مذاکرات در سایه بیم و امید

اروپاییان طی سه دهه گذشته رفتار متفاوت با ایالات متحده آمریکا در قبال ایران اتخاذ کردهاند. آمریکا به نگاه تند و خشن و تهدید نظامی و مواضع از بالا به پایین در مقابل ایران تکیه میکند، اما اروپاییان بیشتر قائل به مذاکره و مشت مخملی هستند. با این همه چه آمریکا و چه اروپا تقریبا یک هدف مشترک را در قبال ایران دنبال میکنند. در واقع شاید روشها متفاوت باشد و یکی با چرتکه و یکی با ماشینحساب، میخواهند مساله را حل کنند ولی در نهایت، جواب مدنظر تقریبا یکسان خواهد بود.
تصورات و تحلیلها عملا ما را به آن سمت سوق میدهد که بدانیم اروپا از انجام مذاکره و اصرار به دعوت از ایران برای مذاکره، نوعی جریانسازی و وقتکشی برای ممانعت از تهران در جهت مطالبه تعهدات اروپا و آمریکا در قبال برجام و سایر توافقات و مذاکرات پیشین را دنبال میکند.
این رویکرد عملا باعث میشود ایران در مواضعش نسبت به غرب به جای پیشروی بهنوعی دچار عقبنشینی شود. البته این تصور غرب و آمریکا درباره آغاز دوباره مذاکرات است. آنان تصور میکنند که هرچه ایران را به عقبنشینی و انفعال بکشانند، عملا تهران را در جایگاه ضعف نگه میدارند و در چنین شرایطی است که آنان میتوانند تداوم نفوذ در ایران یا تحمیل مواضع خودشان به جمهوری اسلامی را تقویت کنند.
ما اگر واقعبینانه سوابق مذاکرات و توافقات بین ایران و غرب را قضاوت کنیم، دقیقا متوجه خواهیم شد که برجام نیز به سرنوشتی شبیه به همین رویکرد دچار شد. ابتدا آمریکا بدون آنکه متعهد به برجام بماند، خارج شد و سپس اروپاییان به بهانه خروج آمریکا، اجرای مفاد برجام و تعهدات خودشان را غیرممکن دانسته و صرفا نزد رسانهها و افکار عمومی چنین ادعایی را مطرح کردند که هیچکدام از طرفین، مگر ایران، نمیتواند متعهد به برجام و وظایفش باشد.
بنابراین، افکار عمومی باید متوجه باشند که آغاز مذاکرات یا ادامه آن به معنای پافشاری اروپا بر حفظ منابع و مصالح جمهوری اسلامی نیست. اروپاییان هیچ دغدغهای نسبت به تعهدات معوقه خودشان در برجام ندارند و همین امروز نیز گوششان بدهکار اعتراضهای حقوقی ایران در قبال مفاد فراموششده برجام نیست؛ وگرنه آنان در همین جنگ تحمیلی ۱۲روزه باید از حقوق ایران بهعنوان یک کشور عضو انپیتی دفاع میکردند. آنان باید آمریکا را به بازگشت به برجام مجاب میکردند و در مقابل بیمسوولیتی آمریکا میایستادند.
همه اتفاقات و تجارب گذشته به ما میگوید که ایران باید در بیاعتمادی کامل و بدبینی تمام، مذاکرات را دنبال کند. رسانهها و افکار عمومی در کشور باید آگاه باشند که این مذاکرات اگر بنا باشد به میل اروپاییان پیش برود، هیچ بعید نخواهد بود که از دل این مذاکرات پیششرطهای موشکی، غنیسازی صفردرصدی، حقوقبشری و ... بیرون بیاید و در آخر نیز اروپاییان دوباره تهدید مکانیسم ماشه را برای ایران باقی گذاشته و به دلخواه خودشان هر زمان خواستند آن را فعال کرده و ایران را در ذیل فصل هفتم قرار بدهند.
بنابراین پربیراه نخواهد بود که اروپاییان در این مذاکرات به دنبال عقبنشینی ایران از مواضع سابقش باشند که این یک زنگ خطر جدی است. البته مقام معظم رهبری بهصراحت بر حفظ مواضع سابق در مباحث انرژی هستهای و دفاعی کشور تاکید داشتند و همین امر ممکن است در آینده با مخالفت اروپا مواجه شده و ادامه مذاکرات را متوقف کند. هرچند که برخی در داخل کشور ادامه مذاکرات را با حقخواهی و اعتراضات حقوقی ایران در قبال برجام و جنگ تحمیلی ۱۲روزه توجیه میکنند، ولی واقعیت این است که در فضای بینالمللی این روزها مشخص شده که بیشتر قدرت بر قوانین حاکم است تا آنکه قوانین، قدرت را تحت سلطه خودشان درآورند.
ارزیابیهای نخست نشان از این دارد که مذاکرات با رویه کنونی و با توجه به جنگ تحمیلی۱۲روزه و حواشی آن و مواضع غرب در قبال این اتفاقات، احتمال بسیار کمی برای موفقیت دارد، مگر آنکه در دورهای بعدی شرایط دیگری رقم زده شود و اخبار امیدوارکنندهای به گوش برسد. هرچند که غرب نسبت به احتمال خروج ایران از انپیتی نگرانیهای جدی داشته و همین مساله شاید راهی برای چانهزنی در مذاکرات تلقی شود، ولی لزوما شرط کافی و لازم برای نگاه خوشبینانه به ادامه مذاکرات نیست.
با این همه، انجام مذاکره میتواند یک پاسخ خوب به آنانی باشد که فکر میکنند ایران از دیپلماسی استقبال نمیکند و به جای توافق و همکاریهای بینالمللی به دنبال سکوت و انفعال و انزوا رفته است. رسانهها درباره این مساله باید یک روشنگری و آگاهیبخشی برای افکار عمومی انجام بدهند که ایران چه در برجام و چه قبل و بعد از آن یک اراده جدی برای تعامل با غرب را دنبال کرده است و در این میان غرب و آمریکا بدعهدی کردند.
جالب اینجاست که آنان هیچگاه خودشان را در قبال این تناقضات پاسخگو نمیدانند و هر زمان که ایران مطالبات خودش را در این موضوعات مطرح کرده، آنان وعده مذاکرات و موضوعات جدید دادند تا بهطریقی از پاسخ به رفتار دوگانه خودشان فرار کنند.
* سفیر سابق ایران در چین