مدل یونیدو در توسعه خوشه صنعتی

لزوم بهکارگیری الگوهای توسعهای صنایع کوچک
بیشترین سهم صنایع کوچک در تولید ناخالص داخلی مربوط به کشور چین و معادل ۶۰درصد است. پس از چین، اندونزی با سهمی معادل ۵۷درصد صنایع کوچک از تولید ناخالص داخلی در رتبه دوم و ژاپن با ۵۵.۳درصد در رتبه سوم قرار دارد. در واقع یکی از علل رشد اقتصادی سریع چین اهمیت دادن به رشد صنایع کوچک است. ژاپن نیز همواره پیرو شعار ملی خود مبنی بر «کوچک زیباست» بوده و در حوزه صنعت نیز این مهم را مدنظر قرار داده است. در ایران نیز بیش از ۹۰درصد واحدهای صنعتی را صنایع کوچک تشکیل میدهند. بنابراین هر نوع حرکت و مدلی که در راستای ارتقای صنایع کوچک پیادهسازی شود به رشد کل صنعت کشور منجر خواهد شد و وزن و اهمیت صنایع کوچک در بخش صنعت کشور واضح و مبرهن است.
الگوی توسعه خوشه صنعتی
معرفی متدولوژی یونیدو در توسعه خوشهای: در کشور شناسایی و حمایت از توسعه خوشههای صنعتی توسط سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران انجام میشود که این سازمان توسعه خوشه را با مدل متدولوژی یونیدو انجام میدهد. در پروژهای تحت عنوان نقشه کشوری خوشهها حدود ۱۸۵خوشه صنعتی در کشور شناسایی شده که هماکنون حدود ۵۰پروژه توسعه خوشهای از بین خوشههای شناساییشده در سطح کشور توسط شرکت شهرکهای صنعتی استانها (زیرمجموعه سازمان صنایع کوچک) در حال انجام است.
نحوه اجرای پروژه توسعه خوشه: پس از شناسایی خوشه صنعتی که عبارت است از تجمع صنعتی که دارای ویژگیهای تعریفشده در مدل یونیدو باشد، نهاد دولتی (شرکت شهرکهای صنعتی استانها) اقدام به شناسایی فردی به نام (CDA (Cluster Development Agent یا عامل توسعه میکند که فرد هم باید دارای تحصیلات مرتبط ترجیحا مهندسی صنایع بوده و همچنین دارای مقبولیت و شخصیت کاریزماتیک در سطح اعضای خوشه (مدیران واحدهای صنعتی عضو خوشه) باشد. پس از شناسایی CDA قرارداد توسعه خوشه با ایشان منعقد شده و CDA فرآیند توسعه را (که در ادامه به تفصیل توضیح داده خواهد شد)، آغاز میکند . لازم به ذکر است هر تجمع صنعتی یعنی مجموعه چند واحد صنعتی همگن را نمیتوان خوشه صنعتی تلقی کرد، بلکه باید واحدهای صنعتی طبق مدل یونیدو دارای فاصله کمی حداکثر ۵۰کیلومتر از هم باشند و حداقل ۴۰واحد صنعتی را نیز در بر گیرند و گردش مالی مناسب و قابل توسعهپذیری را نیز دارا باشند. بنابراین مهمترین گام، انتخاب صحیح خوشه صنعتی برای توسعه است؛ زیرا در صورتی که گام اول یعنی شناسایی خوشه اشتباه باشد، قطعا مدل و مسیر توسعه نیز قابل اجرا نبوده و منتج به نتیجه نهایی نخواهد شد.
متدولوژی توسعه خوشهای
اگرچه در مدلها و روشهای مختلف توسعه خوشهای از اصطلاحات و فازهای مختلفی یاد میشود، اما براساس رویکرد یونیدو اغلب روشها، بهویژه روشهایی که بهخوبی در مناطق مختلف جهان به اجرا درآمدهاند، با طی مراحل یا گامهای اصلی به اجرا درمیآیند.
معمولا پروژههای توسعه خوشههای صنعتی با مسوولیت سازمانهای توسعهای، عموما و گاهی فعالان درون خوشه اجرا میشوند. مسوولیت مستقیم راهبردی یک پروژه توسعه خوشهای برعهده عامل توسعه خوشه (CDA) است.
عامل توسعه خوشه فردی است با تحصیلات دانشگاهی مرتبط (ترجیحا مهندسی صنایع، اقتصاد و مدیریت) و تجربه کافی (حداقل ۵-۴ سال) در حوزه صنایع کوچک و متوسط که دارای قابلیتهای رهبری، ایجاد ارتباط مثبت و اثربخش، قدرت تحلیل اقتصاد کسبوکار، آشنا به رویکردهای کلگرا و سیستمی، مدیریت استراتژیک، توان حل تعارضات، روحیه پویا و فعال و دارای سن بین ۵۰-۳۰ سال بوده و به طور عمومی با مسائل و مشکلات کسبوکار نیز آشنایی داشته باشد. در ادامه هر یک از مراحل فوق بهاختصار تشریح میشود.
انتخاب خوشهها: یک انتخاب عاقلانه و درست براساس اهمیت خوشه، قابلیت ارتقا، امکانپذیری و پایایی، کمک میکند تا اطمینان لازم از اثربخشی و حصول به نتیجه به وجود آید. این باعث میشود که اطمینان از تمرکز منابع موجود روی خوشههایی که این رویکرد در آنها با احتمال بالای موفقیت روبهروست به واسطه مشارکت و تقسیم منافع SMEها احیا و دوباره روابط متقابل سیستماتیک و گسترش بهترین کاربستها و... به وجود آید. پروژه جاری بر این فاز متمرکز بوده و به دنبال آن است که با الگوبرداری از توصیههای یونیدو ، خوشههای بالقوه استان را شناسایی کند.
مطالعه شناختی: پیادهسازی پروژه توسعه خوشه با جمعآوری اطلاعات در مورد خوشه، البته با روش کاملا مشارکتی آغاز میشود. محدودیتهای پیشروی ذینفعان عبارت از پتانسیلهای هدایت و کنترلنشده، شبکههای محلی و مکانیزمهای پشتیبانی و حمایتی است. فرآیند مشارکت در ایجاد اعتماد اولیه بین ذینفعان محلی مفید است.
اعتمادسازی: بنیان نهادن یک فضای اعتمادبخش در یک خوشه برای به دست آوردن حمایت افرادی که در خوشه درگیر هستند پیشنیاز ضروری است. به این منظور CDA باید ابتدا اعتمادی دوطرفه را بین تکتک ذینفعان به وجود آورد و پس از شکلگیری این اعتماد دوطرفه، از آن برای ایجاد یا افزایش اعتماد در کل مجموعه استفاده کند. این کار با روابط متقابل رسمی یا غیررسمی و سپس از طریق مشارکت در فعالیتها، در مسیر اعتمادآفرینی پیش میرود.
برنامه عمل: فهرستی از فعالیتها که فراتر از یک جمعبندی کلی از تقاضاهای ذینفعان مختلف است، با دادههای اولیه مطالعات شناختی آغاز میشود. این فهرست نقشهای راهنماست که به پرورش روابط بین ذینفعان برای حصول نتایج ملموس کمک خواهد کرد. این برنامه عمل همچنین تلاشی است برای عملی کردن چشمانداز خوشه از طریق انجام رشتهفعالیتهایی که با مشارکت ذینفعان انجام میگیرد. برنامه عمل بهطور عادی هر سال یکبار تهیه میشود.
پیادهسازی: پیادهسازی به مفهوم ساده تحقق بخشیدن به یکسری اهداف نیست، بلکه شامل تغییر اساسی در فعالیتها و تعاملات بازیگران خوشه و اجرای این فعالیتهاست. مسوولیت راهبری اجتماعی فعالیتهای متفاوت به طور منظم و از روی برنامه برعهده ذینفعان است؛ بهویژه ذینفعانی که از بخش خصوصی با پشتیبانی مرکز محلی فعالیت میکنند. در اجرای برنامه عمل ذینفعان به مزیتهای مشارکت نزدیکتر پی میبرند. در این میان فعالیتهای مشترک با واسطهها بازده جمعی خوشه و همچنین قدرت سازمان حاکم را افزایش میدهد.
نظارت و ارزیابی: نظارت کمی و کیفی بر نتایج کارها به انتشار و فراگیر شدن بهترین نمونهها کمک کرده و اعتماد بین ذینفعان را تقویت میکند. این نظارت شناسایی تغییرات در روابط بین ذینفعان خوشه را ممکن میسازد و علاوه بر این حوزه فعالیتهای مشترک ساختار خوشه را با این تغییرات تطبیق میدهد.
رویکرد یونیدو و یک رویکرد فرآیندی–حلقوی: فرآیند توسعه خوشه یک فرآیند غیرخطی است؛ چرا که حجم فعالیتها تابعی مثبت (دارای رابطه مستقیم) با سرمایه اجتماعی تشکیل میدهد. تا وقتی که سرمایه اجتماعی کم باشد، فعالیتها خیلی آهسته پیش میروند و سیر حرکت جمعی نیز آهسته است. وقتی اعتماد به نفس به وجود آید و پیوندها افزایش یابند، فعالیتها منظم میشوند و این خود باعث افزایش اعتمادبهنفس بین افراد میشود. فقدان اعتماد میتواند باعث کند شدن فرآیند بین افراد شود.
طی روند رشد و تکمیل فرآیند، فعالیتهای مشخصی ممکن است اهمیت خود را از دست بدهند که این امر بهخاطر طبیعت کاملا ابزاری فعالیت یادشده فعالان انجام میشود یا به واسطه وجود درک بهتر از مباحث و مسائل واقعی که خوشه با آن روبهروست صورت پذیرد. به همین دلیل اصرار و پافشاری بر روی نقاط عطف از پیشفرضشده برای اندازهگیری میزان توسعه برنامه برخلاف بازدهی و باروری برنامه است. از طرف دیگر از این موضوع نباید تعجب کرد که نسبت قابلتوجهی از فعالیتهای اجراشده بدون برنامهریزی قبلی بودهاند. مراحل مختلف در توسعه خوشهها به طور متقابل محدود و منحصربهفرد نیستند. این مراحل اغلب همپوشانی دارند. به طور ویژه مرحله اعتمادآفرینی یک مرحله پیوسته است، همچنان که رویکردهای رسمی برای ایجاد اعتماد وجود دارند، ایجاد و گسترش اعتماد بین نمایندگی اجرایی و ذینفعان خوشه مسالهای است که باید بهطور دقیق در مرحله انتخاب خوشه بررسی شود و در حقیقت توسعه اعتماد خاصیتی است که باید به صورت عمیق در مرحله مطالعات شناختی مورد تحقیق و پژوهش قرار گیرد.
از طرف دیگر اعتماد به عنوان بخشی از روابط متقابل بین ذینفعان در طول مرحله تدوین برنامه، کار اجرا، کنترل و ارزیابی ایجاد میشود. مطالعات شناختی نیز فرآیندی پیوسته است. وقتی اعتماد بین عامل توسعه خوشه و ذینفعان افزایش یابد، اطلاعات مرتبط با آن به دست میآید و تصویر واضحتری از خوشه آشکار میشود. در نتیجه مطالعات شناختی لزوما باید اصلاح شوند و در نتیجه آن برنامه کار نیز باید اصلاح شود. روش یونیدو، روش غیرخطی است. این روش بهصورت حلقه یا یک رویکرد پویاست. زمانی که پشتیبانی از ذینفعان در مرحله اجرا به واسطه سهاصل اساسی (سرعت، مقیاس و میزان فراگیری) هدایت میشود. پویایی یا دینامیک پروژه از واقعیات اساسی مربوط به خوشه تاثیر میپذیرد.
اصول پایه رویکرد یونیدو
توسعه خوشه نمیتواند به وسیله یک برنامه از پیش تعیینشده آغاز شود. برنامه توسعهای برای هر خوشه بر اساس نیازهای دیکتهشده از سوی ذینفعان در هر مقطع زمانی تعیین میشود. گرچه یک هدف اصلی برای راهبران خوشه این است که آگاهی و توجه ذینفعان را جذب کند، اما مورد دیگری که به همین اندازه حیاتی است این است که حداقل در مرحله میانی تنها فعالیتهایی که از سوی ذینفعان تایید شده است، به صورت پایدار و پیوسته اجرا شود. در موارد و مثالهای نادر زمانی فعالیتهای هدایتشده مبتنی بر عرضه آغاز میشوند که جلب و ایجاد علاقه در ذینفعان ضروری باشد. زمانی که هر خوشه با طیف گستردهای از چالشها و فرصتها روبهروست، برخی نواحی دارای اولویت کاری بهآسانی تشخیص داده میشوند. در همه خوشهها هم فرآیند انتخاب نقطه فشار و هم استرتژی مواجهه با آنها بهخصوصیات ویژه آن خوشه بستگی دارد. به محض اینکه رویکرد توسعه خوشهای در محدوده گستردهای از بخشها و کشورها با تقاضا روبهرو شد، لازم بود که یک سازوکار مداخلهای انعطافپذیر برای تهیه برنامه عمل مناسب و سفارشی بسط و گسترش داده شود. موفقیت یک پروژه توسعه خوشه حقیقتا به انعطافپذیری و اختیارات طراحان برنامه و مجریان بستگی دارد. این موضوع بهویژه در مورد عامل توسعه خوشه که بهطور مستقیم با ذینفعان کار میکند صادق است.
رویکرد یونیدو بر این نکته تاکید میکند که اجزای تا حدودی بزرگ و مهم برنامه عمل خوشه از اول شناختهشده نیستند. بهترین رویکرد آن است که اجازه دهیم اجزای یادشده بهطور طبیعی از ارتباط متقابل و روزمره بین ذینفعان خوشه ناشی شوند. به همین دلیل این مساله مشکلی متداول برای مسوولان اجرایی در جهت اجرای موفقیتآمیز توسعه خوشه به شمار میآید.
* دکترای تولید و عملیات