شهرسازی موفق با کدام نقشه؟ عکس : علی محمدی

بررسی تجربه سایر کشورها نشان می‌دهد که نه تنها بخشی از مسیر توسعه اقتصادی کشورها از توجه به کیفیت شهرسازی می‌گذرد، بلکه توسعه شهرها بیش از آنکه امری دستوری باشد، مسیری است که در تعامل با توسعه‌‌‌گران بخش خصوصی و ایجاد چارچوب‌‌‌های مناسب برای فعالیت آنها جهت ساخت شهرهای پایدار و زیست‌پذیر می‌‌‌گذرد.

 درحالی‌که دو مفهوم زیست‌‌‌پذیری شهری (Urban leviability) و پایداری شهری (urban sustainability) در مدیریت شهری به عنوان دو عنصر مهم توسعه و مدیریت شهرهای امروزی لحاظ می‌شود، بررسی دقیق وضعیت شهرهای ایران در گفت‌وگو با کارشناسان حکایت از این واقعیت دارد که نه تنها شهرهای کوچک بلکه شهرهای بزرگ ایران که مامن حیات و پویایی فعالیت‌‌‌های اقتصادی کشور هستند، به گونه‌‌‌ای طراحی نشده‌‌‌اند که متضمن تعامل پایدار و همراهی شهروندان با یکدیگر در راستای بهبود نظم اجتماعی و توسعه اقتصادی باشند.

بررسی‌‌‌ها نشان می‌دهد سرزندگی و رشد اقتصادی شهرها که  تا حد زیادی از زیست‌پذیری شهری که با عواملی نظیر دسترسی به امکانات رفاهی، تامین زیرساخت‌‌‌های حمل‌ونقل ایمنی و فضای باز با کیفیت معنا می‌شود، در شهرهای ایران به عنوان یک اصل اساسی دیده نشده و اگرچه در شهرهای بزرگی نظیر تهران مولفه‌‌‌هایی همچون فضای سبز تا حد قابل قبول‌‌‌تری در دسترس است اما با این حال آلودگی قابل‌توجه در محیط‌زیست شهری مانع از آن شده تا هدف زیست‌پذیری در تهران و شهرهای دیگر به شکلی مناسب تامین شود.

این در حالی است که زیست‌‌‌پذیر بودن شهرها منجر به جذب و حفظ سرمایه‌‌‌های انسانی می‌شود و با افزایش جذابیت سرمایه‌گذاری رشد اقتصادی را تسهیل می‌کند.در صورتی که زیرساخت‌‌‌های شهری به درستی تامین شود محیط کسب و کار در شهرها بهبود یافته و به عبارتی تسهیل امنیت روانی شهر به طور غیرمستقیم بر بهره‌‌‌وری نیروی کار و رونق گردشگری اثر می‌‌‌گذارد.

علاوه بر زیست‌پذیری، پایداری شهری نیز در توسعه و مدیریت شهرهای امروز نقش بسزایی دارند که با بهبود شاخص‌‌‌های زیست محیطی و استفاده بهینه از منابع، هدف پایداری شهرها در بلندمدت را تامین می‌کنند.پایداری شهرها صنایع سبز را توسعه می‌دهد و خود این مساله باعث اشتغال و بهبود وضعیت نوآوری و فناوری در شهرها می‌شود و با کاهش هزینه‌‌‌های پیدا و پنهان زیست محیطی به‌خصوص کم کردن هزینه‌‌‌های انرژی استفاده بهتر از منابع را برای مردم شهر میسر می‌‌‌سازد.این مساله علاوه بر افزایش ارزش املاک و سرمایه‌گذاری‌‌‌های مربوطه تاب‌‌‌آوری شهر در مقابل مشکلات زیست محیطی نظیر تغییرات آب و هوایی را افزایش داده و ریسک‌‌‌های موجود از این منظر را تقلیل می‌دهد.

بررسی‌‌‌ها نشان می‌دهد که تمامی موارد یاد شده به سبب فقدان توجه کافی در تدوین طرح‌‌‌های توسعه شهری و آمایش سرزمینی در کنار عمل نکردن به طرح‌‌‌های موجود، مانع از تطابق شهرهای ایران با الزامات ایجاد شهرهای زیست‌‌‌پذیر و پایدار شده‌است.تجربه شهرهای ایران نشان می‌دهد که برخلاف شهرهای موفق جهان در حوزه زیست‌‌‌پذیری و پایداری، شهرهای کشورمان نتوانسته‌‌‌اند در تعامل با بخش خصوصی به ایجاد فضاهای مناسب برای بهبود وضعیت زیست شهری و تعامل شهروندان با یکدیگر اقدام کنند. از این رو برای بررسی بهتر وضعیت شهرسازی در ایران طی گفت‌وگویی با اسماعیل صالحی کارشناس حوزه شهرسازی و زیست شهری به بررسی عوامل شکل دهنده به وضعیت موجود پرداخته‌‌‌ایم.

با توجه به اینکه در حال حاضر خروج اتباع غیر‌مجاز می‌تواند روی قیمت تمام شده ساخت مسکن تاثیر افزایشی داشته باشد، آیا این مساله می‌تواند در نهایت به کاهش کیفیت ساختمان‌‌‌ها یا افت کیفیت زندگی شهری بیانجامد؟

 در حال حاضر مساله خروج اتباع غیر‌مجاز از ایران یکی از مسائلی است که‌نگرانی‌ها در خصوص آینده صنعت ساختمان را افزایش داده‌است.برخی بر این باور هستند که با توجه به اشتغال‌درصد بالایی از این جمعیت و مساله خروج آنها از کشور می‌تواند، فشاری مضاعف بر قیمت تمام شده ساخت‌وساز وارد کند با این حال من فکر می‌‌‌کنم که این مساله در نهایت نه یک چالش ادامه‌‌‌دار بلکه یک مشکل موقتی خواهد بود.

با افزایش قیمت نیروی کار در حوزه ساختمان به تدریج کارگرانی که در سایر بخش‌‌‌ها با قیمت‌های پایین‌‌‌تری کار می‌کنند و از توانایی لازم برای انجام کارهای ساختمانی برخوردارند با تجدید نظر در‌ترجیحات خود، بر اساس قواعد اقتصادی حاکم بر عرضه و تقاضا به این بخش گسیل خواهند شد.بنابراین من این وضعیت را یک دوره گذرا می‌‌‌دانم که در نهایت تاثیر منفی قابل‌توجهی بر شهرسازی و کاهش کیفیت زندگی شهروندان نخواهد داشت.

 طی چند دهه اخیر به موازات افزایش جمعیت، تعداد ساخت‌وسازها در کشور نیز افزایش یافته با این وجود، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که میزان تخریب ساختمان‌‌‌ها و ایجاد پروژه‌‌‌های جدید در ایران به مانند بسیاری از کشورهای دیگر در حد متعارف خود نیست و در موارد بسیاری ساختمان‌‌‌هایی که چندان از عمر آنها نمی‌‌‌گذرد، نیز تخریب شده‌‌‌اند.به نظر شما آیا تنها راه بهبود کیفیت زندگی شهری ساخت ساختمان‌‌‌های جدید با ایجاد مناطق جدید در شهر است یا اینکه وضعیت کنونی از مسائل دیگری سرچشمه می‌گیرد؟

 مساله افزایش و بهبود کیفیت زندگی مردم در مفهوم شهرنشینی، تاکنون بیشتر به اشتباه با افزایش ساخت‌وساز و ایجاد ساختمان‌‌‌های نو تحلیل شده‌است.من معتقدم که صرف تخریب و نوسازی نمی‌تواند به بهبود کیفیت زندگی در شهرها بیانجامد.با توجه به آنچه که تاکنون در کشور گذشته نیز، به نظر می‌رسد که در ایران اساسا برای این روند پایانی متصور نیستیم.برای اینکه بتوانیم شهرهای بهتری داشته باشیم باید نخستین اولویت توجه به اهمیت و جایگاه طرح‌‌‌های آمایش سرزمینی باشد.

باید توجه داشت که نیاز به ساختمان‌‌‌های نوساز تنها در برخی از نقاط کشور نظیر شهر تهران زیاد است.بنابراین تمامی مشکلات با افزایش ساخت‌وساز، تخریب و اجرای پروژه‌‌‌های جدید حل نخواهد شد.آمایش سرزمینی به معنای توزیع بهینه جمعیت و فعالیت در نقاط مختلف یک کشور است و این مساله در ایران به خوبی مدیریت نشده؛ مساله مهم دیگری که در ایران چندان به آن توجه نمی‌شود این است که در شهرهای ما برخلاف بسیاری از شهرهای دنیا شاهد بارگذاری‌‌‌های تهاجمی ساختمان هستند.

شهرداری‌‌‌ها در ایران برای اینکه بخشی از درآمد خود را از طریق فروش‌تراکم و سایر درآمدهای ناشی از ساخت‌وساز تامین کنند به راحتی اجازه به تخریب ساختمان‌‌‌هایی می‌دهند که شاید ۱۰ تا ۱۵ سال بیشتر از عمر آنها نگذشته باشد.

شهرهایی نظیر تهران برخلاف بسیاری از شهرهای قدیمی و معروف دنیا دائما در حال ساخت‌وساز هستند این در حالی است که بخش مهمی از شهرهای معروف دنیا که اتفاقا زندگی پویای شهری در آنها جریان دارد، گویی کلا یک بار برای همیشه ساخته شده‌‌‌اند.ما باید از ساختمان‌‌‌هایی که همچنان قابل استفاده هستند به مثابه دارایی‌‌‌های خود استفاده کنیم و اجازه تخریب آنها را به سادگی ندهیم.از بین رفتن هر کدام از ساختمان‌‌‌ها به معنای از دست رفتن سرمایه ملی و ایجاد نخاله‌‌‌های ساختمانی است که برای کشور هزینه ایجاد می‌کند.

عدم‌توجه به این مساله شهرهای بزرگ ما را به یک حجم کالبدی فشرده تبدیل کرده و مانع از آن شده تا فضای لازم برای زیست شهری فراهم شود.ما این مساله را از یاد برده‌‌‌ایم که شهر فقط انبوهی از ساختمان‌‌‌ها نیست، بلکه فضایی برای زندگی مردم است.از این رو باید فضایی برای زندگی ایجاد کنیم که در آن انسان‌‌‌ها قابلیت همراهی و تعامل با سایر شهروندان داشته باشند. به عبارتی دیگر، شهر صرفا به عنوان مجموعه‌‌‌ای از ساختمان‌‌‌ها برای خوابیدن یا زندگی فاقد ارتباط مردم با یکدیگر نباشد.

فضاهای شهری باید به حدی جذاب، ایمن و کارآمد باشند که مردم را جذب خود کنند.در صورت تحقق این امر می‌توان انتظار داشت که این فضاها زمینه‌‌‌ساز برون‌‌‌گرایی بیشتر مردم و تعامل اجتماعی میان اجزای تشکیل دهنده یک جامعه شوند.در حال حاضر شهرهای ما روحیات درونگرایانه را‌ترویج می‌کنند.اغتشاش کاربری موجود در شهرهای بزرگ ایران مانع از تغییر این وضعیت می‌شود، به طوری که در بسیاری از شرایط فضاهای شهری از لحاظ امنیت یا ایجاد آرامش شهروندان موفق عمل نمی‌‌‌کنند.وجود مواردی نظیر ناامنی یا آلودگی تاییدی بر این مساله‌است.پروژه‌‌‌هایی که در سال‌های اخیر نیز تحت عناوینی همچون مسکن مهر ایجاد شده نیز نتوانسته در ایجاد فضاهای پویا و کارآمد شهری عملکرد موفقی داشته باشد.

 شهری نظیر تهران طی دهه‌‌‌های گذشته به‌رغم رشد قابل‌توجهی که داشته نتوانسته با نیازهای شهروندان همسو و همگام باشد.مشکلاتی نظیر آلودگی هوا و نبود برخی امکانات شهری، نظیر فضای مناسب زیست همگانی از جمله مشکلاتی است که منتقدان نسبت به وضع موجود برای پایتخت و سایر کلان‌شهرها مطرح می‌کنند.

با توجه به اینکه اولویت بودن سودآوری برای فعالیت‌‌‌های اقتصادی جز لاینفک عملکرد سازندگان است، به نظر شما برای آنکه فضای شهری بهتری در اختیار شهروندان قرار گیرد و سازندگان و توسعه‌‌‌دهندگان نیز در مشارکت به این امر‌ترغیب شوند چه کاری باید انجام داد؟

 همان‌طور که گفتم شهرهای ایران در حال حاضر به یک توده ساختمانی فشرده تبدیل شده‌‌‌اند.این امر باعث شده تا فضای به کار گرفته شده به نفع ساخت‌وساز فضای باز موجود در شهرها رفته‌‌‌رفته کم شود.این مساله اصطلاحا به کوری فضا معروف است.کوری فضا در شرایطی رخ می‌دهد که مسوولان یک شهر فکر کنند تمامی فضای در دسترس باید به ساخت‌وساز اختصاص یابد.

مساله کشور ما این است که در تصویری که‌ترسیم کردم شهرداری‌‌‌ها خود به پای ثابت این بازی تبدیل شده‌‌‌اند.بخشی از درآمد شهرداری‌‌‌ها در حال حاضر از طریق جریمه‌‌‌های ناشی از تخلف سازندگان و همچنین‌تراکم به دست می‌‌‌آید که طبیعتا تداوم این وضعیت در طول سال‌های متمادی باعث شده تا شهرداری‌‌‌ها به عنوان مهم‌ترین ارگان دخیل در ساخت‌وساز شهری به ذی‌نفع این مساله تبدیل شوند.

این امر در وضعیتی که بنابر ماهیت فعالیت اقتصادی، سازندگان به دنبال کسب سود از پروژه‌‌‌های در حال اجرا هستند، سبب می‌شود تا نبود نگاه کلان به فضای شهری از سوی شهرداری‌‌‌ها در نهایت شهروندان را متضرر کند.البته توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که قبل از شهرداری‌‌‌ها طراحان برنامه‌‌‌های تفصیلی و جامعه شهری نیز باید در تعریف و تدوین برنامه‌‌‌های مذکور چنین نگاهی را به فضاهای شهری داشته باشند.

شهرهای ما نیازمند فضاهای بازی هستند که در برنامه‌‌‌های جامع طراحی لازم برای آنها صورت گرفته باشد، نه اینکه فضای خالی شهری صرفا به فضایی ناشی از پسماند پروژه‌‌‌های ساخت‌وساز بدل شوند.بسیاری از شهرهای توریست‌‌‌پذیر دنیا دارای فضاهای باز این چنینی هستند که نه تنها به زندگی شهروندان کمک می‌کند بلکه می‌تواند مسبب جذب توریست از اقصی نقاط جهان به این شهرها باشد.

بر این اساس باید در زمینه طرح‌‌‌ریزی طرح‌‌‌های جامع و تفصیلی شهری و در کنار آن، در نحوه درآمدزایی شهرداری‌‌‌ها تغییرات کلان صورت بگیرد.در حال حاضر شهرداری‌‌‌ها به منابع درآمدی ناپایداری نظیر تغییر کاربری، جریمه،‌تراکم فروشی و مواردی از این دست وابسته هستند.اگر نظام درآمدزایی شهرداری‌‌‌ها تغییر نکند این سازمان‌ها نحوه مواجهه خود با فضای شهری را تغییر نمی‌‌‌دهند.

 بررسی تجربه‌‌‌های جهانی نشان می‌دهد، درحالی‌که در برخی از نقاط جهان برنامه‌‌‌های توسعه شهری و ایجاد پروژه‌‌‌های مدرن شهرسازی به‌خصوص در زمینه مسکن، توانسته موفقیت‌‌‌های چشمگیری را به ثبت برساند، در کشورهایی نظیر چین نیز پروژه‌‌‌هایی وجود دارند که اساسا به دلیل عدم‌استقبال مردم ناکام مانده و پس از ساخت نتوانسته‌‌‌اند، به مأمنی برای زندگی مردم و زیست پویای شهری تبدیل شوند.به نظر شما مشکل پروژه‌‌‌های ساخت مسکن در ایران چیست؟

 ساخت مسکن در تعداد بالا و به عبارتی به شکل گسترده در ایران چندان شباهتی به کشورهای پیشرفته ندارد.پروژه‌‌‌های بزرگ شهرسازی در کشور به دلیل آنکه در سودآوری با محدودیت مواجه هستند، عموما به شکل پروژه‌‌‌های یک شکل و همسان در طراحی با تیراژ بالای واحد مسکونی ساخته می‌‌‌شوند.این در حالی است که در شهرسازی به عنوان یک علم، فقط خانه‌سازی در مرکز توجه نیست، بلکه ساخت درست و اصولی مسکن با تمامی آنچه که ساکنان یک واحد مسکونی در قالب زیست شهری به آن نیاز دارد، تعریف می‌شود.

بر این اساس در پروژه‌‌‌های بزرگ نباید فقط یک نوع واحد مسکونی ساخته شود.پروژه‌‌‌ها باید علاوه بر آنکه نیازهای زندگی شهری را برآورده می‌کنند، دارای تنوع در شکل و طراحی واحدها باشند تا تنوع زیستی و سطوح مختلف زندگی در پروژه وجود داشته باشد.در غیر‌این صورت زندگی کردن در آن محیط آزاردهنده خواهد شد.

بنابراین در چنین پروژه‌‌‌هایی به جز مراکز تفریحی باید کلینیک، مراکز آموزشی و سایر زیرساخت‌‌‌های شهری را نیز ساخت.ضعف بزرگ پروژه‌‌‌های فعلی این است که هیچ‌کدام از این‌‌‌ موارد در آنها لحاظ نمی‌شود.عدم‌دسترسی به زیرساخت‌‌‌ها و خدمات در پروژه‌‌‌های شهری می‌تواند مانع از موفقیت پروژه‌‌‌های ساخت مسکن شود.در جهان تجربه پروژه‌‌‌هایی وجود دارد که به دلیل نبود زیرساخت‌‌‌های کافی، جمعیت در آن متمرکز نشده و بنابراین کل طرح شکست خورده‌است.

 در گفت‌وگو با بسیاری از سازندگان بزرگ کشور آنچه که بسیار به چشم می‌‌‌آید گلایه آنها از عدم‌تطابق قوانین با نیازهای تولیدکنندگان، یعنی طرف عرضه و تامین منافع این بخش از اقتصاد کشور است.درحالی‌که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، منافع سازندگان به منظور تشویق آنها به ساخت پروژه‌‌‌های کلان و فراگیر از حیث امکانات و کیفیت در نظر گرفته می‌شود.

بررسی‌‌‌ها نشان می‌دهد که از این منظر در ایران دارای مشکلات جدی هستیم.به نظر شما طرح‌‌‌های کلانی که در کشور تهیه و تنظیم می‌‌‌شوند باید چه ملاحظاتی را رعایت کنند؟

 نقش شهرداری‌‌‌ها در بهبود این وضعیت بسیار مهم است.همان‌طور که گفتید نظام حقوقی موجود در شهرداری‌‌‌ها و در نگاهی کلی‌‌‌تر قواعد حقوقی حاکم بر شهرسازی در حال حاضر به نحوی نیست که بتواند منافع سازندگان را برای اجرای پروژه‌‌‌های مناسب شهرسازی به خوبی تامین کند.

در دهه‌‌‌های اخیر قرار بود که قانون جامع شهرسازی کشور تدوین شود.این مساله در برنامه سوم و چهارم توسعه نیز دیده شده بود.با این حال بعدتر این مساله به کلی فراموش شد.

قوانینی که در حال حاضر بر حیطه شهرسازی اثرگذار است، نه تنها در بسیاری از موارد  هماهنگ نیستند، بلکه در پاره‌‌‌ای از مواقع نیز برخی از قوانین موجود در این نظام حقوقی با هم متناقض هستند.بنابراین برای بهبود وضعیت شهرهای ایران و پروژه‌‌‌های آتی شهرسازی ابتدا باید این نواقص و تعارض‌‌‌ها برطرف شود. یکی از موارد که قانون‌گذاران و مسوولان ذی‌ربط باید برای بهبود این وضعیت در نظر بگیرند، مشارکت دادن شهرداری‌‌‌ها در مرحله کارشناسی و تدوین قوانین شهرسازی است.

در حال حاضر طرح‌‌‌های تفصیلی بدون مشارکت و مشورت گرفتن از شهرداری‌‌‌ها تهیه و تنظیم می‌‌‌شوند و این سازمان صرفا مجری قوانین تهیه شده‌است.در این میان اگرچه شهری نظیر تهران به سبب پایتخت بودن و وسعت آن وضعیت بهتری دارد، اما سایر شهرها از این قاعده مستثنا نیستند.در چنین وضعیتی اگر شهروندان و شهرداری‌‌‌ها بتوانند در تهیه شهرها مشارکت داشته باشند، می‌توان امید داشت که برخی از تناقضات و کاستی‌‌‌های موجود برطرف شود.