مردمداری در اولویت نخست

بسیاری از رسانهها و چهرههای باسابقه نظامی، توصیه بر این دارند که میتوان با تقویت قدرت نظامی و دفاعی و امنیتی این مهم را محقق کرد که اتفاقا نظر و توصیه کاملا منطقی و درستی است. اما ضریب موفقیت این پیشنهاد را میتوان هم تقویت و هم تضمین کرد، اگر ما به سمت تقویت قدرت اقتصادی کشور در عرصه بینالمللی رفته و در کنار آن راهکاری برای حل مشکلات معیشتی مردم پیدا کنیم.
واقعیت این است که امروز دولت ایالات متحده آمریکا چیزی حدود ۸۴۲میلیارد دلار برای بودجه دفاعی خودش در نظر گرفته است. کل درآمد نفتی ایران در سال گذشته چیزی حدود ۳۵میلیارد دلار بوده است که از این میزان نزدیک به یکسومش را برای بخش دفاعی و نظامی در نظر گرفته است یعنی تقریبا کمتر از ۱۲میلیارد دلار!
فارغ از اینکه نیروی انسانی ما چقدر مهارت و توانایی در بحث نظامی و دفاعی دارند که قابلتقدیر است، اگر بخواهیم صرفا درباره ارقام بودجهای صحبت کنیم، باید گفت که ما با ۱۲میلیارد دلار شرایط بسیار سختی داریم که بتوانیم بودجه ۸۴۲میلیارددلاری بودجه نظامی آمریکا را پوشش بدهیم. اقتصاد آمریکا بهتنهایی ۲۵درصد از تولید ناخالص دنیا را به خودش اختصاص داده است. ما باید قبول کنیم که آمریکا بزرگترین قدرت اقتصادی جهان است و با وضعیت موجود اقتصادی و با لحاظ تمامی جوانب داخلی و خارجی از جمله تحریمها یا آینده انرژی و امثالهم، تقابل با این اقتصاد اگر نگوییم ناممکن است، دشوار خواهد بود.
بهترین راهکار در کنار تقویت توان نظامی و دفاعی و امنیتی کشور، این است که اول از هرچیز مردم را بیشتر از گذشته به حاکمیت و دولت نزدیک کنیم. مردم بهعنوان سرمایه اجتماعی مهمترین توان هر حکومتی در تاریخ هستند. این هدف زمانی به نتیجه میرسد که ما به خواسته آنان گوش بدهیم. امروز بدون شک مهمترین مطالبه مردم، حل مشکلات اقتصادی و معیشتی از جمله بیکاری و تورم و رکود و حمایت از تولیدکنندگان و... است.
مردم اگر درگیر مشکلات معیشتی و اقتصادی باشند و خودشان را در معرض تبعیضها و توزیع نابرابری ثروت و بیعدالتیهای اجتماعی احساس کنند، بهمرور ناراضی خواهند شد و این سبب تضعیف سرمایه اجتماعی خواهد شد؛ سرمایهای که اگر در اوج باشد، اجازه نخواهد داد که دشمنان خارجی و اجنبی به حمله علیه خاک ایران حتی فکر کنند.
بنابراین ما باید در اولین قدم بخشی از بودجه کشور را در خدمت حل مشکلات معیشتی قرار دهیم. چشم بستن بر این واقعیت یک اشتباه بزرگ خواهد بود. دومین قدم تقویت بخش تولید در جهت رشد تولید ناخالص است و بر همین اساس باید زمینه سرمایهگذاری داخلی بیش از هر زمان دیگری تسهیل و فراهم شود. کشور امروز نیازمند توسعه است و همین عدم توسعهیافتگی مشکل اصلی اقتصاد ایران در عرصه داخلی و خارجی است. توسعه با خود اشتغال و رفاه میآورد و رفتهرفته یک بالانسی را در بحث تورم و رکود ایجاد میکند. مجموعه این اتفاقات تا حدود زیادی مشکلات معیشتی را کمرنگتر خواهد کرد. اما این هدف نیازمند یک سرمایهگذاری بیش از ظرفیت سرمایهگذاران داخلی است.
بنابراین، سومین اقدام در راستای تقویت اقتصادی کشور، تسهیل و هموار کردن شرایط برای سرمایهگذاری خارجی است. جمهوری اسلامی در دوران برجام یک فرصت طلایی پیش رو داشت که تعاملات اقتصادی خودش را با جهان گسترش بدهد ولی متاسفانه به جایی نرسید. واقعیت این است که چه در آن دوران و چه امروز، برخی موضوع توسعه را یک مفهوم غربی دانسته و آن را به وابستگی کشور به غرب ترجمه میکنند. این یک تفکر ضدتوسعه و ضد منافع ملی است. امروز برخی در کشور متوجه نیستند که توسعه همهجانبه و پایدار هم حلال مشکلات مردم و هم حلال مشکلات کلان اقتصادی کشور است.
تجارت جهانی یا مشارکت اقتصادی در عرصه بینالمللی میتواند یک قدرت بازدارندگی چه در مقوله تحریم و چه در مقوله تهدیدهای جنگی باشد. تصور کنید یک شرکت با ملیتی خاص با ایران مشارکت و همکاری اقتصادی دارد. اگر زمانی بحث تحریم یا تهدید نظامی مطرح باشد، مسلما آن کشور خاص سعی میکند منافع آن شرکت را تضمین کند و از احتمال تحریم یا تهدید نظامی علیه ایران حمایت نکند. حالا تصور کنید که این مشارکتهای اقتصادی به شرکتهای بیشتری با ملیتهای متنوعتری گسترش یابد. قطعا در چنین شرایطی ایران حامیان بیشتری پیدا خواهد کرد.
اقتصاد امروز ایران بهشدت نیازمند سرمایهگذاری خارجی است و این ظرفیت بدون شک در رشد تولید ناخالص کشور نیز تاثیرگذار خواهد بود. طبق برنامه هفتم، میانگین رشد سالانه تولید ناخالص کشور باید ۸درصد باشد که برای رسیدن به این نرخ باید ۱۰۰میلیارد دلار به میزان سرمایهگذاریها در کشور اضافه شود. این مهم به یک دیپلماسی فعال با محوریت منافع ملی در جهت تعامل با جهان نیازمند است.
ولی اگر بخواهیم دنبال شعارهای پوپولیستی باشیم و درهای کشور را بر جهان ببندیم و همگی را دشمن فرض کنیم، به نتیجه نخواهیم رسید. خط قرمز کشور باید منافع ملی و منافع مردم باشد و نباید منافع اقلیت بر اکثریت ارجحیت داشته باشد. تندروی و افراط قطعا محکوم به شکست است.
این روزها که کشور نیازمند تقویت توان بازدارندگی چه به لحاظ نظامی و چه به لحاظ اقتصادی و اجتماعی است، برنامههای صداوسیما به افراد و نظرات اختصاص پیدا میکند که بعضا شرایط کشور را درک نکردهاند و نمیدانند که نرخ رشد اقتصادی زیر ۴درصد در آینده به چه نتایجی ختم میشود. شاید هم میدانند ولی نمیخواهند بپذیرند که برای توسعه اقتصاد و حل مشکلات معیشتی باید رویکردها و روشهای سابق را مورد بازبینی و ارزیابی و اصلاح قرار داد.
ما باید در عرصههای داخلی و خارجی اقتصاد کشور را دوباره تقویت کنیم تا از طریق آن، نخست سرمایه اجتماعی را بازتولید کرده و دوم از طریق تعاملات جهانی، همپیمانان و شریکان تجاری خودمان را در عرصه بینالمللی متنوع و تکثیر کنیم و عملا اجماع جهانی را به نفع خودمان شکل بدهیم. البته همگی این موارد هیچ منافاتی با اصل تقویت توان نظامی و امنیتی و دفاعی کشور ندارد و هیچکس منکر اهمیت توان بالای نظامی و دفاعی کشور نبوده و نیست.
* کارشناس اقتصادی