عواقب ناترازی خزر

موج‌ها به جای آنکه از دریا به ساحل برسند، حالا از ساحل به دریا می‌روند و خزر از ما دور و دورتر می‌شود، عمق دریاچه کم و کمتر می‌شود. ایجاد سدهای متعدد آبی و کاهش ورودی آب به دریاچه و تغییرات اقلیمی از یک‌سو خزر را در معرض خشکی قرار داده و از سوی دیگر فاضلاب‌های شهری و صنعتی و استخراج نفت و گاز و آلایندگی نفتکش‌ها و سکوها نیز خزر و جانداران و پوشش گیاهی آن را در خطر جدی زیست محیطی قرار داده است.

هرچه عجیب ولی بشر نشان داده که هر بلایی را می‌تواند بر سر زمین بیاورد؛ خواه روزی برسد که کویر لوت شن کم آورد یا دماوند از همواری چون دشتی شود. ایران، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان به عنوان کشورهای حوزه خزر تاکنون نشست‌های مختلفی برگزار کرده‌اند و اعضا بارها طرفین را متعهد به حفظ و حمایت از خزر کرده‌اند؛ دریاچه‌ای که بالغ بر ۴ درصد ذخایر نفت و گاز جهان را به خود اختصاص داده است و بخشی از نفت برداشت شده از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیهان به سواحل مدیترانه منتقل می‌شود. همچنین ۹۰ درصد خاویار جهان از خزر تامین می‌شود تا در مجموع بتوان بزرگ‌ترین دریاچه جهان را بزرگ‌ترین موهبت محصور برای همجوارانش خواند.

بنابراین بدیهی خواهد بود که حفظ چنین گنجینه‌ای به یک مطالبه و فراملی بدل شود. آنچنان که طی سالیان اخیر ۵ کشور حوزه خزر به بهانه‌های مختلف سعی کردند تا راهکاری را برای حفظ خزر پیدا کنند. همچنان که کنوانسیون منطقه‌ای حفاظت از محیط زیست دریای خزر در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۸۲ در تهران به امضا رسید و در ۲۱ مرداد ماه ۱۳۸۵ لازم‌الاجرا شد و به همین دلیل این کنوانسیون به نام تهران نام‌گذاری شده و ۲۱ مرداد به عنوان روز ملی دریای خزر ثبت شده است. بعدتر نیز در تاریخ ۲۱ مرداد ماه سال ۱۳۹۷ و در پنجمین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر در شهر آکتائو قزاقستان، ۵ عضو این اجلاسیه کنوانسیون رژیم حقوقی خزر را به امضا رساندند. هفته گذشته نیز اجلاسیه خزر در آوازه ترکمنستان برگزار شد و این بار نیز عقب‌روی و کاهش عمق و افزایش آلودگی و تهدید زیست جانداران و پوشش‌های گیاهی خزر به بحث و مشورت گذاشته شد.

کاهش نگران‌کننده سطح آب خزر

عقب رفتن دریاچه خزر و کاهش عمق آن بسیاری از کارشناسان را دچار نگرانی کرده است و کار به جایی رسیده که گفته می‌شود با این رویه احتمالا تا ۲۱۰۰ خزر به مرز خشکی و بحران برسد؛ اتفاقی که اگر موعدش برسد، ایران ۲۴تا ۳۴ درصد مساحت دریا را از دست می‌دهد و در نتیجه آن زیرساخت‌ها از بین می‌رود، کشاورزی و ماهی‌گیری و مشاغل وابسته به آن تمام می‌شود، تالاب‌های منطقه خشک می‌شود و با پدیده ریزگردهای خزری مواجه خواهیم شد و در کنار همه این مسائل زیست محیطی بحران‌های اقتصادی ناشی از خشکی خزر نیز به کشور تحمیل خواهد شد. کاهش سطح آب می‌تواند زیستگاه‌های فک خزری و شش گونه ماهیان خاویاری را نابود کند و مسیر‌های مهاجرتی پرندگان را مسدود کند. این گونه‌ها در هیچ نقطه دیگری از جهان یافت نمی‌شوند و در معرض خطر انقراض قرار دارند. با خشک شدن بستر دریا، گرد و غبار سمی ناشی از آلاینده‌های صنعتی و نمک وارد هوا خواهد شد که مشابه فاجعه دریاچه آرال است.

افت سطح آب می‌تواند بنادر مهمی مانند بندر‌انزلی، باکو و آکتائو را از خط ساحلی دور کند. برای نمونه، بندر لاگان در روسیه ممکن است تا ۱۱۵ کیلومتر از خط ساحلی جدید فاصله بگیرد. به هر جهت عقب‌نشینی سطح آب دریای خزر در سال‌های اخیر به یکی از بحران‌های زیست‌محیطی و اقتصادی در کشور‌های حاشیه این دریا تبدیل شده است. این پدیده در سواحل ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان تاثیرات منفی گسترده‌ای داشته است.

از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۶ کاهش تراز آب دریای خزر حدود ۱۴۰ سانتی‌متر بوده است. سپس از ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۴ این روند به افزایش تراز آب تبدیل شد و به حدود ۲۴۰ سانتی‌متر رسیده که موجب پیشروی آب و برخی مشکلات ساحلی شد. اما از سال ۱۳۷۵ مجددا روند کاهش تراز آب آغاز و تا امروز ادامه یافته است. شدت کاهش تراز آب پس از سال ۱۳۸۶ به طور قابل‌توجهی افزایش یافته و در چهار سال اخیر کاهش سالانه بیش از ۲۰ سانتی‌متر گزارش شده است که باعث پسروی سریع و شدید سواحل شده است.

همزمان نیز مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارشی به دلایل کم‌آبی خزر طی سالیان اخیر پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است که «دریای خزر، بزرگ‌ترین دریاچه بسته جهان، در دهه‌های اخیر با کاهش چشم‌گیر سطح آب مواجه شده است. این پدیده، ناشی از ترکیبی از عوامل انسانی و طبیعی ازجمله سدسازی گسترده روی رودخانه ولگا (تامین‌کننده اصلی آب خزر)، برداشت بی‌رویه از منابع آب و تغییرات اقلیمی است.

از نظر اقتصادی، این بحران معیشت جوامع محلی را تهدید کرده، به فعالیت‌های نفت و گاز آسیب می‌زند و تجارت بین‌المللی را مختل می‌کند. همچنین، کاهش مناطق مناسب برای تخم‌ریزی ماهیان خاویاری جمعیت آنها را تهدید می‌کند. پیامدهای اجتماعی شامل افزایش تنش‌ها بین کشورهای حاشیه خزر به دلیل منابع آبی و زمین‌های جدید آشکار شده و جابه‌جایی احتمالی جوامع ساحلی است. با توجه به تاثیرات محلی، منطقه‌ای و جهانی این تغییرات، بررسی آثار زیست‌محیطی و ارائه راهکارهای بین‌المللی برای حفاظت از دریای خزر و کاهش آثار سوء آن از اهمیت بالایی برخوردار است.»

فاجعه‌ای به نام سدسازی

حوضه آبریز دریای خزر با مساحتی حدود پنج‌میلیون کیلومترمربع، توسط بیش از ۱۳۰ رودخانه تغذیه می‌شود که اکثر آنها از جنوب به این دریا می‌ریزند و از بین آنها ولگا، اورال، ترک، سولاک، سفیدرود، کورا و سمور در زمره رودخانه‌های بزرگ محسوب می‌شوند. مهم‌ترین رودخانه تا‌مین کننده آب دریای خزر، رودخانه ولگاست که به سبب طول بسیار زیاد و حوضه وسیع آبریز، بر نوسانات سطح آب دریای خزر بیشترین تاثیر را می‌گذارد. این رود، بیش از ۸۰ درصد آب دریا را تامین می‌کند و کم آب یا پرآب شدن آن به شدت بر سطح آب دریا تاثیر می‌گذارد.

با وجود این، به دنبال احداث سد‌های جدید توسط روسیه در حوضه آبریز رود ولگا که شامل ۴۰ سد ساخته شده و ۱۸ سد دیگر در دست مطالعه و ساخت است، حجم ورودی آب به سمت دریای خزر به شدت کاهش پیدا کند. بررسی‌های بیشتر بیانگر این است که از سال ۱۳۹۷ خورشیدی ۲۲ درصد از آبدهی ولگا به خزر کاسته شده است که به لحاظ عددی، چیزی بالغ بر ۵۲‌میلیارد و ۸۰۰‌میلیون مترمکعب از آورد آبی دریای خزر را شامل می‌شود.