زنگ خطر برای صنعت ساختمان به صدا درآمد؛ گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با عضو انجمن صنعت ساختمان
مصائب سازندگان در دوره پساجنگ

فعالیتهای ساختمانی در ایران، بهخصوص در شهرهای بزرگ، عمدتا بیشترین تقاضا را برای کارگران ساده و افراد غیر متخصص دارند. همین امر باعث میشود تا پروژههای ساختمانی به جز آنکه منبع درآمد اقشار کمتر برخوردار باشند، راه را برای تعامل اقتصادی با بیش از ۱۰۰ رشته شغل و گونههای مختلف کسب و کار با یکدیگر فراهم کنند.
به عبارت دیگر ساختمانسازی به جز آنکه تقاضای مستقیم برای مشاغل ایجاد میکند، به طور غیرمستقیم نیز در سطحی کلان به اشتغالزایی میپردازد. همین امر سبب شده تا بسیاری از کارشناسان اقتصادی صنعت ساختمان را صنعتی پیشران برای کل اقتصاد بدانند.
حال صنعت ساختمان هم اکنون چندان خوب نیست.گفتوگو با فعالان این صنعت حکایت از آن دارد که فعالیتهای ساختمانی طی سالهای اخیر دچار شرایط رکودی بوده و حالا پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه از سوی رژیم صهیونیستی، به دلیل اتخاذ نشدن سیاستهای مناسب، با شرایطی به مراتب وخیم تر روبهرو است. درحالیکه سیاستهای مهاجرتی در ایران بهخصوص برای اتباع افغانستان هر روز سخت تر شده و بازگشت آنها به کشور مبدا با جدیت بیشتری دنبال میشود، توجه ناکافی به تدابیر حمایتی برای صنایع مختلف بهخصوص سازندگان ساختمان، عرصه را برای فعالیت آنها تنگ تر کرده است.
افزایش یکباره دستمزد نیروی کار به دلیل خروج اتباع کشور همسایه از ایران،در کنار رشد نکول بدهکاران در این صنعت باعث شده تا در عمل تولیدکنندگان در تنگنا بین افزایش هزینه و کاهش درآمد تحت فشارهای روز افزون قرار گیرند. مسائلی از این دست در کنار لزوم توجه به اخلاق حرفهای سبب شد تا طی گفتوگو با احمد ذوالفقاری اصل، عضو انجمن صنعت ساختمان، ضمن بررسی شرایط موجود برای فعالان این صنعت چالشهای پیش رو برای فعالان حوزه مورد بحث را به بحث و بررسی بگذاریم.
صنعت ساختمان در سالهای اخیر با موانع و مشکلاتی مواجه بوده که تاکنون اگرچه تلاشهای زیادی از سوی انجمن صنعت ساختمان برای رفع آنها انجام شده، با این حال همچنان کم و بیش به قوت خود باقی هستند. این در حالی است که بنا بر گفته بسیاری از فعالان کسب و کارها این وضعیت پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه تشدید شده است. به نظر شما چگونه میتوان این وضعیت را در صنعت ساختمان بهبود بخشید؟
وضعیت صنعت ساختمان در ایران طی سالهای گذشته به تدریج در حال بدتر شدن است. محدودیتهایی که دستگاههای اجرایی با توجیهات مختلف به فعالیتهای سرمایهگذاری در این حوزه اعمال کردهاند، در کنار موانعی که به طور طبیعی در اقتصادی نظیر ایران وجود دارد، عرصه را بر فعالان این حوزه تنگ میکند. با این حال آنچه که امروز میخواهم به آن بپردازم مصائب و مشکلاتی است که پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به صنعت ساختمان تحمیل شده است.
شرایط کنونی برای ساختوساز در حال حاضر به نحوی است که بیش از تکیه بر آمار و ارقام نیازمند آن هستیم تا با وجدان و نگاه انسانی شرایط خود را تحلیل کنیم.
واقعیت کنونی این است که طی سالهای اخیر هیچگاه به این اندازه وضعیت صنعت ما بد نبوده است. صنعت ساختمان در بحران است. در حال حاضر بخش اندکی از فعالان این حوزه پروژههای خود را به مانند گذشته دنبال میکنند، چراکه بخش اعظمی از پروژههای ساختمانی در حال حاضر به دلیل ابهامات پیش رو اگر متوقف نشده باشند، دستکم آنطور که در سالهای اخیر ممکن بود، پیگیری نمیشوند.
یکی از مسائلی که میتواند فعالان صنعت ساختمان و در شرایطی کلیتر همه صنایع را برای گذر از وضعیت سخت کنونی یاری کند تغییر نگاه نسبت به سود و تمرکز روی بقاء کسب و کار است. ما باید در شرایط فعلی تمرکز خود را از کسب سود برداشته و روی تداوم حیات کسب و کار تمرکز کنیم.
تغییر دیدگاه در این مورد میتواند منجر به اتخاذ تصمیمات اخلاقیتری شود و توجه ما را به بقای پرسنل نیز جلب کند. اگر این نگاه بر رفتار و تصمیمات ما تسری پیدا کند، میتوانیم پرسنل را به مثابه خانواده در نظر بگیریم و با در نظر گرفتن این مهم که آنها نیز باید توان گذران زندگی خود را داشته باشند، شرایط را برای هم زیستی پایدار کارگران و کارفرمایان فراهم کنیم. در نظر گرفتن این مساله به عنوان استراتژی اول کسب و کار در شرایط فعلی میتواند راه را برای استفاده از سایر ظرفیتها هموار کند.
همانطور که شما نیز اشاره کردید توجه به اخلاقیات در شرایط کنونی میتواند برای تداوم بقای کسب و کارها و همزیستی مسالمتآمیز نیروی کار با کارفرمایان بسیار حائز اهمیت باشد، با این حال میدانیم که در شرایط فعلی پروژههای اقتصادی بهخصوص در صنعت شما با تنگناهای اقتصادی بسیاری مواجه هستند. برای برونرفت از این مشکلات چه میتوان کرد؟
یک استراتژی مناسب که باید در شرایط کنونی مورد توجه قرار بگیرد کم کردن هزینههاست. ما باید خود را به عنوان یک خانواده اقتصادی در نظر بگیریم و در شرایطی که بسیاری از مواد مصرفی نظیر آب و برق و گاز با کمبود مواجه است تا حد امکان از مصرف خود بکاهیم. چرا که کشور در شرایطی نیست که با اعتراض یا به دنبال مقصر گشتن بتوان بر عرضه این مایحتاج از سوی دولت افزود.
یکی از مسائلی که در این خصوص باید به شدت مورد توجه قرار گیرد لزوم فرهنگسازی در خصوص مصرف یاد شده در کارگاهها و حتی زندگی روزانه مردم است. توجه به ظرفیت بازیافت آب که میتوان از آن با عنوان آب خاکستری یاد کرد، یکی از مسائلی است که در ایران هیچگاه مورد توجه قرار نمیگیرد.
این در حالیاست که بازیافت و به چرخه برگرداندن آب کارگاهها و کارخانهها امری است که در پروژههای ساختمانی نیز ممکن است. با بازگرداندن بخشی از آب مصرفی به چرخه که میتواند از طرق مختلف و با اتخاذ سیاستهای گوناگون انجام شود، مصرف بهینه و صرفهجویی منابع ملی امری شدنی است. هوشمند شدن شیرآلات و به کارگیری سایر تجهیزاتی که میتواند مصرف آب و یا انرژی را کاهش دهد، باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفته و به طور جد برای آن فرهنگسازی شود.
اما به عنوان استراتژی سوم دست کم، برای سرمایهگذاران بخش خصوصی پروژههای توسعه باید متوقف شود. در شرایط فعلی شاید دولت با نگاه و مقتضیات دیگری بخواهد طرحهای توسعه قبلی را ادامه دهد و یا با تعریف طرحهای جدید در صدد بهبود وضعیت کشور برآید، با این حال برای فعالان بخش خصوصی بهخصوص در صنعت ما، چه شرکتهای کوچک باشند چه بزرگ، رفتن به دنبال طرحهای جدید چندان منطقی به نظر نمی رسد. از این رو به نظر میآید که در راستای حفظ و تداوم کسب و کارها در شرایط کنونی بهترین رویکرد، اتمام پروژههایی باشد که هم اکنون در دست اجرا هستند.
با توجه به اینکه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه در برخی نقاط کشور بهخصوص تهران خسارتهایی را به دنبال داشت، به نظر میرسد که در شرایط کنونی و با کاهش تقاضا در بازار مسکن، باید فضای سرمایهگذاری نیز در این حوزه تغییر کند. به نظر شما آیا میتوان برای بهبود وضعیت فعالان صنعت ساختمان در این زمینه نکاتی یادآور شد، نحوه نگاه به پروژههای بعدی نیازمند چه تغییر یا تغییراتی است؟
نکتهای که حتما باید مورد توجه قرار گیرد این است که کشور در شرایط کنونی و پس از جنگ نیازمند توجه بیشتر به ساخت خانههای اقتصادی است. اگر نگاهی به تجربه مشابه کشورهای دیگر پس از اتمام جنگ یا طی شرایط جنگی داشته باشیم، خواهیم دید که پروژههای لوکس پروژههای جذابی برای شرایط یاد شده نیستند. از این رو در کشور ما نیز بهتر است به ساخت پروژههایی با ماهیت اقتصادی (ارزان قیمت و مقرون به صرفه) در صنعت ساختمان توجه بیشتری معطوف شود. شرایط اقتصادی کنونی کشور نیز به نحوی نیست که بتوان در وضعیت فعلی ساخت پروژههای لوکس را توجیه کرد.
تجربه مشابه سایر کشورها نشان میدهد که برای مثال در آلمان یا روسیه پروژههای اقتصادی پروژههایی هستند که صرفا نصب و اجرای تاسیسات اصلی آنها مورد توجه قرار گرفته و سعی شده تا حتیالمقدور از گذاشتن تجهیزات اضافی یا امکاناتی که قیمت تمام شده محصول را بالا میبرد، خودداری شود. از جمله تجربیات مشابه میتوان به شهر لندن و منطقه چلسی اشاره کرد که در آن ضمن وجود خانههای بسیار لوکس، خانههای با ماهیت اقتصادی نیز به وفور یافت میشود.
بنابراین در برهه زمانی کنونی اگرچه حفظ خوشبینی به آینده ضروری است، اما نباید فرض را بر این گذاشت که شرایط کنونی طی ماههای آینده خاتمه خواهد یافت. فعالان اقتصادی باید خود را برای مواجهه طولانیمدت با شرایط سخت آماده کنند.
همانطور که اشاره کردید در وضعیت کنونی شرکتهای ساختمانی و در نگاه کلیتر فعالان صنعت ساختمان با چالشهای عدیدهای مواجه هستند. به نظر شما میتوان از تهدیدهای موجود فرصت ساخت؛ برای ساخت یک آینده بهتر چه کارهای میتوان کرد؟
اهمیت سیاستهای اتخاذ شده در زمینه فروش برای بنگاههای اقتصادی کوچک در صنعت ساختمان مساله بسیار حائز اهمیت است و باید مورد توجه جدی فعالان این صنعت قرار گیرد همکاران ما در شرایط کنونی باید هر تقاضایی برای محصولات خود را مورد توجه قرار دهند و اگر لازم شد حتی تولیدات خود را زیر قیمت بازار بفروشند.
باید به این نکته توجه کنیم که شرایط فعلی کسب و کار در برهه کنونی اصلا عادی نیست و فروش واحدهای ساخته شده با قیمتهای بالاتر در آینده، درهالهای از ابهام قرار دارد. بنابراین در شرایط فعلی حتی اگر شده با تخفیف، باید جریان نقدینگی در کسب و کار را حفظ کرد، چرا که معلوم نیست در آینده وضعیت از حال حاضر بهتر باشد.
یکی از مسائل دیگری که میتواند شرکتهای سازنده ساختمان را در شرایط کنونی یاری کند گسترش فعالیتهای مربوط به تحقیق و توسعه است. در حال حاضر که شرایط برای اجرای پروژههای جدید فراهم نیست، بهترین کار میتواند این باشد که درسهای گذشته را مورد تحقیق و توجه قرار دهیم و برای آینده برنامهریزی بهتری داشته باشیم. بنابراین بررسی مشکلات گذشته و تلاش برای رفع آنها در آینده، میتواند شرایط کنونی را به فرصتی برای بازبینی عملکرد گذشته و اجرای بهتر پروژههای آینده تبدیل کند.
شنیدهها حکایت دارد که اتخاذ سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه در خصوص اتباع افغان با توجه به نقش قابلتوجه آنها در پیشبرد پروژههای ساختوساز سرمایهگذاران و مدیران پروژههای ساختمانی را با مشکل مواجه کرده است. این وضعیت را چگونه تحلیل میکنید؟
علاوه بر آنچه که تاکنون مطرح کردیم حل مشکلات صنعت ساختمان روی دیگری نیز دارد. برای برونرفت از مشکلات فعلی نیازمند آن هستیم تا دولت همکاری جدیتری برای رفع مشکلات این صنعت داشته باشد. یکی از مسائلی که بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به سرعت فضای کسب و کار ما را تحتتاثیر قرار داد اخراج گسترده نیروهای ساختمانی بود که از اتباع کشور افغانستان بودند. در اهمیت این مساله که ایران نیز به مانند هر کشور مستقل دیگری نیازمند اتخاذ تدابیر مهاجرتی و پیگیری سیاستهای کلان در این زمینه است شکی نیست با این حال به نظر میرسد که فوریت پیگیری سیاستهای مهاجرتی پس از پایان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به عنوان مانع اقتصادی جلوگیری شود.
در این اخراجها بسیاری از کارگرانی که دارای روادید و مدارک مهاجرتی بودند نیز به ناچار از کشور رفتند این در حالیاست که ما به عنوان کارفرما تمامی مسائل قانونی آنها را بیشتر مورد بررسی قرار داده بودیم خالی شدن کارگاه از نیروی کار یکی از چالشهایی بود که در شرایط پر ابهام فعلی بر سختی ادامه کار فعالان صنعت ساختمان افزود.
طبیعتا ما به عنوان فعالان اقتصادی همین کشور هیچ تضاد منافعی با سیاستهای کلان نداریم با این حال به نظر میرسد که وجود نگاههای کوتاهمدتی در خصوص کنترل مهاجران، فعالان حوزه ساختمان را با مشکلات جدی مواجه کرده جایگزین کردن تعداد بالای نیروی کاری که در مدت کوتاه از کشور خارج شدند برای کارفرماها ممکن نیست افزون بر این باید توجه داشت که این مساله هزینههای مادی زیادی را نیز به پروژههای ساختمانی تحمیل میکند و قیمت تمام شده ما را افزایش خواهد داد آموزش کارگران ایرانی برای هماهنگی با پروژهها و افزایش کیفیت کار آنها امری زمانبر و هزینهبر است که در کوتاهمدت نمیتوان به آن هدف نائل شد.
افزایش هزینهها در شرایط فعلی که در طرف تقاضا نیز محدودیت وجود دارد، در عمل سرمایهگذاران صنعت ساختمان را در منگنه هزینه بالا و درآمد پایین قرار داده است.
همانطور که اشاره کردید مشکلات به وجود آمده پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، مصائب بسیاری را هم متوجه نیروی کار کرده و هم سرمایهگذاران و کارفرمایان صنعت ساختمان، به نظر شما یکی از مهمترین مشکلاتی که در هفتههای اخیر گریبان بنگاهها را گرفته چیست و برای رفع آن چه کارهایی میتوان انجام داد؟
یک چالش جدی دیگری که در فعالیت پروژههای ساختمانی مشکل ایجاد میکند، کمبود سرعت رسیدگی به پروندههای کارآفرینان و فعالان اقتصادی در این عرصه است. متاسفانه این وضعیت نابهنجار در هفتههای اخیر با افزایش دمای هوا و بیشتر شدن تعطیلیها، تشدید شده است. متاسفانه به جای آنکه در دستگاههای اداری برای پیشبرد کار فعالان اقتصادی و عموم مردم شیفتهای اداری در نظر گرفته شود یا ساعات کاری به ساعات کم مصرف و خنکتر شبانهروز منتقل شود، فعالیت ارگانهای مختلف تعطیل شده است.
چرا برخی از ادارات در ساعات محدودی در شب فعالیت خود را ادامه نمیدهند؟ در حال حاضر وضعیت کشور در بسیاری از صنایع به نحوی است که جلو افتادن یک پرونده در یک روز میتواند از جمع شدن کل فعالیت اقتصادی و بیکار شدن تعداد زیادی از نیروی کار جلوگیری کند مشابه چنین تمهیداتی در بسیاری از کشورهای دنیا جریان دارد و اساسا چیز عجیبی نیست.
نکته دیگر که باید بهخصوص از سوی ادارههای دارایی و مالیات مورد توجه قرار گیرد، این است که در شرایط وخیم اقتصادی فعلی، بسیاری از بنگاهها نیازمند کمک هستند و تداوم سختگیریهای قبلی بهخصوص در وضعیتی که بنگاهها توانایی پرداخت تعهدات خود را ندارند بیش از آنکه به وصول مطالبات آنها منتهی شود، باعث ورشکستگی و بیکاری تعداد بیشتری از انسانها خواهد شد.
در کنار این موارد یک نکته حائز اهمیت که حتما باید برای حمایت از صنعت ساختمان و افراد شاغل در آن مورد توجه قرار گیرد شکایات ناشی از عدم تحویل به موقع واحدهای مسکونی است که برای سازندگان مشکل جدی ایجاد میکند. بیشتر تاخیرهای رخ داده در سالهای اخیر ناشی از ناترازیهای رخ داده در حوزه انرژی است که سبب شده تا با قطع تولید بسیاری از کارخانهها اجناس سفارش داده شده به موقع به دست پیمانکاران نرسد.
این مساله منجر به تاخیر در انجام تعهدات میشود، بدون آنکه تقصیری متوجه سازندگان باشد. در سالهای گذشته، از این ناحیه خسارات زیادی به سازندگان وارد شده که ناشی از شکایت خریداران است و جریمههای سنگینی را بدون آنکه در بروز این تاخیرها مقصر باشند متوجه کسب و کار سازندگان میکند. یکی از مسائل مهمی که میان دولت و مردم باید به شکلی جدی دنبال شود، افزایش همدلی دولت با مردم است. همانطور که پیشتر نیز گفتم وضعیت بسیاری از کارگاهها در حال حاضر به نحوی است که نیازمند مساعدت و کمک جدی دولت و شهرداریها هستند. بنابراین اگر میان بخش خصوصی و دستگاههای اجرایی همدلی و تشریک مساعی شکل گیرد میتوان انتظار داشت که با هم از این موقعیت سخت عبور کنیم.