اولویت‌های خبرنگار اقتصادی

روز خبرنگار (هفدهم مردادماه)، توجه به اولویت‌ها و چالش‌های فعالان رسانه‌ای در حوزه اقتصاد را بیش از پیش نمایان می‌کند. خبرنگاری اقتصادی، حرفه‌ای فراتر از اطلاع‌رسانی صرف است؛ این حوزه با تبدیل آمار و ارقام پیچیده به روایتی قابل فهم برای آحاد جامعه و سیاستگذاران، نقشی حیاتی در شفاف‌سازی فضای اقتصادی و شکل‌دهی به انتظارات جامعه ایفا می‌کند. خبرنگار اقتصادی به عنوان پلی میان داده‌های اقتصادی و واقعیت‌های ملموس زندگی مردم، وظیفه دارد تا با تحلیلی دقیق، تاثیر سیاست‌ها را بر معیشت شهروندان آشکار سازد و به این ترتیب، به تصمیم‌گیری بهتر افراد در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی کمک کند. 

با این حال، فعالان این عرصه با چالش‌های مهمی، به‌ویژه در زمینه دسترسی به آمار دقیق و به‌موقع، مواجه هستند که این امر، ترسیم تصویری شفاف از وضعیت اقتصادی را دشوار می‌سازد؛ چالشی که رفع آن نیازمند پایبندی نهادهای مسوول به انتشار منظم داده‌های اقتصادی است.

رابطه رسانه‌ها با علم اقتصاد

رابطه میان رسانه‌ها و علم اقتصاد همواره با سوءتفاهم گره خورده است و این موضوع تنها مربوط به اقتصاد ایران نیست. درحالی‌که اقتصاددانان، رسانه‌ها را به ساده‌سازی و سطحی‌نگری در پوشش اخبار اقتصادی متهم می‌کنند، روزنامه‌نگاران و مردم نیز زبان تخصصی و دانشگاهی علم اقتصاد را نامفهوم و دور از واقعیت‌های زندگی روزمره می‌دانند. ریشه این شکاف، در تفاوت بنیادین «روایت» این دو گروه است؛ اقتصاددانان تلاش می‌کنند تا اقتصاد را علمی بی‌طرف، دقیق و مبتنی بر منطق نشان دهند، اما رسانه‌ها و مردم آن را به‌طور غریزی با سیاست و رقابت بر سر منابع گره می‌زنند. این اختلاف نگاه باعث می‌شود تا مفاهیم پایه‌ای اقتصاد در گزارش‌های رسانه‌ای نادیده گرفته شده، آمارها بدون تحلیل عمیق ارائه شوند و اختلافات نظر میان اقتصاددانان به شکل یک بحران در علم اقتصاد به تصویر کشیده شود. خبرنگار اقتصادی در این میان به پیوند روایت‌ها می‌پردازد. خبرنگار اقتصادی تفاوت میان درک اقتصاددانان، روزنامه نگاران و مردم را درک می‌کند و سعی دارد به زبان مشترک سخن بگوید.

پلی میان آمار و واقعیت

اقتصاد تنها مجموعه‌ای از اعداد و نمودارها نیست؛ واقعیتی است که هر روز در سبد خرید، فیش حقوقی و آینده شغلی افراد جریان دارد. به همین دلیل، اخبار اقتصادی علاقه‌مندان بی‌شماری دارد. اما هنر خبرنگار اقتصادی، تبدیل این مفاهیم پیچیده و داده‌محور به روایتی قابل فهم و شفاف است؛ روایتی که هم برای شهروندان راهگشا باشد و هم برای سیاستگذاران به عنوان چراغ راه عمل کند.

خبرنگار اقتصادی در حقیقت پلی است میان دنیای خشک آمار و سیاست‌ها و واقعیت‌های ملموس زندگی مردم. او وظیفه دارد با کنار هم قرار دادن داده‌ها و شنیدن دغدغه‌های جامعه، تصویری شفاف از آنچه در بطن اقتصاد می‌گذرد، ارائه دهد. این تحلیل‌ها قرار نیست آینده را پیش‌بینی کنند، بلکه به مخاطب کمک می‌کنند تا بفهمد چه رخ داده، چرا رخ داده و چه پیامدهایی ممکن است داشته باشد.

دسترسی به اطلاعات دقیق و به موقع

در اقتصاد ایران، یکی از اصلی‌ترین چالش‌های این حرفه، دسترسی به آمار است. عدم انتشار منظم و به‌موقع شاخص‌های کلیدی اقتصادی توسط نهادهای مسوول، کار خبرنگار را برای ترسیم تصویری دقیق از وضعیت موجود، دشوار می‌سازد. در حقیقت، بزرگ‌ترین کمکی که سیاستگذاران می‌توانند به شفافیت اقتصادی و آگاهی عمومی کنند، پایبندی به تقویم انتشار آمار است. این داده‌ها نه تنها خوراک تحلیل خبرنگاران، بلکه سنگ بنای ثبت تاریخ اقتصادی کشور هستند.

هنر روایت‌گری برای طیف گسترده‌ای از مخاطبان

چالش روزانه یک خبرنگار اقتصادی، یافتن تعادل در روایت است. او باید بتواند موضوعی واحد را برای طیف وسیعی از مخاطبان، از یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای تا فردی که تنها نگران قدرت خرید خود است، به شیوه‌ای جذاب بیان کند. آیا انتصاب یک مقام بین‌المللی بر نرخ ارز تاثیر دارد؟ آیا بانک مرکزی به اهداف تورمی خود خواهد رسید؟ پاسخ به این پرسش‌ها باید هم دقیق و مستند باشد و هم ساده و قابل درک.

اینجاست که هنر داستان‌گویی و تصویرسازی داده‌ها به کمک می‌آید. تبدیل رشته‌ای از اعداد به یک نمودار گویا یا یک روایت انسانی، مخاطب را با موضوع درگیر نگه می‌دارد. گاهی نیز نشانه‌های تغییرات اقتصادی، پیش از آنکه در آمارهای رسمی منعکس شوند، در کلام مدیران کسب‌وکارها یا نگرانی‌های مردم شنیده می‌شود. خبرنگار هوشمند این دغدغه‌ها را پیش از سیاستگذاران حس می‌کند و به دنبال پاسخ برای آنها می‌رود.

ابزاری برای تصمیم‌گیری بهتر

در نهایت، موفقیت یک خبرنگار اقتصادی زمانی معنا می‌یابد که اطلاعات او به ابزاری برای تصمیم‌گیری بهتر در دست مردم تبدیل شود. وقتی شهروندان بتوانند بر اساس درک درستی از شرایط اقتصادی، برای کسب‌وکار و زندگی خود برنامه‌ریزی کنند، رسالت اصلی این حرفه محقق شده است. در جامعه‌ای آگاه، تحلیل‌های دقیق و نگاه‌های متنوع، به کنترل انتظارات تورمی کمک کرده و سیاستگذاران را نیز در مسیر صحیح هدایت می‌کند. اگر مردم درک درستی از اقتصاد ندارند، این وظیفه خبرنگاران است که راه‌های بهتری برای اطلاع‌رسانی بیابند و این تلاش، اصلی‌ترین انگیزه برای ادامه این راه دشوار اما ضروری است.