با ذینفعان، رابطه واقعبینانه برقرار کنید
قسمت بیست و پنجم

با این حال، تعامل با ذینفعان در مواجهه با مسائل استراتژیک و پیچیده، تصمیمگیریهای شرکت را بسیار موثرتر و بهتر میکند. مشکل کوچک آنجاست که هیچ رویکرد یا رویه واحدی نمیتواند در تعامل برای تمام ذینفعان، تمام شرکتها یا در تمام صنایع و شرایط خاص مناسب باشد.
گاه تحلیل تعامل با ذینفعان، از شناسایی مسائل استراتژیک و پیچیده شرکتها شروع میشود. آنها بررسی میکنند که کدام مسائل، نقشی حیاتی در بود و نبود شرکت دارد یا حساسیت ذینفعان نسبت به آن بالاست. به عنوان مثال، برای یک شرکت خردهفروشی، ممکن است جنس و بازیافتپذیری بستهبندی، مسالهای استراتژیک باشد و برای یک شرکت معدنکاری، مسائل زیستمحیطی و اشتغال محلی اهمیت بیشتری داشته باشد. بسیاری از مسائل مهم و پیچیده در واکنشها (انتظارات و اعتراضات) ذینفعان مشخص میشود. با این حال، شناسایی این مسائل و تشخیص ذینفعان کلیدی و شیوه مناسب تعامل با آنها، نیازمند تحلیل و بررسی دقیقی است که اغلب منابع بسیاری میخواهد. نمیتوان به سادگی یک فرم در اختیار اعضای هیاتمدیره قرار داد و از آنها خواست تا معیارهای شناسایی مسائل و پیشنهادهای تعاملاتی خود را بنویسند. چنین فرمهایی ناکامل و تاریخگذشته خواهند بود.
همچنین برای برخورداری از چشماندازی وسیع نسبت به مسائل پیرامون شرکت، نمیتوانید بیش از حد عمومی و مبهم باشید. گاهی لازم است مسائل مختلف مورد تحلیل عمیق قرار بگیرند. همین موضوع در شناسایی و تحلیل ذینفعان نیز اهمیت دارد. به عنوان مثال باید مشخص کنید که هر گروه از ذینفعان خود در مقابل فلان مساله خاص چقدر اثرگذاری، تخصص، حساسیت، جدیت، شکنندگی و اثرپذیری دارد. از بین این معیارها، آنهایی را انتخاب کنید که همراستایی بیشتری با هدف شما دارند.
به عنوان مثال، اگر فقط به دنبال کاهش انتقادهای بیرونی هستید، میزان حساسیت و جدیت ذینفعان در اعتراضاتشان را باید تعیین کنید. ممکن است بخواهید از هزینههای جانبی فعالیتهای اقتصادی خود (که به جامعه تحمیل میشود) بکاهید یا تعهدات کارگری و حقوق اساسی بشر را در محیط کار رعایت کنید. برای هر یک از این مسائل که برای شما و ذینفعانتان اهمیت استراتژیک دارد، نیاز است میزان شکنندگی و ظرفیتهای هر گروه از ذینفعان را بفهمید. زمانی که متوجه شوید گروهی از ذینفعان در موضوعی خاص پتانسیل همکاری یا رابطه غیردوستانه با شما را دارند، بهتر تشخیص میدهید در تعامل و مذاکرات خود با آنها چگونه پیش بروید.
اگر هدف شما، پیشبینی و کاهش ریسک است، نیاز دارید سطح اثرگذاری هر یک از ذینفعان بر ریسک را مدنظر قرار دهید. همچنین باید مشخص شود که میزان تخصص و اعتبار کلی هر یک آنها و انگیزه همکاری یا ستیزهجوییشان چقدر است. از این طریق تشخیص خواهید داد که آیا نوع خاص تعاملات شما منجر به کاهش ریسک میشود یا به فرض، شما را در معرض فساد یا اخاذی بیشتری قرار میدهد.
هدف دیگری که بسیاری از شرکتها در تعامل با ذینفعان خود دنبال میکنند، ارزشآفرینی بیشتر و نوآوری است. در این صورت، نیاز است که سطح بینش، تخصص و توانمندیهای ذینفعان مشخص شود. همچنین شاید معیار شما شناسایی فرصتهای همکاری بیرونی باشد و به همین دلیل، به دنبال ذینفعانی با بیشترین اعتماد متقابل یا ظرفیتهای سازمانی و فنی بگردید. در صورت تعیین معیارهای مهم و تحلیل دقیق ذینفعان (بر اساس آن معیارها)، میتوانید تصمیم بگیرید که فرصت همکاریهای بلندمدت با گروهی از ذینفعان وجود دارد یا فقط جبران مالی ایدهها و دیدگاههای آنها کافی است.
در برخی از مسائل پیچیده و بسیار مهم، تحلیل شبکه میتواند کمک کند. منظور از تحلیل شبکه، این است که نه تنها هر ذینفع را بر اساس معیارهای کلیدی بسنجید، بلکه روابط بین آنها و البته نوع روابط را هم بررسی کنید. به عنوان مثال ممکن است متوجه شوید بین دو یا چند گروه از ذینفعان که در حال حاضر نیز با هیچکدام ارتباطی ندارید، ارتباطاتی مشترک، شبکههای مالکیتی، دیدگاههای سیاسی یا اشتراکات و روابط خاصی وجود دارد. درک این روابط گستردهتر ذینفعان، به شما کمک میکند وضوح دید بیشتری به دست بیارید و از غافلگیریهای ناگوار در امان بمانید.
گاهی ممکن است یک گروه ذینفعان، در نگاه نخست، گروهی کماهمیت و فاقد اثرگذاری و حضور آنلاین کافی باشد. با این حال، باید اطمینان یابید که آیا اثرگذاری آنها بر سیاستگذاران محلی نیز به همان اندازه محدود است یا فقط با یک تلفن میتوانند فرآیندهای دریافت مجوز و پیشرفت فعالیتهای شما را مختل کنند. من در طول دوران حرفهای خود به شرکتهای مختلفی کمک کردهام که روابط خود را بین رقبا و سیاستگذاران تاثیرپذیر به خوبی تنظیم کنند و از تلافی یا در معرض دید قرار گرفتن توسط گروههای غیرمستقیم و سازشکار در امان بمانند.
برگرفته از کتاب: زمین مرتفع / نوشته آلیسون تیلور