وداع با آدم حسابی‌ها

متاسفانه بسیاری از خارجی‌های جذب شده در این سال‌ها، فاقد این ویژگی‌ها بوده‌اند. آنها با کیفیت پایین و قیمت بالا، یا از سر سهل‌انگاری و ناکاربلدی جذب شدند، یا آمدند که سودهای کلان و نامشروع به جیب واسطه‌ها و شاید حتی مدیران و مربیان بریزند که شوربختانه احتمال این دومی بیشتر است.

در این فوتبال، بازیکنانی داشتیم که یک جلسه تمرین نکردند و صدها هزار دلار غرامت گرفتند، فوتبالیست‌هایی داشتیم که اینجا قرارداد ۵۰۰ هزار دلاری بستند، درحالی‌که کل دریافتی قبلی‌شان در کشور خودشان به ۳۰ هزار یورو هم نمی‌رسید. خیلی باید ساده‌لوح باشیم که تصور کنیم همه اینها تصادفی و از سر اشتباه بوده است. از نظر اخلاقی هم متاسفانه خیلی از خارجی‌هایی که به فوتبال ایران می‌آیند، از پرنسیپ مورد نظر فاصله دارند.

فارغ از مسائل زندگی خصوصی، گاهی دیده شده بازیکن مورد نظر کامنت‌های پرخاشگرایانه و عجیب علیه هواداران و منتقدان منتشر می‌کند که تحمل اینها واقعا دشوار است. این مقدمه طولانی را چیدیم که بگوییم در نقطه مقابل ستاره‌های بی‌ادعایی هم وجود دارند که فقط کارشان را با کیفیت قابل قبول انجام می‌دهند، می‌روند و خاطرات خوبی از خود به جا می‌گذارند. در این تابستان شاهد جدایی سه تن از این بازیکنان از تیم‌های خود (و شاید فوتبال ایران) بودیم که نیست به همین مناسبت اشاره‌ای به آنها داشته باشیم.

کوین یامگا

یکی از نجیب‌ترین و آدم حسابی‌ترین فوتبالیست‌هایی که این سال‌ها وارد کشورمان شد، کوین یامگا بود. این ستاره فرانسوی کارآیی فنی قابل‌توجهی داشت، یک پنالتی‌زن مطمئن به شمار می‌آمد و البته از اخلاق نیکو و پسندیده‌ای بهره می‌برد. با این همه، نجابت یامگا زمانی به طور مشخص برای همه هواداران این حوزه به اثبات رسید که او در اثر برخورد با امید حامدی‌فرد بینایی یکی از چشمانش را از دست داد.

نه‌تنها برای ورزشکاران حرفه‌ای، بلکه برای هر فرد عادی هم این اتفاق، ضایعه‌ای بسیار بزرگ به شمار می‌آید. یامگا اما از هر جهت به خوبی این داستان را مدیریت کرد؛ نه بر سر مردم ایران منت گذاشت، نه روحیه‌اش را باخت و نه برخورد بدی با حامدی‌فر داشت. حتی پس از رانده شدن از سوی باشگاه استقلال هم او احترام هواداران این تیم را نگه داشت و در نساجی به درخشش ادامه داد. حالا هم از قرارداد یامگا با باشگاه المغرب مراکش رونمایی شده است و برای او آرزوی موفقیت می‌کنیم.

گئورگی گولسیانی

از بهترین، فنی‌ترین و محترم‌ترین بازیکنان خارجی فوتبال ایران در سال‌های گذشته بود؛ با خانواده و بدون یک سطر حاشیه. گولسیانی در ایران برای تیم‌های مختلفی همچون نساجی، ذوب‌آهن، سپاهان و پرسپولیس توپ زد. او این سال‌ها، حتی به تیم ملی گرجستان هم رسید و در مسابقاتی به عظمت یورو، در ترکیب اصلی به میدان رفت، اما حتی این دستاورد هم باعث نشد برای تمدید قرارداد، سر سوزنی شرایط پیچیده برای سرخپوشان بگذارد. امسال هم که در لیست مازاد قرار گرفت، بی‌چک و چانه پذیرفت و رفت.

الکسیس گوندوز

دروازه‌بان الجزایری با مجموعه‌ای از نقاط قوت و ضعف، تابستان گذشته در پرسپولیس جانشین علیرضا بیرانوند شد. او از پرسپولیس به تیم ملی کشورش رسید و فیکس هم شد، اما در نهایت باشگاه به این نتیجه رسید که برای فصل جدید پیام نیازمند را جذب کند. واکنش گوندوز چطور بود؟ هیچ، مثل همیشه محترمانه پذیرفت، تا روز آخر بدون تنش تمرین کرد و در نهایت با وجود آن که دو سال دیگر قرارداد داشت و می‌توانست اذیت کند، با بخشش بخشی از مطالباتش جدا شد و رفت. از او، همیشه چهره‌ای محترم در ذهن هواداران پرسپولیس باقی خواهد ماند.