با شعار نمی توان رشد ۸ درصدی ایجاد کرد

ظرفیتهای موجود در کشور همچنین کشورهای همسایه باعث تولید و صادرات پایدار شده است. نکته مهم آن است که در این منطقه ۱۰ کشور راه به دریای آزاد ندارند در نتیجه این یک فرصت بسیار ارزشمندی است، به ویژه آنکه نیروی تحصیلکرده در کشور نیز بسیار زیاد بوده و میتوان آنها را به کار گرفت. برای این کار بدیهی است ابتدا باید تصمیم گیری در جهت تعریف سیاست هایی که ورود و خروج سرمایه آسان شود اتخاذ کرد و در حقیقت کشور را از درگیری در سیاست های ارزی و دستورات اداری دولت و سهیمه بندی و تعزیرات دور کرد. درواقع باید از سرمایهگذار حمایت ویژه شده و سرمایهگذاری را در اولویت قرار داد. برای این کار نیاز است تا تصمیم های جسورانه و انقلابی اتخاذ شود. با شعار دادن و اینکه نرخ رشد ۸ درصد تعیین شود اما ساز و کارهای جذب سرمایه و سرمایه گذاری فراهم نباشد، این هدف محقق نخواهد شد. ایران ظرفیت فراوانی برای سرمایه گذاری و حرکت به سمت تولید و صادرات دارد و به نظر می رسد برای این کار تصمیمات جسورانه و جدی لازم است.
بی شک دولت به تنهایی نمی تواند این کار را انجام دهد. ضمن آنکه دولت طی یک سال گذشته طرح خاصی در این زمینه نداشته است.
باید پذیرفت تنها در اختیار قرار دادن معادن یا صنایع معدنی به بخش خصوصی کافی نیست، به ویژه آنکه در مقطع فعلی بخش خصوصی قدرتمندی در حوزه معدن و صنایع معدنی وجود ندارد و سرمایه سنگینی که این بخش نیاز دارد را بخش خصوصی داخلی نمیتواند تامین کند. همچنین کارخانجات یا معادن بزرگ که ظرفیت اصلی را در اختیار دارند اکثراً خصولتی یا در اختیار صندوقهای بازنشستگی و بانک ها هستند. در نتیجه بخش خصوصی نقش چندانی در آن ندارد. حتی مدیریت برخی شرکت هایی حاضر در بورس همچنان در اختیار دولت یا حاکمیت است. در بخش خصوصی به عنوان مثال برخی از شرکتها ۳۰۰ تا۴۰۰ هزار سهام دار خصوصی حقیقی دارند اما هیچ کدام نقشی در مدیریت و اداره شرکت نداشته و حتی نمی دانند چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
در نتیجه به نظر می رسد که فعال کردن بخش معدن و افزایش مشارکت بخش خصوصی یک موضوع ضروری است.
همانطور که پیش از این نیز عنوان شد این حوزه نیازمند جذب سرمایه است و جذب سرمایه از داخل کشور هم کافی نیست و باید به سمت سرمایه گذاری خارجی رفت. به این منظور و برای جذب سرمایه گذاری خارجی در بخش معدن که از حوزههای جذاب سرمایه گذاری است، باید اقداماتی صورت گیرد.
حتی اگر بتوان با کشوری مانند چین که علاقهمند به سرمایهگذاری در ایران است ، به یک همکاری استراتژیک رسید، اتفاق خوبی است. تا به امروز که چینیها به صورت فاینانس، در خرید و فروش کالا فعال بودند.
همچنین یکی از اشتباهات در سالیان گذشته آن بود که در دو الی سه مقطع امکان کمک و همکاری از اروپا را داشته ولی آنها در مراحل نهایی کنار کشیدند.
در نتیجه به نظر میرسد که باید رویههایی را تغییر داد که بتوان تحریم ها را برداشته و در کنار آن سرمایه ایرانیهای خارج از کشور را جذب و همچنین بخش خصوصی را فعال کرد.
* عضو کمیته راهبردی همایش