کاهش کربن با هوش مصنوعی

این الزام با اولویتهای پایداری شرکتی همسو شده و با جمعآوری دادههای کافی، مناسب و در زمان لازم، راه را برای دستیابی به بینشهای معنادار اصلاح میکند و بهطور فعال چالشهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی - بهخصوص ردپای کربن را - مدیریت میکند.
سرمایهگذاریهای از این دست، میتوانند به نتایجی منجر شوند که پایداری سازمانی را با رشد و سودآوری متوازن میسازد، تصمیمگیریهای هوشمندانهتری را برای تطبیق با مقررات ممکن میسازد و روند حرکت بهسوی اقتصادی کمکربن را تسریع میکند.
نظرسنجی جهانی موسسه PwC در سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که ۶۴درصد سرمایهگذاران، از افزایش هزینهها برای کاهش انتشار کربن حمایت میکنند و تقریبا سهچهارم آنها، کسب و کارهایی را که اقدامات اقلیمی ملموسی دارند، در اولویت قرار میدهند؛ اقداماتی مانند نوآوری در محصولات (۷۷ درصد)، تقویت زنجیرههای تامین (۸۰ درصد) و گسترش انرژیهای تجدیدپذیر (۷۲ درصد). ترکیب این تلاشها با هوش مصنوعی میتواند به کسب و کارها کمک کند بهرهوری را افزایش دهند، فرصتها را کشف کنند و نتایج قابل اندازهگیری ارائه دهند.
همه این موارد باعث افزایش سودآوری پایدار کسب و کارها در بلندمدت خواهد شد. با توجه به ناترازیهای موجود در اغلب حوزهها، بیشک هوش مصنوعی میتواند، قدرت ایجاد انقلابی در سیستمهای انرژی و تغییر نحوه تولید، توزیع و مصرف انرژی را در صنایع کشور داشته باشد. شرکتها میتوانند از بینشهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهینهسازی ادغام انرژیهای تجدیدپذیر، بهبود عملکرد شبکه و کاهش ضایعات استفاده کنند.
به عنوان مثال، عرضهکنندگان انرژی، از هوش مصنوعی برای تنظیم دقیق عملیات تولید و توزیع استفاده میکنند، درحالیکه شرکتهای کشاورزی از هوش مصنوعی برای افزایش بهرهوری انرژی در فرآیندهای آبیاری و ذخیرهسازی استفاده میکنند. این کاربردها نشان میدهند که تحلیلهای پیشبینانه چگونه میتوانند با ارائه پیشبینیهای دقیقتر از تقاضای انرژی، به صنایع کمک کنند تا با بهرهگیری از هوش مصنوعی، منابع تجدیدپذیر مانند باد و خورشید را بهصورت موثرتر تخصیص دهند.
فراتر از پیشبرد اهداف کربنزدایی، بهینهسازی انرژی در زمان واقعی از طریق سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند هزینههای عملیاتی را کاهش دهد، خطرات مرتبط با بازارهای انرژی بیثبات را کاهش داده و در تغییر به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، مزیت رقابتی را برای صنایع فراهم کند. کسب و کارهایی که هوش مصنوعی را به صورت استراتژیک در مدیریت انرژی به کار میگیرند، میتوانند بهرهوری را افزایش داده و موقعیت بازار خود را تقویت کرده و به مزیت رقابتی پایدار دست یابند.
به عنوان مثال، شرکتهای تولیدی، از هوش مصنوعی برای اصلاح عملیات پرمصرف انرژی مانند خطوط ذوب و مونتاژ استفاده میکنند و از راندمان بالاتر و کاهش و مدیریت انتشار گازهای گلخانهای پشتیبانی میکنند. به طور مشابه، بخش هتلداری در حال اتخاذ فناوریهای ساختمان هوشمند مبتنی بر هوش مصنوعی برای کاهش مصرف انرژی است که بر تطبیقپذیری هوش مصنوعی در پیشبرد شیوههای پایدار تاکید میکند. هوش مصنوعی با تسریع پذیرش راهحلهای انرژی پاکتر، کسب و کارها را در صنایع مختلف به ابزارهایی برای دستیابی به پایداری و در عین حال بهینهسازی هزینهها و عملیات مجهز میکند.
یکی از صنایع تاثیرگذار بر کاهش گرمایش زمین، صنعت خودرو است. بهبود مستمر مصرف انرژی اتومبیلها، به طور مثال یکی از موثرترین راههای حرکت به سمت توسعه پایدار و کاهش گرمایش جهانی است. موضوع پایداری و کاهش ردپای کربن در کلیه فرآیندهای تولید خودرو لحاظ شده است، همچون تولید مواد اولیه و قطعات از مرحله ریختهگری و قالبگیری، پرس، بدنه، رزین و رنگ، مونتاژ نهایی، بازرسی نهایی و خدمات پس از فروش.
همزمان با تکامل مقررات پایداری - توسط چارچوبهایی مانند دستورالعمل گزارشدهی پایداری شرکتی- هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار مهم انطباق با قوانین در حال ظهور بوده و میتواند همراستا و هماهنگ با الزامات بینالمللی گزارشدهی پایداری موثر واقع شود. هوش مصنوعی میتواند محتوا تولید کند.
مثلا کمک به تهیه پیشنویس افشای کیفی و توصیه کنترلهایی برای مدیریت ریسک، هماهنگ با نظارت انسانی و رویکردی مبتنی بر انسان. علاوه بر این، هوش مصنوعی میتواند جمعآوری دادهها را خودکار کرده، منابع متنوع را ادغام کند و در تولید گزارشهای پایداری آماده حسابرسی کمک کند و این موضوع، زمان و هزینههای انطباق را به میزان قابلتوجهی کاهش میدهد. فراتر از گزارشدهی، هوش مصنوعی میتواند بینشهایی را از مجموعه کلان دادهها برای اطلاعرسانی در مورد استراتژیهای پایداری کشف کند.
به عنوان مثال، میتواند با تجزیه و تحلیل دادهها فراتر از تامینکنندگان سطح ۱، فرصتهایی را در زنجیره ارزش کشف کند و روندهایی مانند نقاط حساس انتشار گازهای گلخانهای را در سطوح مختلف شناسایی کند. شرکتها میتوانند با سرمایهگذاری و بهکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی، فراتر از پایبندی به مقررات عمل کرده و به کارآیی و تعالی عملیاتی بیشتری دست یابند.
هدایت تصمیمگیری استراتژیک با هوش مصنوعی
قدرت واقعی هوش مصنوعی ممکن است در توانایی آن برای تلفیق دادههای پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی با تصمیمگیریهای استراتژیک نهفته باشد.
هوش مصنوعی میتواند به رهبران کسب و کار کمک کند تا در مورد سرمایهگذاریهای انرژی، بهینهسازی زنجیره تامین، بهرهوری منابع انسانی با رویکرد پایدار و ابتکارات پایداری بلندمدت، انتخابهای آگاهانهای داشته باشند. علاوه بر این، هوش مصنوعی با قادر ساختن اپراتورها و متخصصان غیرپایدار برای تعامل با سناریوهای پیچیده از طریق رابطهای بصری و زبان طبیعی، دادههای پایداری را در دسترستر میکند. همچنین میتواند با تعیین فرصتهایی مانند پتانسیل تجاری محصولات کمکربن، ارزش جدیدی را آزاد کند که به کسب و کارها کمک میکند اهداف پایداری را با سودآوری و رشد پایدار همسو کنند.
این تمرکز استراتژیک در نظرسنجی کسب و کار ابری و هوش مصنوعی PwC در سال ۲۰۲۴ منعکس شده است. نتایج نظرسنجی نشان میدهد ۶۳درصد شرکتهای برتر، در حال افزایش بودجههای ابری برای بهرهگیری ازهوش مصنوعی مولد (GenAI) هستند، درحالیکه ۳۴درصد میگویند ملاحظات پایداری عامل اصلی این افزایش بودجه مورد انتظار است. این سرمایهگذاریها نشان میدهد هوش مصنوعی نه تنها ابزاری برای نوآوری، بلکه عاملی حیاتی برای دستیابی به اهداف پایداری است.
فراتر از ۲۰۲۵: آیندهای پایدار در حوزه هوش مصنوعی
با نگاهی به آینده، رشد مداوم قدرت محاسباتی و پذیرش انرژیهای تجدیدپذیر، احتمالا هوش مصنوعی را در دسترستر و متحولتر خواهد کرد. کسب و کارها با اتخاذ استراتژیک ابزارهای هوش مصنوعی - چه برای بهبود بهرهوری انرژی و چه برآورده کردن خواستههای انطباق یا بهینهسازی زنجیرههای تامین - میتوانند خود را به عنوان رهبران اقتصاد مبتنی بر پایداری آینده قرار دهند. شرکتهایی که اکنون برای پاسخگویی به انتظارات رو به رشد سرمایهگذاران اقدام میکنند، ضمن ارائه نتایج قابل اندازهگیری و دستیابی به نتایج پایدار، آمادگی خوبی خواهند داشت.
بنابراین فرصتی مناسب برای بهکارگیری فناوری هوش مصنوعی در بهبود و توسعه کسب و کارها در مسیر پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراهم شده است. اما قطعا لازم است در این مسیر، وجه نرم موضوع همچون سبک رهبری سازمانی و مدیریت، فرهنگ سازمانی، شایستگیها و قابلیتهای محوری نیز مورد توجه کسب و کارها باشد.