دوراهی سرنوشت

ابرهوش مصنوعی چیست؟ این مفهومی است که درک ما از خود هوش را به چالش میکشد. این مقاله به بررسی پیامدهای عظیم هوش مصنوعی فوقالعاده میپردازد. از مهندسی مجدد سیستمهای مراقبتهای بهداشتی و انرژی گرفته تا مواجهه با پرسشهای وجودی، ابرهوش مصنوعی (ASI) در خط مقدم عصری جدید ایستاده است. درک مسیرها، چالشها و فرصتهای بالقوه آن برای نوآوران، سیاستگذاران، کارآفرینان و هر کسی که در مورد آینده بشریت کنجکاو بوده، بسیار مهم است.
تعریف ابرهوش مصنوعی (ASI)
ابرهوش مصنوعی چیزی بیش از یک چتبات هوشمندتر یا یک برنامهی هوشمندانه است. برخلاف هوش مصنوعی محدود (ANI) یا هوش عمومی مصنوعی، این هوش چنان پیشرفته است که میتواند از درخشانترین ذهنهای انسانی رویهمرفته بهتر فکر کند، برنامهریزی کند و اختراع کند. ویژگیهای مهم ابرهوش مصنوعی عبارتند از: ۱) خودسازی با سرعت بیسابقه: از طریق خودسازی بازگشتی، ابرهوش میتواند الگوریتمهای خود را اصلاح کند و با سرعت برق یاد بگیرد، ۲) در تمام حوزهها فعالیت کند: تنها یک تخصص واحد ندارد – ابرهوش میتواند همزمان در علم، هنر، اقتصاد، اخلاق و موارد دیگر سرآمد باشد و در نهایت، فراتر از مرزهای شناختی انسان عمل کند. ابرهوش مصنوعی ممکن است اصول و فناوریهایی را فراتر از درک فعلی انسان کشف کند و جوامع و تمدنها را تغییر شکل دهد.
تفاوت هوش مصنوعی محدود، عمومی و ابرهوش
ابر هوش مصنوعی اغلب با نمونههای قبلی خود، هوش مصنوعی عمومی و هوش مصنوعی محدود اشتباه گرفته میشود. درک تفاوتهای آنها کلید درک پتانسیل و خطرات ابرهوش مصنوعی است. درحالیکه سفر از هوش مصنوعی محدود به هوش مصنوعی عمومی و سپس به ابرهوش مصنوعی طیفی از تکامل هوش مصنوعی را نشان میدهد، هر مرحله قابلیتها، کاربردها و پیامدهای متمایزی برای بشریت دارد.
بررسی سه مدل به تفکیک
هوش مصنوعی محدود: همان هوش مصنوعی است که امروزه با آن تعامل داریم. هوش مصنوعی محدود در انجام وظایف خاص عالی عمل میکند اما فاقد استدلال کلی است. به سیری فکر کنید که به سوالات شما پاسخ میدهد، نتفلیکس فیلم پیشنهاد میدهد یا ویژگیهای خودران تسلا که در جادهها حرکت میکند. این سیستمها در محدودههای ازپیشتعریفشدهای عمل میکنند - سیری نمیتواند رمان بنویسد و الگوریتم نتفلیکس نمیتواند ماشین براند. گزارش گارتنر در سال ۲۰۲۳ تخمین میزند که «NAI»، ۸۰درصد از برنامههای هوش مصنوعی، از چتباتها گرفته تا تشخیص پزشکی را پشتیبانی میکند. اگرچه چشمگیر است، اما کاستیهای هوش مصنوعی محدود واضح است: نمیتواند فراتر از آموزش خود یاد بگیرد یا با حوزههای نامرتبط سازگار شود، که آن را به یک ابزار تبدیل میکند، نه یک متفکر.
هوش مصنوعی عمومی: جهشی رو به جلو را نشان میدهد. هوش مصنوعی عمومی در هر حوزهای به هوشی در سطح انسان دست مییابد و قادر به یادگیری، استدلال و حل مساله مانند یک انسان است. یک هوش مصنوعی عمومی را تصور کنید که میتواند یک سمفونی بنویسد، مسائل فیزیک کوانتومی را حل کند و یک معامله تجاری را مذاکره کند - همه اینها با مهارت انسانی صورت میگیرد. برخلاف تمرکز محدود هوش مصنوعی محدود، تطبیقپذیری هوش مصنوعی عمومی آینهای از خود ماست. متخصصانی مانند دمیسهاسابیس از دیپ مایند پیشبینی میکنند که هوش مصنوعی عمومی میتواند تا دهه 2030 به وجود آید، که ناشی از پیشرفت در شبکههای عصبی و یادگیری تقویتی است. یک نظرسنجی انجمن همسویی هوش مصنوعی 2024 نشان داد که 60درصد از محققان معتقدند که هوش مصنوعی عمومی در اکثر وظایف ظرف 20 سال با شناخت انسان مطابقت خواهد داشت. با این حال، هوش مصنوعی عمومی هنوز در محدوده شناختی انسان عمل میکند - یک همتاست، نه یک (موجود) برتر.
ابرهوش مصنوعی: این نوع هوش مصنوعی از هر دو فراتر میرود. هوش مصنوعی برتر نهتنها با هوش انسانی برابری میکند، بلکه در هر حوزهای - علم، هنر، اخلاق و فراتر از آن - از آن بسیار پیشی میگیرد. یک هوش مصنوعی برتر میتواند مسائلی را که حتی نمیتوانیم تصور کنیم، حل کند، مانند درمان همه بیماریها در یک سال یا طراحی یک مستعمره خودکفا در مریخ در یک شب. نیک بوستروم، در کتاب خود با عنوان «هوش برتر» که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، ابرهوش مصنوعی را به عنوان «عقل و هوشی که عملا در هر زمینهای بسیار باهوشتر از بهترین مغزهای انسانی است» توصیف میکند. این شامل خودبهبودی نیز میشود: ابرهوش مصنوعی میتواند کد خود را بازنویسی کند و هوش خود را به صورت تصاعدی شتاب دهد؛ فرآیندی که «انفجار هوش» نامیده میشود. یک شبیهسازی MIT در سال ۲۰۲۲ نشان داد که یک ابرهوش مصنوعی اولیه در ۴۸ساعت قابلیتهای خود را دو برابرمیکند و از نظارت انسان پیشی میگیرد. برخلاف برابری هوش مصنوعی برتر با انسان، ابر هوش مصنوعی آنچه را که ممکن است بازتعریف میکند و به طور بالقوه دانشی فراتر از درک ما را آشکار میسازد.
پیشرفت از هوش مصنوعی به هوش مصنوعی عمومی و سپس ابرهوش مصنوعی فقط فناورانه نیست، بلکه فلسفی است. هوش مصنوعی محدود وظایف را خودکار میکند، هوش مصنوعی عمومی به عنوان یک نیروی برابر همکاری میکند، اما ابرهوش مصنوعی میتواند نقش بشریت را از نو تعریف کند. درحالیکه هوش مصنوعی عمومی ممکن است با معضلات اخلاقی (مثلا اولویتبندی جان انسانها در یک بحران) دست و پنجه نرم کند، ابرهوش مصنوعی میتواند آنها را فورا حل کند، یا معضلات جدیدی ایجاد کند که نمیتوانیم پیشبینی کنیم. یک مطالعه در آکسفورد در سال ۲۰۲۳ هشدار میدهد که استقلال ابرهوش مصنوعی میتواند از توانایی ما در کنترل آن پیشی بگیرد و سوالاتی را در مورد حاکمیت و ایمنی مطرح کند. درک این تمایزات در مسیر حرکت به سوی ابرهوش مصنوعی و ایجاد تعادل بین وعدههای آن در برابر خطراتش بسیار مهم است.
* مدرس موسسه فناوری ماساچوست