جایگاه ایران کجاست؟

موقعیت ژئوپلیتیک ایران در این مناسبات جهانی حائز اهمیت و در مدار توجه است، اما ملزومات جانمایی در این نظم مولفه‌ای است که نیازمند بازبینی در نگاه کلان به روندهای اقتصادی-تجاری و از آن مهم‌تر درک منطق ائتلاف‌سازی و یارگیری‌ سیاسی-دیپلماتیک در این نظم نوظهور است. بدون چنین تحولی نتیجه به حاشیه رفتن نقش و جایگاه ایران خواهد بود که از ۵ سال گذشته به این سو رقم خورده و رقبای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای توانسته‌اند موقعیت خود را بهبود و ارتقا بخشند. اما چرا روندها، تعاملات و مناسبات کریدورمحور حائز اهمیت است و از آن مهم‌تر جانمایی در چنین نظمی مستلزم چه تغییراتی در نگاه کلان کشور و سطوح تصمیم‌گیری است؟

۱. چرایی اهمیت کریدورها

کریدورها به مثابه ابزار بازتعریف ژئوپلیتیک جهانی در نظم جدید بین‌المللی که به سمت چندهمسویی نه الزاما چندقطبی پیش می‌روند، نقش کلیدی در توزیع قدرت و نفوذ ایفا می‌کنند. 

چین با طرح «کمربند و جاده»، روسیه و آسیای مرکزی با کریدور شمال-جنوب و مسیرهای اوراسیایی، هند و شورای همکاری خلیج فارس با ابتکاراتی چون آی‌مک و... تلاش دارند با طراحی و کنترل کریدورها، نفوذ ژئوپلیتیک خود را گسترش دهند.

مثال بارز پروژه چین در چارچوب BRI است که باعث نفوذ بلندمدت اقتصادی و سیاسی این کشور در آسیای مرکزی، خاورمیانه و آفریقا شده است.

 کریدور به مثابه زمینه جدید رقابت قدرت

کریدورها دیگر صرفا مسیرهای ترانزیت به شمار نمی‌روند، بلکه به عرصه‌های رقابتی بین بازیگران و قدرت‌های جهانی تبدیل شده‌اند. ایالات متحده، اتحادیه اروپا، هند و ژاپن به رقابت با پروژه‌های چینی برخاسته‌ و در تلاشند با ارائه بدیل‌های جایگزین، مانند پروژه  India-Middle East-Europe Corridor، دست به موازنه‌سازی زنند. 

برخی دیگر چون شیخ‌نشین‌ها از مزیت‌های ائتلاف‌های مقطعی در هر دو سو نفع برده و همزمان بازی با هر دو طیف رقابت را در پیش گرفته‌اند. کریدورها همچنین با امنیت ملی گره خورده‌اند. جنگ در اوکراین و یمن باعث تغییر و انحراف بسیاری از کریدورهای انرژی و تجاری از شرق اروپا و دریای سرخ شده است.

 کریدور به مثابه زنجیره تامین جهانی

جایابی زنجیره‌های تامین و از آن مهم‌تر امنیت زنجیره‌های تامین برای کشورها اهمیت فزاینده‌ای پیدا کرده است. 

دولت‌ها تمایل دارند مسیرهای امن، کوتاه و متنوع برای واردات و صادرات خود داشته باشند. 

در این زمینه، کریدورها به عنوان شریان‌های حیاتی اقتصادی ظاهر می‌شوند. 

کریدور شمال- جنوب (INSTC) نقش جایگزین مهمی برای عبور از آسیای مرکزی به اروپا و دسترسی به خلیج فارس و آفریقا دارد.

 کریدور به مثابه شاخص افزایش قدرت اقتصادی

مزیت دیگر کریدورها برای دولت‌ها صرفا به مسیرهای جابه‌جایی کالا ختم نمی‌شود، بلکه حامل تحول اقتصادی منطقه‌ای نیز هستند.

 عبور یک کریدور از کشوری می‌تواند سرمایه‌گذاری، اشتغال، توسعه زیرساخت و حتی رشد فناوری را به دنبال داشته باشد. 

شاهد مثال نقش پاکستان در قالب پروژه CPEC (کریدور اقتصادی چین-پاکستان) است که از سرمایه‌گذاری‌های گسترده چین بهره‌مند شده است و اتفاقا در سفر روز شنبه پزشکیان به اسلام آباد ایفای نقش در این کریدور و اتصال به ترکیه مورد بحث  قرار گرفت.

 کریدور به مثابه رقابت دیجیتال و سایبری

به موازات کریدورهای فیزیکی، کریدورهای دیجیتال (مانند کابل‌های فیبر نوری بین‌قاره‌ای، شبکه‌های دیتا) نیز بخش مهمی از نظم نوظهور بین‌المللی هستند. دولت‌هایی که زیرساخت‌های دیجیتال کریدوری را کنترل می‌کنند، نفوذ اطلاعاتی و سایبری بالاتری دارند. در نظم جدید بین‌المللی، کریدورها صرفا مسیرهای عبوری نیستند، بلکه ابزارهای قدرت، نفوذ و امنیت هستند. آینده رقابت جهانی تا حد زیادی، به مهندسی و مدیریت هوشمندانه این کریدورها وابسته خواهد بود. کشورهایی که در طراحی، کنترل یا مشارکت در این کریدورها حضور دارند، نقش فعال‌تری در نظم بین‌الملل آینده ایفا خواهند کرد.

۲. مزیت‌های ایران در نظم کریدورمحور

موقعیت جغرافیایی ممتاز مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مزیت ایران در نظم کریدورمحور است. ایران در نقطه تلاقی سه حوزه بزرگ ژئوپلیتیک قرار دارد: آسیای مرکزی، خاورمیانه و آسیای جنوبی. قرارگیری در مسیر کریدور شمال - جنوب (INSTC)، و نزدیکی به مسیرهای کریدور شرق به غرب از طریق افغانستان و آسیای مرکزی، به‌ویژه با توجه به دسترسی به آب‌های آزاد، امکان اتصال به اقیانوس هند و دریای مدیترانه را برای روسیه و آسیای مرکزی به‌خوبی  فراهم می‌کند. 

حضور عارف در اجلاس کشورهای محصور در خشکی به میزبانی ترکمنستان بخشی از تلاش مجموعه آسیای مرکزی برای اتصال به آب‌های آزاد از مسیر ایران است. زیرساخت‌های نسبتا قابل‌اتکا دیگر مزیت ایران است که در صورت توجه و تقویت می‌تواند زمینه جانمایی را در این نظم نوظهور فراهم کند. شبکه سراسری ریلی، بنادر (چابهار، بندرعباس، امام خمینی)، و گذرگاه‌های زمینی که قابلیت تبدیل شدن به ‌هاب لجستیکی منطقه‌ای را دارند، مورد توجه کشورها قرار دارد.

۳. پروژه‌های کریدوری مرتبط با ایران

کریدور شمال - جنوب

کریدور شمال - جنوب (INSTC) مهم‌ترین پروژه کریدوری مرتبط با نقش ایران است که مسیر اتصال هند به روسیه و کشورهای شمال اروپا را با عبور کالا از بنادر هند، به چابهار یا بندرعباس و سپس به قفقاز و روسیه فراهم می‌کند. 

تکمیل راه‌آهن رشت - آستارا با حمایت روسیه، نقطه اتصال کلیدی در این مسیر است.

کریدور شرق به غرب

ایران می‌تواند از طریق مسیرهای آسیای مرکزی، افغانستان، ترکیه و عراق به بخشی از کریدورهای جایگزین چین - اروپا تبدیل شود. با وجود پروژه کمربند-راه چین، ایران در صورت اتخاذ یک سیاست خارجی متوازن در قالب نظم چندهمسونگری، می‌تواند نقشی فعال در این کریدور ایفا کند.

کریدور چابهار - افغانستان - آسیای مرکزی

هند تلاش کرده از طریق بندر چابهار به افغانستان و آسیای مرکزی دسترسی پیدا کند که خود رقیب گوادر در پاکستان به شمار می‌رود. 

از منظر تحلیلگران، ایران در صورت کاهش تنش‌های منطقه‌ای و ارتقای امنیت در شرق کشور که نقش اسلام‌آباد در تامین مشترک آن حیاتی است، می‌تواند از این مسیر  منتفع شود.

 ۴. ملزومات بهره‌مندی از نظم کریدورمحور

بهره‌مندی از نظم کریدورمحور مستلزم تغییر در متغیرهای کلان سیاسی-اقتصادی کشور است که دو مولفه اساسی در آن نقش پررنگی ایفا می‌کنند. مولفه اول بازبینی در نگاه کلان به روندهای اقتصادی-تجاری حاکم بر تعاملات جهانی است که در این میان رفع تحریم‌ها یک مولفه کلیدی به شمار می‌رود. فعال شدن بسیاری از زیرساخت‌های نظم کریدورمحور و حضور شرکت‌های خارجی ولو از چین هم مستلزم رفع تحریم است. 

تحریم‌های اقتصادی و بانکی مهم‌ترین مانع در توسعه همکاری‌های ترانزیتی با کشورهای غربی، چین و حتی همسایگان بوده و مانع سرمایه‌گذاری خارجی در زیرساخت‌های حمل‌ونقل ایران شده است و این مساله اساسا قابل‌چشم‌پوشی نیست.

مولفه دوم و مهم‌تر درک منطق ائتلاف‌سازی و یارگیری‌ سیاسی-دیپلماتیک در این نظم نوظهور است که ایران همچنان از منطق اتحادهای دائمی با مفروض ابدی و جهان‌شمول بودن این اتحادها پیروی می‌کند. منطقی که دیگر نمی‌تواند تبیین‌کننده سیالیت تحولات باشد. منطق نظم چندهمسویی بده-بستان‌محور، پرهیز از ورود به اتحادهای دائمی است و اساسا بازیگران این نظم، چه دولت‌ها و چه بازیگران غیردولتی، به‌شدت قطبیت‌گریز شده‌ و تمایلی به محدود کردن خود در یک قطب قدرت را ندارند و بر همین اساس دیپلماسی فعال اقتصادی چندوجهی را برای بهره‌مندی و ارتقای مزیت‌های خود در این عرصه در دستورکار قرار داده‌اند.

* پژوهشگر مسائل خلیج فارس