دست‌کم ۵ سال از ایجاد دور جدید ناترازی انرژی در اقتصاد ایران می‌گذرد. بسیاری از کارشناسان نیز به سیاستگذاران توصیه می‌کنند انرژی خورشیدی بهترین و سریع‌ترین راه حل عبور از ناترازی برق است. این گفته تا چه حد درست است و بهترین مسیر برای غلبه بر ناترازی از مسیر انرژی خورشیدی کدام است؟

 عامل تاثیرگذار بر انتخاب روش صحیح تولید برق، هزینه تمام شده برق تولیدی است. برق خورشیدی امروز در دنیا جزو ارزان‌ترین روش های تولید برق است. در حال حاضر با توجه به اقلیم ایران، در سراسر کشور امکان بهره برداری از برق خورشیدی در مقیاس‌های متنوع موجود است.  

انرژی خورشیدی یک راهکار سریع و کارآمد برای کاهش ناترازی برق در ایران محسوب می‌شود. این فناوری به دلیل سرعت نصب، مقیاس‌پذیری بالا و قابلیت توزیع در نقاط مختلف کشور، می‌تواند به سرعت بخشی از بار شبکه را تامین کند. بهترین مسیر برای غلبه بر ناترازی، ترکیبی از نیروگاه‌های بزرگ مزارع خورشیدی و نیروگاه‌های کوچک مقیاس (از جمله نصب پنل‌های خورشیدی روی سقف خانه‌ها و صنایع) است. مزارع بزرگ به دلیل بهره‌وری اقتصادی، تامین حجم بالای برق را ممکن می‌کنند و نیروگاه‌های کوچک نیز به کاهش بار شبکه و مصرف محلی کمک می‌کنند. این ترکیب، انعطاف‌پذیری و پایداری سیستم برق را افزایش می‌دهد.

با این حال، تولید برق بیشتر تنها راه حل ناترازی نیست، کفه دیگر ناترازی، مدیریت مصرف است. درواقع، ناترازی انرژی یک مسئله دوجانبه است و باید هر دو کفه ترازو یعنی عرضه و تقاضا با هم متعادل شوند.

کاهش تقاضا از روش‌هایی همچون بهینه سازی مصرف صنعتی، زمان بندی هوشمند مصرف، ارتقا راندمان تجهیزات، مدیریت هوشمند انرژی، بهینه سازی مصارف خانگی و اصلاح تعرفه ها امکان پذیر است.

با ورود به فصل تابستان حجم خاموشی برق شدت گرفت. با این حال وعده دولت در رابطه با توسعه ۱۲ هزار مگاوات برق خورشیدی هنوز تحقق پیدا نکرده است. دلیل کندی توسعه این بخش در ایران چیست؟ 

دلیل اصلی کندی توسعه تجدیدپذیرها در ایران، ورشکستگی زیرساخت انرژی در کشور است. تولید انرژی مانند هر صنعت دیگری نیازمند بستر آزاد اقتصادی است که در آن تولید‌کنندگان با قیمت آزاد و متناسب با تقاضا برق را به بازار ارائه داده و سود حاصله را در توسعه زیر ساخت ها صرف کنند.

در حال حاضر قیمت خرید برق از نیروگاه از قیمت تمام شده پایین‌تر است و درآمد شرکت های تولید کننده برق کم و ناچیز بوده، تعرفه مصرف خانگی و صنعتی غیرواقعی و در نتیجه هیچ انگیزه اقتصادی برای توسعه زیرساخت توسط بخش خصوصی وجود ندارد.

احیای زیرساخت انرژی مستلزم اصلاح مدل اقتصادی صنعت برق به همراه واقعی‌سازی قیمت و حمایت ساختاری از بخش خصوصی است. 

همچنین در توسعه تجدیدپذیرها عواملی دیگری از قبیل تامین مالی پروژه‌ها به دلیل محدودیت‌های اعتباری و نوسانات ارزی، پیچیدگی‌های اداری، طولانی بودن فرآیند اخذ مجوزها، و همچنین مشکلات مربوط به زیرساخت‌های انتقال برق است. 

با توجه به تجربه شما در سال‌های اخیر در زمینه عرضه پنل‌های خورشیدی، چه اندازه بازیگران بخش معدن از توسعه نیروگاه‌های خورشیدی استقبال می‌کنند؟ مهمترین دغدغه این بازیگران در سرمایه‌گذاری در این بخش چیست؟

بخش معدن به دلیل مصرف بالای انرژی و نیاز به تامین برق پایدار، استقبال خوبی از توسعه نیروگاه‌های خورشیدی داشته است. این صنعت به دنبال کاهش هزینه‌های انرژی و افزایش پایداری تامین برق است. مهم‌ترین دغدغه معدن‌کاران، اطمینان از پایداری تامین برق و بازگشت سرمایه در شرایط نوسانات اقتصادی و ارزی است. همچنین پیچیدگی‌های فنی، نصب و نگهداری نیروگاه‌ها و مسائل مربوط به مجوزها و هماهنگی با شبکه برق از دیگر نگرانی‌های فعالان بخش معدن است.

با وضعیت فعلی هزینه هر مگاوات احداث نیروگاه خورشیدی در ایران چه میزان است؟ اگر ممکن است درباره پیچیدگی‌های ورود به این بخش از منظر فنی و اداری هم توضیح دهید؟

در حال حاضر سرمایه گذاری ثابت (Capex) برای هر مگاوات نیروگاه خورشیدی معادل ۳۰ تا ۳۵ میلیارد تومان است. با درنظر گرفتن هزینه های عملیاتی بسیار پایین نیروگاه‌های خورشیدی، قیمت تمام شده برق مقرون به صرفه خواهد بود.

ورود صنایع غیرمرتبط به ساخت نیروگاه‌های خورشیدی، ایده‌ای است که در نگاه اول جذاب به نظر می‌رسد، اما در عمل با پیچیدگی‌های فنی، اقتصادی و حقوقی جدی همراه است. به طور قطع ساخت نیروگاه‌های خورشیدی توسط صنایع باعث گران‌تر شدن هزینه‌های سرمایه گذاری و هزینه‌های عملیاتی خواهد شد. از جمله معضلات و پیچیدگی‌های ساخت نیروگاه توسط صنایع می‌توان به« تصمیم گیری در خصوص انتخاب تجهیزات»، «خطاهای محاسباتی تولید و راندمان»، «اخذ مجوزها»، «تسلط بر قوانین و مقررات»، «تامین مالی پروژه» و «بهره برداری صحیح از نیروگاه» اشاره کرد.

این در حالیست که راهکار جایگزین می‌تواند خرید برق خورشیدی از صاحبان نیروگاه‌ها به شیوه قراردادهای بلندمدت PPA باشد، این راهکار ریسک مالی و فنی را به شرکت تخصصی منتقل کرده و بهره برداران فقط از مزایای انرژی پاک، پایدار و ارزان بهره‌مند شوند.

مسئله ناترازی برق چه اثری بر سرمایه‌گذاری‌های معدنی در زمان حال و همچنین آینده خواهد داشت؟ با توجه به وضعیت کشور ناترازی برق تا چه زمانی ادامه پیدا می‌کند؟

به طور کلی پیامدهای کلی ناترازی بر چشم انداز سرمایه‌گذاری‌های معدنی شامل افزایش ریسک‌های عملیاتی سرمایه گذاری، افزایش زمان بازگشت سرمایه و تاخیر در پروژه‌های توسعه زنجیره ارزش معدنی می شود. سرمایه گذاران در صورت تداوم ناترازی برق، گاز و آب با تردید به پروژه‌های انرژی‌بر نگاه می‌کنند. 

از طرفی بدون تضمین دسترسی پایدار به انرژی، امکان تأمین مالی بین‌المللی محدود خواهد بود. همچنین در پروژه های جاری، ناترازی موجب کاهش ظرفیت تولید، کاهش بهره‌وری سرمایه و افزایش دوره بازگشت سرمایه خواهد شد.

راهکار برون رفت از این چالش، سرمایه گذاری بر توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، فناوری‌های مدرن و تجهیزات کم‌مصرف در جهت کاهش مصرف انرژی است. 

در صورت واقعی سازی قیمت انرژی که از اصول اساسی برای خروج از بحران ناترازی است، سرمایه گذاران و صاحبان صنعت باید به سرعت برای نوسازی ماشین آلات و توسعه فناوری‌های کم مصرف و تقویت زنجیره‌های ارزش پایین دستی اقدام کنند. در این صورت سرمایه‌گذاری در صنایع معدنی نه‌تنها همچنان توجیه‌پذیر خواهد بود، بلکه هوشمندتر، فناورانه‌تر و رقابت‌پذیرتر نیز می‌شود، در غیر این‌صورت سرمایه‌گذاری در برخی بخش‌های معدنی انرژی‌بَر به‌ویژه در فازهای بالادستی (مثل تولید کنسانتره یا شمش آلومینیوم) توجیه اقتصادی نخواهد داشت.