در یک گزارش پژوهشی،هزینههای پنهان تولید انرژی تجدیدپذیر بررسی شد
فریب قیمتی برق خورشیدی

بررسی آماری که بر پایه اطلاعات ۶۹ کشور صورت گرفته، این تصور رایج را که برق تجدیدپذیر «ارزانتر» است، زیر سوال برده و نشان داده با هر۱۰درصد افزایش سهم خورشید و باد در سبد تولید، بهطور متوسط پنج سنت به قیمت هر کیلوواتساعت برق افزوده شده است. این یافته در تضاد آشکار با روایت عمومی طرفداران سیاستهای اقلیمی قرار دارد که از سالها پیش بر کاهش هزینه تولید برق از منابع تجدیدپذیر تاکید کردهاند. بیورن لامبورگ، اقتصاددان و رئیس مرکز اجماع کپنهاگ(Copenhagen Consensus Center) ، در تحلیلی که اخیرا منتشر شده، این تناقض را «دروغ بزرگ محیطزیستگرایان» توصیف کرده و خواستار بازنگری جدی در فرضیات غالب شده است.
آلمان؛ نمونهای از سبزترین و گرانترینها
کشوری مانند آلمان که از پیشگامان سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی و بادی در دهه گذشته محسوب میشود، در بسیاری از روزهای آفتابی و پرباد، بیش از هفتاد درصد برق خود را از منابع تجدیدپذیر تامین میکند. با این حال، میانگین قیمت برق برای مصرفکنندگان خانگی در این کشور حدود سی سنت برای هر کیلوواتساعت گزارش شده که در مقایسه با میانگین جهانی رقم قابلتوجهی محسوب میشود.
در روزهایی که باد نمیوزد و آسمان ابری است، سهم برق تجدیدپذیر در آلمان گاه به کمتر از چهار درصد میرسد و بار اصلی تامین برق به نیروگاههای فسیلی منتقل میشود. ذخیرهسازی باتری در آلمان ظرفیت تامین حدود بیست دقیقه از مصرف برق کشور را دارد و در نتیجه برای بیستوسه ساعت و چهل دقیقه باقیمانده ناچار به بهرهگیری از ظرفیت فسیلی است. همین ساختار دوگانه موجب شده هزینه کل سیستم برقرسانی بهشدت افزایش یابد و شهروندان آلمانی در عمل هزینه دو زیرساخت موازی را پرداخت کنند.
هزینه واقعی انرژی پاک
بیورن لامبورگ، رئیس مرکز اجماع کپنهاگ، در تحلیل خود تاکید کرده است که محاسبه هزینه برق تجدیدپذیر تنها در ساعات آفتابی و پرباد، تصویر دقیقی از واقعیت اقتصادی ارائه نمیدهد و آنچه بهعنوان «قیمت ارزان» مطرح میشود، در عمل بر پایه نادیدهگرفتن ظرفیت پشتیبان بنا شده است. برای مثال، یک نیروگاه گازی که فقط در روزهای بیباد فعال میشود، باید تمام هزینه ساخت و نگهداری خود را از درآمد همان چند روز جبران کند و به همین دلیل برق تولیدی آن گرانتر تمام میشود.
در یک مطالعه انجامشده در چین مشخص شده که هزینه نهایی برق خورشیدی، پس از محاسبه پشتیبانی فسیلی و ذخیرهسازی، دو برابر برق زغالسنگ است. یافتهای مشابه در همین زمینه در مورد آلمان، دانمارک و ایالت تگزاس آمریکا نیز تکرار شده است. در واقع، آنچه بهظاهر برق «ارزان» تجدیدپذیر نامیده میشود، تنها بخشی از یک سیستم هزینهبر دوگانه است که بهای آن یا مستقیما از مصرفکننده دریافت میشود، یا بهشکل یارانه در بودجه عمومی پنهان میماند.
پنهان شدن قیمتهای واقعی
در ایالات متحده، قیمت برق در بسیاری از ایالتها بهدلیل یارانههای فدرال برای انرژیهای تجدیدپذیر کمتر از میزان واقعی نمایش داده میشود. برآوردها نشان میدهد تنها در سال ۲۰۲۴، اعتبارهای مالیاتی خورشیدی و بادی بیش از 20 میلیارد دلار به دولت فدرال آمریکا هزینه تحمیل کردهاند. ایالتهایی مانند تگزاس افزونبر بهرهگیری از این یارانهها، بهطور جداگانه کمکهای ایالتی نیز به سرمایهگذاران انرژی پاک اختصاص دادهاند تا پروژههای خورشیدی را توجیهپذیر کنند. نتیجه آن است که مصرفکننده آمریکایی، ولو با قیمت ظاهری پایین، در واقع هزینه سنگینی را از مسیر مالیاتهای عمومی پرداخت میکند و این فرآیند موجب شکلگیری تصویری نادرست از ارزانبودن انرژی پاک شده است.

کشورهای فقیر؛ قربانی آرمانگرایی غربی
لامبورگ در تحلیل خود نسبت به تحمیل سیاستهای اقلیمی غرب به کشورهای درحالتوسعه هشدار داده است که تاکید بر توقف سرمایهگذاری در زغالسنگ و گاز در این کشورها، با محدودکردن دسترسی آنها به برق پایدار، روند رشد اقتصادی را با چالش روبهرو میکند. بررسی رشد مصرف برق در کشورهای درحالتوسعه در سال گذشته نشان میدهد بیش از هفتاد درصد افزایش مصرف از مسیر نیروگاههای زغالسنگ و گاز محقق شده است.
در چین، هند، بنگلادش و اندونزی همچنان بخش عمدهای از برق مصرفی بر پایه سوختهای فسیلی تامین میشود و منابع تجدیدپذیر تنها نقش مکمل دارند. لامبورگ این پرسش را مطرح کرده است که چگونه میتوان از کشورهای فقیر انتظار داشت برق گران خورشیدی را جایگزین زغالسنگ کنند، آنهم در شرایطی که کشورهای ثروتمند هنوز برای پایداری شبکه به نیروگاههای گاز وابسته ماندهاند؟
رانت پنلهای خورشیدی
لامبورگ همچنین به پرونده شرکت خورشیدی متعلق به گوتام آدانی، میلیاردر هندی، اشاره کرده است که گفته میشود برای اخذ مجوز تامین برق دولتی، به مقامات محلی رشوه پرداخت کرده است. پروژه 6 میلیارد دلاری نیروگاه خورشیدی آدانی تنها در صورت تضمین خرید برق از سوی دولت معنا پیدا میکرد و این موضوع، وابستگی اقتصادی سرمایهگذاریهای خورشیدی به مداخله سیاسی را آشکار میکند.
این پرونده که بخشی از آن توسط دادگاه عالی هند در دست بررسی است، نشان میدهد در نبود بازار واقعی رقابتی، انرژی تجدیدپذیر نهتنها ارزان نیست بلکه به کانونی برای توزیع رانت و فساد تبدیل میشود.تحلیل نهایی لامبورگ این است که حتی اگر هدف حفظ محیطزیست باشد، راهحل آن پنهانکردن هزینهها یا تحمیل رویکردهای غیرواقعگرایانه نیست. بهجای آن باید بهسوی توسعه فناوریهای ذخیرهسازی ارزان، شبکههای هوشمند برق، و چارچوبهای مناقصه شفاف حرکت کرد تا امکان مقایسه واقعی هزینهها فراهم شود.
به تاکید او، هیچکس با سرمایهگذاری در آینده کمکربن مخالفتی ندارد، اما این مسیر نباید از طریق فریب افکار عمومی و انتشار گزارههای نادرست درباره «ارزانی» برق خورشیدی و بادی پیش برود. آنچه امروز بهنام توسعه پایدار تبلیغ میشود، در نبود تحلیل اقتصادی دقیق، ممکن است به ضد خود تبدیل شود و بر نابرابری، فساد و فشار هزینهای بر مصرفکننده بیفزاید.