در آرزوی بازگشت به عصر طلایی

«پیتر بیکر» در گزارش دیروز یکشنبه در نیویورک تایمز نوشت، جای تعجب نیست که ترامپ سعی کند بسیاری از کارهایی را که جو بایدن در چهار سال گذشته انجام داده بود، لغو کند. آنچه در دوره دوم ترامپ بسیار قابل توجه است این است که او چقدر تلاش می‌کند تغییراتی را که سال‌ها و حتی دهه‌ها قبل از آن اتفاق افتاده است، لغو کند. گاهی اوقات، به نظر می‌رسد که او سعی دارد بخش زیادی از قرن بیستم را کنار بزند.

 ترامپ در مورد مسائل کوچک و بزرگ، دکمه بازگشت را زده است. در گسترده‌ترین سطح، او تلاش کرده است تا جهانی‌سازی و بین‌المللی‌گرایی را که رهبری ایالات متحده در سراسر جهان را از زمان جنگ جهانی دوم، تحت ریاست‌جمهوری رؤسای‌جمهور هر دو حزب، تعریف کرده است، معکوس کند. اما حتی در سطحی کسل‌کننده‌تر، آشکار شده که ترامپ ۷۹ ساله، مسن‌ترین رئیس‌جمهوری که تاکنون مراسم تحلیف را برگزار کرده است، به سادگی چیزها را به همان شکلی که از دوران جوانی‌اش یا حتی قبل از آن به یاد می‌آورد، ترجیح می‌دهد. او به روشنی گفته است که می‌خواهد به دورانی بازگردد که «گربه‌ها» آهنگ پرفروش برادوی بود، نه «همیلتون»؛ زمانی که تاسیسات نظامی به نام ژنرال‌های کنفدراسیون نام‌گذاری می‌شدند، نه دیگران؛ زمانی که زغال سنگ پادشاه بود و آسیاب بادی وجود نداشت؛ زمانی که نی‌ها پلاستیکی بودند، نه کاغذی؛ زمانی که مهاجران زیادی وجود نداشتند؛ زمانی که افسران پلیس از برخورد خشن با مظنونان دلسرد نمی‌شدند؛ زمانی که تنوع هدفی در استخدام یا پذیرش دانشگاه یا هر چیز دیگری نبود. 

همین ماه گذشته، ترامپ پیشنهاد داد که رئیس پنتاگون را به جای وزیر دفاع، «وزیر جنگ» بنامند، عنوانی که در سال۱۹۴۷ کنار گذاشته شد؛ اصطلاحی که او آن را «از نظر سیاسی درست» خواند. همین ماه، او دوباره در مورد بازگشایی آلکاتراز، زندان جزیره‌ای معروف در خلیج سانفرانسیسکو که در سال۱۹۶۳ بسته شد، صحبت کرد. همین آخر هفته گذشته، او گفت که تیم فوتبال «واشنگتن کامندر» نباید نام «ردسکینز» را حذف می‌کرد، کاری که در سال۲۰۲۰ در بحبوحه افزایش آگاهی از حساسیت‌های نژادی انجام داد. ترامپ می‌گوید که او در ماموریتی برای متوقف کردن آنچه او تخریب آمریکا توسط «دیوانه‌های چپ رادیکال» می‌داند و بازگرداندن کشور به دوران بهتر است. او اوایل این ماه گفت: «ما شاهد تلاش برخی از نظام سیاسی خود برای سرنگونی اصول جاودانه آمریکایی و سایر ارکان آزادی ما و جایگزینی آنها با برخی از مضرترین ایده‌های تاریخ بشر بوده‌ایم، ایده‌هایی که نادرستی آنها ثابت شده است.»

تغییر جهت ترامپ و حرکت او به دنده عقب، نشان‌دهنده احساسات گسترده‌تر بسیاری از آمریکایی‌هایی است که مشتاق تغییر مسیر هستند. ایالات متحده در طول تاریخ خود از دوران مترقی به دوران محافظه‌کاری در نوسان بوده است. دوره لیبرال که توسط فرانکلین دی. روزولت آغاز شد، در نهایت منجر به چرخش به راست در زمان رونالد ریگان شد و سپس منجر به حرکت به سمت مرکز در زمان بیل کلینتون شد. اما ترامپ چرخش فعلی را به‌شدت تقویت کرده است. نویسنده تاثیرگذار «ویلیام اف. باکلی جونیور» زمانی یک محافظه‌کار را کسی تعریف کرد که رو به روی تاریخ ایستاده و فریاد می‌زند: «ایست!» ترامپ به نظر می‌رسد رو به روی تاریخ ایستاده و فریاد می‌زند: «برگردید». او فراتر از آن چیزی رفته است که محافظه‌کاران مشهوری مانند باکلی، ریگان، بری گلدواتر یا رابرت تافت ممکن بود تصور کنند. درحالی‌که آنها بسیاری از برنامه‌های «نیو دیل» و «جامعه بزرگ» را که رؤسای‌جمهور لیبرال در طول سال‌ها معرفی کرده بودند، تحقیر می‌کردند و به دنبال محدود کردن آنها بودند، اما به بی‌فایده بودن از هم پاشیدن کامل آنها پی بردند.

«سم تاننهاوس»، نویسنده کتاب «باکلی»، زندگی‌نامه‌ای که ماه گذشته منتشر شد، گفت: «آنها در دورانی زندگی می‌کردند که تحت سلطه لیبرال‌ها بود. بهترین چیزی که می‌توانستند به آن امیدوار باشند، بازداشتن یا «متوقف کردن» پیشرفت لیبرال بود. اما آنچه آنها در سر می‌پروراندند، یک ضدانقلاب بود که کشور را به دوران اولیه - عصر طلایی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم – بازگرداند.» او افزود: «ترامپ از همه آنها پیشی گرفته است؛ زیرا می‌داند که لیبرالیسم در حال عقب‌نشینی است. او از «توقف» باکلی فراتر رفته و در عوض وعده یک بازگشت کامل را می‌دهد.»

در واقع، اگرچه ریگان در طول مبارزات انتخاباتی خود در سال ۱۹۸۰ قول داد که وزارت آموزش و پرورش را که سال قبل به‌دلیل اعتراضات محافظه‌کارانی که آن را دخالت در کنترل محلی مدارس می‌دانستند، ایجاد شده بود، منحل کند، اما او هرگز به‌عنوان رئیس‌جمهور واقعا سعی در پیگیری آن نکرد؛ زیرا دموکرات‌ها مجلس نمایندگان را کنترل می‌کردند. این موضوع تا حد زیادی کمرنگ شد تا اینکه ترامپ امسال آن را احیا کرد و برخلاف ریگان، به سادگی کنگره را نادیده گرفت و به‌طور یک‌جانبه دستور تعطیلی این وزارتخانه را صادر کرد. تاننهاوس با اشاره به قانون مالیات و هزینه‌های گسترده که رئیس‌جمهور به تازگی به قانون تبدیل کرده است، گفت: «تقریبا هر کاری که ترامپ در دوره دوم خود انجام داده است، از جمله «یک لایحه بزرگ و زیبا» ریشه در ایدئولوژی محافظه‌کارانه قرن بیستم دارد.»

درحالی‌که ریگان و کلینتون هر دو از شعار «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» استفاده می‌کردند، اما ترامپ آن را چنان به شعار اصلی خود تبدیل کرده است که « MAGA» به مترادفی برای جنبش پوپولیستی راست‌گرای او تبدیل شده است. اما ترامپ هرگز دقیقا مشخص نکرده است که آمریکا چه زمانی بزرگ بوده و چه زمانی دیگر بزرگ نبوده است. او سعی دارد کدام دوره از تاریخ آمریکا را دوباره زنده کند؟ دهه ۱۹۵۰ دوران کودکی‌اش، با دوران صلح و رفاه «به بیور واگذارش کن»، حتی اگر زنان و رنگین‌پوستان هنوز شهروندان درجه دو بودند و جوزف مک‌کارتی کمونیست‌های فرضی را در لیست سیاه قرار داده بود؟ دهه ۱۹۸۰، زمانی که ترامپ در اوج رونق املاک و مستغلات منهتن بود و مرتبا در نشریات زرد ظاهر می‌شد و مدل‌ها را استخدام می‌کرد؟ اوایل دهه ۲۰۰۰، زمانی که او در برنامه‌های واقع‌نمای تلویزیونی حضور داشت و هر هفته فریاد می‌زد «تو اخراجی!»؟

یا او حتی به گذشته‌های دورتر، به دورانی پیش از آنکه حتی زنده باشد، نگاه می‌کند؟ در ماه‌های اخیر، رئیس‌جمهور بارها از عصر طلایی به عنوان یک دوره آرامش‌بخش در تاریخ آمریکا صحبت کرده و ویلیام مک‌کینلی «سلطان تعرفه» را به عنوان الگوی ریاست‌جمهوری خود برجسته کرده است. ترامپ هفته گذشته در جلسه کابینه گفت: «کشور ما از سال ۱۸۷۰ تا ۱۹۱۳ ثروتمندترین، به تناسب ثروتمندترین بود.» این سخنان نشان‌دهنده بازگشت به زمانی بود که تعرفه‌ها بالا بود و مالیات بر درآمد هنوز تصویب نشده بود.