همسایگی صائب و فرشچیان

نازک خیالی،تخیل برتر،اغراق،معادلهسازی و ارسال المثل از مهم ترین و بارزترین ویژگیهای سبک اصفهانی است. این سبک در دوران صفویه اوج گرفت و شعر فارسی را از ایران به دربار گورکانیان هند برد.
علاوه بر مشخصاتی که برشمردم از سادگی زبان،حضور زندگی و مشاغل روز و استفاده بیش از اندازه از ابزار و ادوات کار و زندگی در شعر را میتوان به مختصات این شیوه سخن سرایی اضافه کرد. سبک اصفهانی برخلاف سبک عراقی به اتحاد ابیات غزل پایبند نیست و به همین دلیل در سبک اصفهانی بیش از هر چیز تک بیت خدایی میکند. به ابیات زیر از صائب تبریزی توجه کنید:
چرا ز غیر شکایت کنم که همچو حباب
همیشه خانه خراب هوای خویشتنم
سنگین نمیشد این همه خواب ستمگران
گر میشد از شکستن دلها صدا بلند
چنان ز خاطر اهل جهان فراموشیم
که سیل نیز نگیرد سراغ خانه ی ما
مخور صائب فریب فضل از عمامه ی زاهد
که در گنبد ز بیمغزی صدا بسیار میپیچد
رد پای رفتگان هموار سازد راه را
مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است
ما از این هستی ده روزه به جان آمده ایم
وای بر خضر که زندانی عمر ابد است
انگار صائب در این ابیات نقاش واژههاست. تخیل و نگاه ظریف او به زندگی و پیرامونش حیرت انگیز است.
استاد محمود فرشچیان را میتوان صائب نقاش نامید. نگاه ظریف او به مفاهیم بلند دینی و معرفتی به طبیعت، به اسطورهها و به تاریخ و به زندگی از جنس نگاه صائب است. دقیق، ظریف، بکر و از همه مهم تر خیال انگیز. دو روز پیش این نگارگر بزرگ و صاحب سبک جهان به آغوش اصفهان برگشت و کنار صائب آرمید و این وصیت او بود.
خودش میدانست که مکتب صائب و مکتب فرشچیان از یک جنس است. از جنسی که هر شنونده و هر بیننده صاحب ذوقی را بر سر ذوق میآورد. جالب است بدانید باغی که صائب تبریزی در آن آرمیده است ملک شخصی خود اوست. که بنای آن سال ۱۳۴۶ با استعانت از معماری و هنر روزگار صفوی توسط هنرمندان و معماران اصفهانی بنا شده است.
حالا صائب فرزند اصفهان را به خانه خودش دعوت کرده است. امیدواریم مجموعه صائبیه با ذوق و هنر هنرمندان اصفهانی به مجموعهای بزرگ برای رفت و آمد گردشگران ایرانی و خارجی و اتفاقات خجسته فرهنگی هنری تبدیل شود. پایان این نوشته کوتاه را به بیتی از خواجه رندان زینت میدهم:
خیز تا بر کِلک آن نقاش، جان افشان کنیم
کاین همه نقشِ عجب در گردش پرگار داشت. . .