همه سناریوهای پیش رو

در همین بازه، میانگین ارزش معاملات روزانه در مردادماه نسبت به فروردین ۳۰درصد کاهش یافته و ارزش دلاری کل بازار نیز از ابتدای سال با افتی ۳۶درصدی به حدود ۷۷میلیارد دلار رسیده است. کاهش همزمان شاخص، نقدشوندگی و ارزش دلاری بازار بیانگر فرسایش اعتماد سرمایهگذاران و خروج تدریجی سرمایه از بازار سهام است. این افت عملکرد در بستری از ریسکهای کلان شکل گرفته که انتظار میرود در شش ماه آینده نیز ادامه یابد. برآیند این شرایط نشان میدهد سناریوی پایه برای نیمه دوم سال، تداوم روند نزولی خواهد بود. تنها بروز تغییرات معنادار در سیاستهای کلان اقتصادی یا دستیابی به توافقات مهم بینالمللی میتواند این مسیر را بهطور پایدار تغییر دهد. در ادامه، به مهمترین عوامل موثر بر روند کاهشی بورس پرداخته میشود.
۱. آثار تنشهای نظامی و ریسک ژئوپلیتیک
در هفتههای گذشته، کشور شاهد یک درگیری نظامی جدی با اسرائیل بود که به مدت دو هفته ادامه داشت. هرچند این درگیری درحالحاضر به پایان رسیده، اما سایه تهدید و تنشها همچنان بر فضای اقتصادی و سرمایهگذاری کشور سنگینی میکند. تجربه نشان داده که عواملی مانند ریسک ادامه یافتن جنگ منجر به افزایش هزینه ریسک کشور (Country Risk Premium) خواهد شد. در این شرایط ورود سرمایه جدید به بازار طبیعتا محدود یا متوقف میشود و از طرفی دیگر تمایل به نگهداری داراییهای کمریسک افزایش خواهد یافت.
۲. افزایش نرخ بازده بدون ریسک و اثرگذار بر ارزش فعلی جریانهای نقدی
رشد نرخ بازده بدون ریسک اوراق دولتی تا ۳۶درصد در روزهای گذشته، هزینه فرصت سرمایهگذاری در سهام را بالا میبرد. به صورت کلی این اتفاق باعث افزایش نرخ تنزیل و کاهش ارزش کنونی سودها و جریانات نقدی آتی شرکتها خواهد شد. علاوه بر این، نرخ بازده بدون ریسک بالا سرمایه را از بازار جذب میکند و به سمت اوراق با درآمدثابت با سودهای بالا میکشاند.
۳. کسری بودجه و انتشار اوراق دولتی با نرخهای بالاتر
انتظار افزایش یا تداوم کسری بودجه، احتمال حرکت دولت به سمت انتشار گسترده اوراق با نرخهای جذاب را بالا میبرد. این امر از دو مسیر بازار سهام را تحت فشار قرار خواهد داد: اول، عرضه اوراق درآمد ثابت با نرخ سود بالا رقابت شدیدی برای جذب نقدینگی ایجاد میکند؛ دوم، افزایش بدهی دولتی میتواند باعث افزایش انتظارات تورمی و در نتیجه افزایش هزینههای تامین مالی شرکتها شود. در مجموع، سیاستهای مالی انقباضی یا افزایش عرضه اوراق میتواند سرمایه را از سهام به سمت بازار بدهی منتقل کند.
۴. ناترازیهای انرژی و تاثیر بر تولید و سودآوری شرکتها
قطع گاز در زمستان برای برخی صنایع (نظیر پتروشیمیها) و قطع برق در تابستان برای صنایعی مثل فولاد، الگوی تکرارشوندهای در سالهای اخیر است که مستقیما تولید و ظرفیت عملیاتی را کاهش میدهد. کاهش تولید به معنای افت درآمد، افزایش هزینهٔ هر واحد تولیدی، اختلال در زنجیرهٔ تامین و کاهش حاشیههای سود است، همه اینها چشمانداز سودآوری شرکتها را تضعیف میکند و در نهایت باعث کاهش ارزش سهام خواهد شد. برای مثال تولیدات سال 1403 پتروشیمی زاگرس نسبت به تولیدات سال 1402 کاهش 27 درصدی را تجربه کرده است. قابل ذکر است که روندی مشابه برای پتروشیمیهای کرمانشاه، خراسان و شیراز دیده میشود.
۵. تشدید تحریمها، مکانیسم ماشه و مسیر اثرگذاری آن بر بازار
اگر تشدید تحریمها یا فعال شدن مکانیسم ماشه رخ دهد، سازوکارهای زیر بازار سهام را تضعیف خواهند کرد:
کاهش صادرات و درآمد ارزی: شرکتهای صادراتمحور (فولاد، پتروشیمی، نفت و مشتقات) با افت فروش خارجی مواجه میشوند؛ درآمد ارزی و جریان نقدی شرکتها کاهش مییابد.
فشار بر تراز پرداختها و نرخ ارز: کاهش درآمد ارزی منجر به کمبود عرضه ارز، افت ارزش پول ملی و افزایش هزینه واردات واسطهای و سرمایهای میشود.
اختلال در زنجیره تامین و کاهش سرمایهگذاری خارجی: تحریمها سرمایهگذاری خارجی را کاهش میدهد، تامین قطعات و فناوری با مشکل مواجه میشود و برنامههای توسعهای شرکتها به تعویق میافتد.
سناریوی پایه: عوامل کنونی (نرخ بدون ریسک بالا، کسری بودجه، ناترازی انرژی، عدم توافق بینالمللی) ادامه مییابند، بازار در یک روند نزولی با نوسانات بالا قرار میگیرد؛ رشدهای مقطعی موقتی و فاقد بنیان بنیادی خواهند بود.
سناریوی بدبینانه: تشدید تنشهای سیاسی یا بازگشت تحریمها باعث افت شدید درآمد ارزی و تشدید تورم میشود؛ شاخص میتواند وارد اصلاح عمیقتری شود و زیانهای گستردهتر در صورت سودآوری شرکتها رخ دهد.
سناریوی خوشبینانه: حصول توافق سیاسی، ثبات نسبی در نرخهای بهره و سیاستهای موثر برای مدیریت کسری بودجه؛ در این صورت میتوان به رشد بازار در بلند مدت امیدوار بود.
* کارشناس بازار سرمایه