تجلی شعر بدون شعار در آثار کیارستمی

 او شکلی از سینما را به من‌ معرفی کرد که سرشار از خلوص بود. «خانه دوست کجاست؟» درحالی‌که سرشار از جنبه‌های هنرمندانه است اما مخاطب را وارد فضای اثر می‌کند، به گونه‌ای که شما احساس نمی‌کنید که در حال تماشای یک فیلم هستید. کیارستمی به بهترین شکل ممکن بلد بود یک شعر را در فیلم سینمایی به تصویر بکشد. نکته قابل‌توجه اینکه هرگز این مفاهیم شاعرانه به صورت شعاری در فیلم کیارستمی مطرح نمی‌شدند بلکه مربوط به ذات خود فیلم‌ بودند.

این هنرمند در این نشست که در موزه سینما برپا شد، با اشاره به تاثیر عباس کیارستمی در فیلمسازان جهان توضیح داد: مهم‌ترین دانشکده‌های سینمایی دنیا بخش عباس کیارستمی را آموزش می‌دهند و سینمای او کاملا در دنیا جا افتاده است. این مکتب و سبک و سیاق در فیلمسازان پس از او از جمله نوری بیلگه جیلان، دیوید لینچ و … به وضوح دیده می‌شود. کیارستمی در نقطه و زمان درستی مطرح شد؛ زمانی که در ایران انقلاب شده و نگاه مردم جهان به ایران معطوف شده بود. او توانست چهره‌ای از مردم این کشور را به دنیا نشان دهد که نسبت به چیزی که در رسانه‌ها مطرح شده، متفاوت بود.

کلاری با بیان اینکه «خانه دوست کجاست؟» یک فیلم صلح‌طلب است، گفت: در فیلم‌های عباس کیارستمی آدم‌ها سوال‌هایی مطرح می‌کنند، اما پاسخ مشخصی برایشان وجود ندارد و ما از بطن روایت فیلم به پاسخ‌های محکم‌تری برای این سوالات می‌رسیم. کیارستمی در روند زندگی خودش کودکی غالبی داشت و این سرگشتگی و بازیگوشی در زندگی‌اش همواره جاری بود و در فیلم‌هایش نیز نمایان می‌شد.

او تاکید کرد: عباس کیارستمی بازیچه جشنواره‌ها نشد و جوایز را جدی نگرفت و مسیرش را به درستی پیش گرفته بود اما تقدیر کارش را ساخت.

کشف نگاه کودکانه

در ادامه این نشست عبدالجبار کاکایی با اشاره به ویژگی سینما تصریح کرد: من نسبت به توانایی سینما رشک می‌برم زیرا توانسته است در برخی موارد شعر را به حاشیه ببرد و خیلی حرف‌ها را می‌توان در پرده سینما واضح‌تر بیان کرد. پایه و اساس مفهومی «خانه دوست کجاست؟» تقابل مدرنیته و سنت است. درواقع این فیلم نشان می‌دهد که تمام بشر، برای پیدا کردن گوهر ارزشمند اخلاق و انسانیت در تلاش هستند. پیدا کردن گوهر انسانیت و شرافت، پیدا کردن ارزش‌های سنتی و تقابل سنت و مدرنیته از ارزش‌های مهم این فیلم هستند.

کاکایی درباره نسبت فیلم با شعر سهراب سپهری عنوان کرد: نگاه یک کودک به جهان بدون پیش‌فرض است و ما هرچه سن‌مان بالاتر می‌رود، پیش‌فرض‌های ذهنی‌مان نسبت به عناصر جهان بیشتر می‌شود. به عقیده من نگاه عباس کیارستمی در این فیلم کشف نگاه کودکانه نسبت به زندگی بود. سهراب سپهری نیز تقریبا همین مفاهیم را در شعرش برجسته می‌کند. درواقع عباس کیارستمی بروز و تجلی یک سهراب سپهری در عرصه سینما بود. تاثیرپذیری عباس کیارستمی از اشعار سهراب سپهری کاملاً مشهود بود و فضاسازی کلاس درس در فیلم او شبیه به اشعار کتاب «اتاق آبی» سهراب سپهری است.

او با اشاره به مفهوم دوستی ادامه داد: هدف این فیلم در نهایت کشف مفهوم دوستی است نه خود دوست. درواقع تلاش انسان ایرانی برای حفظ صداقتش در جهان مدرنیته به مثابه همان تلاش کودک در فیلم «خانه دوست کجاست؟» است.

این شاعر با اشاره به یادداشتی که پس از تماشای فیلم «خانه دوست کجاست؟» برای کیارستمی نوشته بود، بیان کرد: ما در دهه شصت بیشتر ذیل مجادلات سیاسی و اجتماعی شعر می‌گفتیم و من با دیدن فیلم کیارستمی و نگاه انسانی در بطن جامعه به یکباره به ۱۶ و ۱۷سالگی‌ خودم پرتاب شدم. فیلم‌ کیارستمی هویت جامعه را به من معرفی کرد و نگاه من در آن زمان از مسائل سیاسی و اجتماعی به مسائل سنتی سوق پیدا کرد. از همانجا بسیاری از غزل‌ها و اشعارم درباره فضای سنتی شهرم ایلام سروده شد.‌ من از عباس کیارستمی یاد گرفتم‌ که فریب این‌ دنیای رنگارنگ را نخورم.

فخر سینمای ایران

رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی نیز در این نشست گفت: عباس کیارستمی فخر سینمای ایران است و به همین دلیل اولین روز از مجموعه رویداد «سینمای ایران برای وطن» را با نمایش فیلم «خانه دوست کجاست؟» به یاد عباس کیارستمی شروع کردیم که نسبت مستقیمی با وطن دارد.

او یادآور شد: سکنی گزیدن آدمی در زبان نسبت او را با جهان تعیین می‌کند. عباس کیارستمی پیوند عمیقی با زبان و شعر داشت و بسیار متواضعانه این امر را بیان می‌کرد. او با شعر و خاک عمیقا پیوند داشت و یکی از ایرانی ترین فیلمسازان سینمای ایران بود.

رئیس سازمان سینمایی تاکید کرد: تقریبا هیچ‌یک از دانشکده‌های تخصصی سینما در جهان را پیدا نمی‌کنید که آثار عباس کیارستمی در آنجا به نمایش درنیاید و تدریس نشود و افسوس که این‌ فیلمساز بزرگ در سرزمین خود غریب واقع شد!