر از تاثیرات مهم صنعت پتروشیمی تحریک تقاضای فناورانه داخلی است. به واسطه این صنعت، نیاز به نوآوری و فناوریهای پیشرفته در فرآیندهای تولید و پالایش مواد شیمیایی بیشتر میشود. در مجموع، با توجه به نقش اساسی صنعت پتروشیمی در اقتصاد ایران، ضروری است که به چالشهای این صنعت خصوصا بحث تامین گاز نگاه ویژهای داشت.
دلیل ناترازی گاز
با آغاز ماههای سرد سال، تقاضای گاز طبیعی به ویژه به منظور گرمایش محیطی مربوط به بخشهای خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده به طور طبیعی افزایش مییابد، به طوری که از عرضه گاز طبیعی پیشی میگیرد و بخشی از تقاضای نیروگاهی و صنعتی با سوختهای مایع جایگزین میشود. در روزهای اوج سرما که جایگزینی سوختهای مایع نیز مکفی نیست، به ناچار اعمال محدودیت عرضه گاز طبیعی در صنایع اتفاق میافتد. در این خصوص، مجتمعهای عمده مصرفکننده گاز در صنعت پتروشیمی همواره در اولویت اعمال محدودیتهای عرضه گاز طبیعی هستند. حتی در قراردادهای تامین گاز به صنایع عنوان میشود که طی ماههای پاییز و زمستان تامین گاز امکانپذیر نخواهد بود. با توجه به موارد یادشده، علت اصلی اعمال محدودیت عرضه گاز طبیعی به مجتمعهای پتروشیمی در ماههای سرد سال، کسری تراز گاز طبیعی در آن برهه است.
گرچه سیاستگذاران تلاش دارند تمام قصور را متوجه مصرفکنندگان بدانند و مصرف بالا را عامل کمبود معرفی کنند، اما باید اعتراف کرد که ناترازی گاز از سه دلیل ناشی میشود؛ دلیل اول کمبود سرمایهگذاری در صنایع گاز است. مطابق اظهارات اعلام شده توسط مقامات وزارت نفت، ایران به ۵۰میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنایع گاز برای افزایش روزانه ظرفیت تولید تا ۵۰۰میلیون متر مکعب نیاز دارد. دلیل دوم ناترازی، مصرف بیش از حد گاز در تمامی بخشهای کشور است به طوری که گاز طبیعی رقمی حدود ۷۰ درصد از سبد انرژی کشور را شامل میشود، در نتیجه فشار روی گاز افزایش پیدا کرده است. آخرین علت هم این است که علاوه بر کاهش تولید و مصرف به شدت بالا، هیچگونه بهینهسازی در مصرف گاز نیز انجام نگرفته است. ناترازی گاز حلشدنی نیست مگر اینکه هر سه مورد بیان شده یا حداقل یکی از موارد کاملا محقق شود.
اثر قطع گاز بر تولید صنعت پتروشیمی
محدودیت عرضه گاز طبیعی به صنعت پتروشیمی میتواند تاثیرات منفی جدی بر تولیدات این صنعت داشته باشد. با توجه به اینکه حدود ۴۰ درصد از گاز طبیعی ارسالی به صنایع پتروشیمی به عنوان خوراک اولیه در فرآیندهای پتروشیمیایی مورد استفاده قرار میگیرد، هرگونه محدودیت در عرضه آن مستقیما بر عملکرد واحدهای تولیدی و میزان خروجی محصولات پتروشیمی اثر میگذارد. واضح است که این کاهش عرضه میتواند باعث افزایش قیمت محصولات پتروشیمی در بازارهای داخلی و خارجی شده و زنجیره تامین مواد اولیه صنایع وابسته به پتروشیمی را نیز مختل کند. علاوه بر این، کاهش تولیدات پتروشیمی به دلیل محدودیت در عرضه گاز طبیعی میتواند لطمات جبرانناپذیری به اقتصاد کشور وارد کند.
پیشنهاد راهکار
با توجه به اینکه سمت عرضه گاز بخش دولتی یعنی وزارت نفت و طرف تقاضا بخش خصوصی یعنی صنایع پتروشیمی است باید ترکیبی از راهکارها با همکاری طرفین ترتیب اثر داده شود. نظر به وجود بنیه اقتصادی قوی در هلدینگهای پتروشیمی کشور، باید توان سرمایهگذاری این شرکتها برای کمک به بدنه حاکمیتی به کار گرفته شود تا بیشترین مطلوبیت برای هر دو طرف ایجاد شود. لذا شرکتهای پتروشیمی میتوانند با سرمایهگذاری در طرحهای بهینهسازی مصرف گاز، ذخیرهسازی گاز در مخازن طبیعی، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، واردات گاز طبیعی، جمعآوری گازهای مشعل یا نگهداشت و افزایش تولید در بالادست برای حل چالش تامین گاز خود اقدام کنند که در ادامه هر کدام از این روشها بحث خواهد شد.
بهینهسازی مصرف گاز
صرفهجویی و بهینهسازی مصرف انرژی میتواند سهم بسزایی در رفع چالش ناترازی انرژی در کشور داشته باشد. اما باید توجه کرد که همکاری بخش دولتی و خصوصی در حوزه بهینهسازی مصرف انرژی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا هر دو بخش نقشهای مکملی در دستیابی به اهداف کاهش مصرف انرژی دارند. بخش دولتی با ایجاد سیاستها، قوانین و مشوقهای مالی میتواند زمینهساز توسعه فناوریها و پروژههای نوآورانه در بهینهسازی انرژی شود، درحالی که بخش خصوصی با بهرهگیری از دانش فنی، سرمایهگذاری و اجرای این فناوریها میتواند نقش موثری در بهبود بهرهوری انرژی و کاهش هزینهها ایفا کند. همکاری مشترک این دو بخش میتواند به تسریع فرآیندهای بهینهسازی و ارتقای پایداری زیستمحیطی کمک کند.
در این راستا یکی از اقدامات مهم دولت، ایجاد و توسعه بازار بهینهسازی انرژی است. این بازار بستر لازم برای جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی در پروژههای بهینهسازی را فراهم کرده و دولت میتواند با تضمین گواهیهای صرفهجویی انرژی، تخصیص منابع کافی و اصلاح تدریجی قیمت حاملهای انرژی از شکلگیری و رونق این بازار حمایت کند. از طرفی صنایع پتروشیمی هم میتوانند با خرید گواهیهای صرفهجویی انرژی در بازار بهینهسازی مصرف انرژی، از بروز قطعی گسترده گاز جلوگیری کنند. ذکر این نکته ضروری است که با توجه به اینکه عمده نیاز خریداران، تنها در ماههای سرد است، عدم قطعیت زمان تحویل موجب میشود تا خریداران انگیزه لازم برای استفاده از این سازوکار را نداشته باشند. لذا تضمین دولت بابت ایفای تعهد در اوج مصرف و تسریع فرآیندهای صدور مجوز و انعقاد قرارداد با بخش خصوصی از طریق شرکتهای مادرتخصصی و سایر نهادهای ذیربط، امکان تکثیر طرحهای بهینهسازی را افزایش میدهد و منجر به مدیریت بهتر تقاضا میشود. همچنین، بازار بهینهسازی انرژی میتواند امکان معامله گواهیهای صرفهجویی در قالب قراردادها و اوراق مشتقه استاندارد در بورس انرژی را فراهم کند. وجود این بازار ثانویه، نقدشوندگی و جذابیت سرمایهگذاری در پروژههای بهینهسازی را به میزان قابلتوجهی افزایش میدهد. همچنین سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از ابزارهای مشتقه، ریسک نوسانات قیمت حاملهای انرژی را پوشش دهند.
از نگاه دیگر یعنی مشارکت بخش خصوصی، شرکتهای پتروشیمی برای کاهش نیاز به گاز و بهینهسازی مصرف آن میتوانند از استراتژیها و تکنیکهای متعددی بهره بگیرند. استفاده از فناوریهای جدید مثل بازیافت حرارت و بهکارگیری کاتالیستهای پیشرفته که بازدهی بیشتری دارند، میتواند به کاهش مصرف گاز کمک کند. همچنین اطمینان از کارآیی بهینه تجهیزات و ماشینآلات و جلوگیری از نشتیها و عایقکاری در کنار استفاده از سیستمهای هوشمند برای نظارت بر مصرف گاز و بهینهسازی فرآیندها سبدی از راهحلها برای بهینهسازی مصرف گاز در صنایع پتروشیمی کشور است.
ذخیرهسازی گاز در مخازن طبیعی
ذخیرهسازی گاز در مخازن طبیعی به فرآیندی اشاره دارد که در آن گاز طبیعی بهطور موقت در ساختارهای طبیعی مانند مخازن هیدروکربوری تخلیه شده (نفتی یا گازی)، مخازن آبخوان یا مخازن با ساختار نمکی به منظور استفاده در زمانهای اوج مصرف یا در مواقع اضطراری ذخیره میشود. ذخیرهسازی گاز به بهینهسازی عرضه و تقاضای انرژی کمک میکند و به کشورها این امکان را میدهد که در مواقع ناپایداری تولید یا انتقال گاز، امنیت انرژی خود را تضمین کنند. این فرآیند همچنین از نظر اقتصادی مؤثر است، زیرا گاز در زمان فراوانی و قیمت پایین (فصل گرما) ذخیره شده و در زمان قیمت بالا (فصل سرما) مصرف میشود.
ذخیرهسازی گاز طبیعی برای حل مساله ناترازی فصلی به شدت موثر است. به همین منظور کشورهای توسعهیافته و همچنین کشورهای دارای ذخایر بالای گاز نیز جهت استمرار در گازرسانی، از مخازن زیرزمینی طبیعی بهمنظور ذخیرهسازی استفاده میکنند. در حالی که متوسط نسبت ذخیرهسازی گاز به کل مصرف در دنیا ١١درصد بوده و در آمریکا، روسیه و اروپا این شاخص حدود ٢٠ درصد است، ایران دارای ظرفیت ذخیرهسازی ۱.۴ درصدی از کل مصرف است. لذا ضروری است ظرفیت ذخیرهسازی گاز طبیعی حداقل به ١۰درصد مصرف سالانه گاز طبیعی کشور افزایش یابد.
در این خصوص پنج طرح قابل اجرای ذخیرهسازی مخازن هیدروکربوری تخلیه شده در کشور وجود دارد که دو طرح آن مرتبط با توسعه میادین سراجه و شوریجه است و ظرفیت ذخیرهسازی کشور را به میزان ۲.۷۵میلیارد متر مکعب افزایش میدهد که به افزایش برداشت ۵۵میلیون متر مکعبی در روز منجر خواهد شد. با بهرهبرداری از میادین دیگر، مثل میدان البرز در استان قم، میدان نار در استان بوشهر و میدان سرخون در استان هرمزگان، ظرفیت ذخیرهسازی کشور میتواند به ۹.۲میلیارد متر مکعب برسد که معادل ۷۵میلیون متر مکعب برداشت روزانه خواهد بود. شایان ذکر است که با به کارگیری تمامی انواع مخازن برای ذخیرهسازی گاز طبیعی در کشور، ظرفیت تامین گاز از این محل در ماههای سرد به ۲۲۴میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید.
توسعه انرژیهای تجدیدپذیر
از آنجا که بخش بزرگی از گاز مصرفی در ایران یعنی رقمی در حدود روزانه ۲۲۰میلیون متر مکعب صرف تولید برق میشود، جایگزینی نیروگاههای گازی با نیروگاههای تجدیدپذیر مانند خورشیدی، بادی و آبی میتواند مصرف گاز را به میزان چشمگیری کاهش دهد.
علاوه بر این، بنا بر گزارشات وزارت نیرو با توجه به اینکه سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تامین برق کشور کمتر از ۳ درصد است، توسعه این نیروگاهها به تنوع در سبد انرژی کشور و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی کمک میکند، که در نهایت به ایجاد پایداری انرژی و کاهش ناترازی گاز در بلندمدت منجر خواهد شد. در این صورت، بخشی از گاز طبیعی برای تخصیص به بخش مولد اقتصادی آزاد خواهد شد و از تحمیل ضررهای هنگفت به دولت و صنعت پتروشیمی، پیشگیری خواهد شد.
واردات گاز طبیعی
واردات گاز طبیعی میتواند یک راهکار موثر برای جبران کمبود انرژی و ایجاد تعادل در تراز انرژی کشور باشد. در این راستا، قرارداد ایران با روسیه جهت واردات و سوآپ گاز به میزان روزانه ۳۰۰میلیون متر مکعب ضمن بازطراحی تجارت انرژی ایران مبتنی بر افزایش سهم از تعاملات گازی بینالمللی و منطقهای میتواند چالش تامین گاز صنایع پتروشیمی را تا حدودی مرتفع کند. اما باید در نظر گرفت که مساله واردات گاز با چالشهای جدی روبهرو است.
اصلیترین چالش تامین مالی جهت واردات این حجم بالا از گاز به کشور است. وابستگی شدید ایران به درآمدهای نفتی برای تامین ارز مورد نیاز خود باعث میشود که حذف این درآمدها و اضافهشدن هزینه سنگین واردات انرژی، خارج از توان اقتصاد کشور بوده و عملا غیرممکن به نظر برسد. از طرفی موضوع امنیت انرژی برای هر کشوری در سطح موضوعات امنیت ملی بوده و عدم تامین انرژی مورد نیاز حتی برای یک بازه زمانی کوتاه، کشور را با چالشهای جدی روبهرو خواهد کرد. واردات گاز موجب افزایش وابستگی انرژی به کشورهای دیگر میشود، که میتواند در زمان تنشهای سیاسی یا اقتصادی، به عنوان ابزاری برای فشار آوردن به کشور استفاده شود. این وابستگی میتواند منجر به بیثباتی در تامین انرژی شود. از طرفی نوسانات قیمتها میتواند بر اقتصاد کشورمان تاثیر بگذارد. این نوسانات میتواند برنامهریزی اقتصادی را دشوار سازد و هزینههای غیرقابل پیشبینی ایجاد کند. همچنین در صورت بروز اختلافات بینالمللی، مشکلات فنی یا بلایای طبیعی، کشور ممکن است با قطعیهای انرژی مواجه شود که میتواند بر زیرساختها و اقتصاد ایران تاثیر بگذارد.
جمعآوری گازهای مشعل
مشعل یکی از مهمترین تجهیزات ایمنی استفاده شده در پالایشگاه و پتروشیمی است که وظیفه آن سوزاندن گازهای اضافی فرآیند است. طبیعی است که سوزاندن گاز توسط مشعل حجم زیادی از مواد مضر را به اتمسفر وارد میکند. لذا، در سالهای اخیر با توجه به چالشهای زیستمحیطی، قیمت حاملهای انرژی و توسعه فناوری همواره تلاش بر این بوده تا از حجم این گازهای اضافی کاسته شود که البته این به معنی حذف تجهیز مشعل نیست، زیرا وجود این تجهیز به دلیل مسائل ایمنی، برای هر فرآیندی ضروری است. از این رو یکی از راههای کاهش ناترازی گاز، جمعآوری و استفاده از گازهای مشعل است.
بنا بر آمار ارائه شده توسط وزارت نفت، میزان گاز مشعل در پالایشگاهها و میادین نفتی ایران معادل ۵۰میلیون متر مکعب در روز و در پالایشگاههای گازی ۷میلیون متر مکعب در روز است. با توجه به اهمیت گاز طبیعی و بهینهسازی انرژی، سرمایهگذاری و بهرهگیری از تکنولوژی مناسب جهت جلوگیری از هدررفت گاز طبیعی و کاهش گازهای مشعل ضروری است.
نظر به اینکه میزان مصرف روزانه گاز صنعت پتروشیمی ۷۰میلیون متر مکعب است، تعریف طرحهای مختلف جمعآوری گازهای مشعل، تسریع اجرای این طرحها توسط وزارت نفت و تسهیل سرمایهگذاری صنایع پتروشیمی برای کاهش سوزاندن گازهای مشعل و بهبود ناترازی گاز طبیعی در ماههای سرد سال به منظور جلوگیری از قطع گاز این صنعت ضروری است.
نگهداشت و افزایش تولید در بالادست
ایران دارای مقادیر قابل توجهی از ذخایر اثبات شده در میادین گازی است که بخشی از این میادین به دلیل کمبود منابع مالی و نرخ پایین بازگشت سرمایه در اولویت توسعه توسط مجموعه وزارت نفت قرار نمیگیرند. لذا پیشنهاد میشود که توسعه میادین بالادستی گاز به وسیله سرمایهگذاری مصرفکنندگان صنایع عمده تحقق یابد تا گاز این صنایع با محدودیت تامین گاز در فصول سرد سال مواجه نشود. با توجه به اینکه شرکتهای پتروشیمی توان فنی و تخصص لازم برای ورود به بالادست حوزه نفت و گاز را ندارند میتوانند در مشارکت با شرکتهای اکتشاف و تولید داخلی، در توسعه میادین کوچک گازی جهت تامین گاز طبیعی مورد نیاز خود سرمایهگذاری کنند.
انگیزه صنایع پتروشیمی برای تامین خوراک در کنار توان مالی و فنی ایشان میتواند در مسیر توسعه و اجرای پروژههای صنعت نفت به کار گرفته شود، تا بسیاری از پروژههای نیمهکاره نفت و گاز را تکمیل کنند و نسبت به تامین خوراک مجتمعهای خود دغدغهای نداشته باشند. در شرایط تحریمهای بینالمللی که صنعت نفت را با چالشهای ویژه در تامین مالی مواجه کرده است، نیاز است که نگاه به سرمایهگذاری اصلاح شده و صنعت پتروشیمی به یک مسیر جایگزین و راهگشا برای صنعت نفت تبدیل شود تا همزمان با سود و منفعت برای خود، برای کشور و کل صنعت نفت مفید و موثر واقع شود.
ذکر این نکته ضروری است که برای ورود صنعت پتروشیمی به بالادست محدودیتهای ساختاری و قانونی وجود دارد. در حال حاضر که ورود این صنعت به عرصه سرمایهگذاری در بالادست نفت به عنوان یک هدف راهبردی مطرح میشود، مسوولان اجرایی باید تلاش کنند تا موانع ساختاری و اداری موجود در این مسیر را حذف کرده و در کنار پیشبرد برنامههای توسعهای این صنعت، سرمایه هلدینگهای پتروشیمی را به سمت بخشهای دیگر صنعت نفت سوق دهد و از این ظرفیت بالقوه در جهت تحقق اهداف کلان بهره گیرد.
شرکت ملی نفت ایران برای توسعه میدانهای گازی کشور مذاکراتی را با شرکتهای پتروشیمی انجام داده است. در نتیجه این اقدامات، تفاهمنامههای نیز در خصوص مطالعه توسعه میادین گازی با این شرکتها امضا شده است. در این طرحها، برای نخستین بار هلدینگها و شرکتهای پتروشیمی اقدام به مطالعه و توسعه بالادستی میادین گازی کشور میکنند. به عنوان یک نمونه موفق، اخیرا قرارداد ۲۰ ساله طرح توسعه میادین گازی گردان و پازن با سرمایه ۹۴۸میلیون دلار بین شرکت ملی نفت ایران و مشارکت بخش خصوصی صنعت پتروشیمی منعقد شده است که منجر به تولید روزانه این میادین حدود ۳۱.۵میلیون مترمکعب گاز در طول دوره قرارداد خواهد شد که گامی موثر در راستای تامین مطمئن و پایدار خوراک این صنایع، استفاده از سرمایههای انباشته شده در این مجموعهها، استفاده حداکثری از ظرفیتها و سرمایهگذاریهای انجامشده در صنایع پتروشیمی و ثروتآفرینی برای کشور است.
* تحلیلگر حوزه انرژی