پیشنهاد متفاوت عباس عبدی به پزشکیان/ مثل دولت روحانی، لوایح را پیش از تصویب نهایی در سایت دولت بگذارید

در این ستون مهم‌ترین رویدادهای هفته‌ای که گذشت، در قالب گفت‌و‌گو با عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی بررسی می‌شود. اولین پرسش و پاسخ درباره مسائل هفته‌ای که گذشت را می‌خوانید.

مهم‌ترین تحول هفته گذشته، اقدام دولت برای استرداد لایحه مرتبط با فعالیت در فضای مجازی، از مجلس بود. بارها عنوان کردید که اصلاح سیاست اشتباه به معنای ضعف نیست، به معنای قوت است. درباره این اقدام دولت می‌شود چنین ارزیابی‌ای داشت؟

به طور کلی، ضعف و قدرت نسبی است و هیچ فرد و دولت و نهادی قدرت مطلق ندارد و دولت پزشکیان هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر ضعف دولت را به منزله کم‌دقتی در فرآیند تصویب لایحه بدانیم، طبعاً چنین ضعفی بوده است، با اینکه حدس می‌زنم چون آن را به عنوان لایحه قوه قضائیه ارجاع داده‌اند و اعضای دولت هم با مسائل قضایی کمتر آشنایی دارند، لذا بدون دقت تأیید کرده‌اند. شاید لازم باشد که مثل دولت روحانی، لوایح را پیش از تصویب نهایی، در سایت دولت بگذارند تا افراد و صاحب‌نظران درباره آن نظر دهند. اگر این مورد هم پیش‌تر منتشر شده بود قطعاً نظرات جامعی به دست آنان می‌رسید و اصولاً کار به ارسال لایحه و سپس استرداد آن نمی‌رسید. ولی اگر منظور ضعف در استرداد است، اتفاقاً برعکس است. اصلاح یک تصمیم خطا و پذیرش خطا بودن آن، مشروط به وجود قدرت و توانایی است. اگر به دلیل ترس باشد، اتفاقاً باید از طرفداران اندک لایحه می‌ترسیدند، از مردم که نباید ترسید. این استرداد نشانه صداقت و قدرت دولت است که خطای رخ داده را اصلاح کرد. این ذهنیت معیوب مخالفان دولت است که گمان می‌کنند، اصلاح خطا، ناشی از ضعف است. 

آقای پزشکیان تاکنون چند اقدام شجاعانه انجام داده است. یکی در ماجرای اجرا نکردن قانون پوشش بانوان است و دیگری در همین بازپس‌گیری لایحه‌ای که نتیجه‌ای جز افزایش خلاف‌گویی نداشت. البته جلوگیری از برخی واکنش‌های نابخردانه در امور خارجی هم مصداق این شجاعت است که با عقلانیت نیز همراه است که تاریخ بعداً درباره آنها بیش‌تر خواهد نوشت.

پس از جنگ حفظ انسجام ملی از هر زمانی ضروری تر شد و بسیاری از بزرگان بر ضرورت حفظ و تداوم آن تاکید کردند. با چه شاخصی می‌توان مشخص کرد که فرد یا بخشی در این مسیر حرکت می‌کند یا نمی‌کند؟

جامعه ایران به نسبت متکثر است. به نوعی رنگارنگ و متنوع است. وضعیت سال‌های گذشته موجب شده که برخی شکاف‌های طولی و عرضی برجسته شوند. البته و به طور طبیعی در شرایط جنگی و دشمن خارجی این شکاف‌ها به حاشیه می‌روند و خطر دشمن برجسته و موجب افزایش اتحاد ملی می‌شود. اما این وضع پایدار نیست و باید عوامل پایدارکننده همبستگی و اتحاد ملی را تقویت کرد. اول باید همه ایرانیان را به عنوان شهروندان برابر حقوق با حق فرصت‌های مساوی به رسمیت شناخت. کسی در فکر حذف دیگری نباشد. در واقع شکاف‌های عرضی (همچون تفاوت‌های قومیتی، جنسیتی، منطقه‌ای، زبانی و مذهبی) باید از طریق به رسمیت شناختن همگی و برابری حقوقی و اجتماعی برداشته شود. شکاف‌های طولی که خود را در قالب نابرابری‌ها، فقر و مانند این نشان می‌دهد نیز باید کاهش یابد و اینها پیش‌شرط‌های حرکت به سوی همبستگی ملی است. در ادامه باید به اقداماتی پرداخت که می‌تواند به افزایش اعتماد اجتماعی کمک کند. 

از جمله پاسخگویی و شفافیت، مشارکت همگانی در امور، رسانه‌های متنوع و آزاد، حکومت و دولت پاسخگو به حفظ و تقویت انسجام اجتماعی کمک می‌کند. به طور خلاصه به رسمیت شناختن یکدیگر و وارد شدن در بازی با قاعده رقابت به جای ستیز شرط لازم همبستگی ملی است. هر گونه کوشش برای حذف دیگری در قالب ستیز، همبستگی را نابود می‌کند. هر فرد یا نهادی می‌تواند به بهبود یکی یا بخشی از این شاخص‌ها کمک کند. من و شما به عنوان یک شهروند باید ببینیم که در بهبود کدام شاخص مؤثرتر هستیم، همان را انجام دهیم. نهادهای حکومتی نیز برحسب وظیفه قانونی خود باید یک یا چند شاخص را بهبود بخشند. معیار حرکت به سوی همبستگی ملی یا دور شدن از آن نیز داوری و خواست مردم است. چون آنان هستند که باید رضایت داشته باشند. باید به نظرسنجی‌ها مراجعه کرد و همان‌ها را معیار سنجش عملکرد عمومی قرار داد.

به رغم سپری کردن جنگ، چرا همچنان برخی، بر بیان مسائل و رویکردهای دوقطبی ساز تأکید دارند؟

پرسش مهمی است. بی‌ارتباط با پرسش قبلی نیست. به طور کلی وضعیت های دو قطبی مستعد ستیزه‌جویی و حذف هستند. در حالی که وضعیت های غیر قطبی مستعد همکاری و رقابت هستند. به طور معمول اکثریت جامعه دنبال همکاری و رقابت با یکدیگر هستند و این مغایر با رویکرد ستیزه‌جویان است. لذا آنان سعی می‌کنند با کوبیدن به طبل قطبی بودن جامعه، نیروهای خواهان همکاری و رقابت را نادیده گرفته و گروهی ستیزه‌جو در برابر خود عَلَم کنند. ما هنگامی که طرفدار رویکرد همکاری باشیم، به راحتی می‌توانیم هر حادثه و واقعه‌ای را بهانه‌ای برای افزایش همکاری و رقابت بدانیم و اگر طرفدار ستیز و حذف باشیم، آن را مستمسکی برای تقابل قرار می‌دهیم. این رفتار به طور مشخص از سوی ستیزه‌جویان سر می‌زند، کسانی که دیگران را به رسمیت نمی‌شناسند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.