سه شرط یک توافق موفق

«انجمن کنترل تسلیحات» که یک نهاد غیرحزبی درباره رژیم‌های منع اشاعه است، در گزارشی که «ایرنا» آن را منتشر کرده، با بررسی نقشه راه مذاکرات تهران-واشنگتن می‌نویسد: اجرای دیپلماسی اکنون از نظر سیاسی و فنی دشوارتر شده است. با وجود چالش‌ها، اما به نظر می‌رسد هم آمریکا و هم ایران تمایل به ازسرگیری مذاکرات دارند. در مصاحبه‌ای در دوم ژوئیه، وزیر خارجه ایران گفت مذاکرات ممکن است به‌سرعت از سر گرفته نشود، اما «درهای دیپلماسی هرگز بسته نخواهند شد.» همچنین اشاره‌های ترامپ به ازسرگیری مذاکرات در اواسط ژوئیه نشان می‌دهد او دیپلماسی را کنار نگذاشته است. استیو ویتکاف نیز به CNBC گفته که آمریکا هنوز خواهان توافقی است که به ایران اجازه دهد برنامه هسته‌ای غیرنظامی داشته باشد بدون غنی‌سازی اورانیوم، مشابه برنامه هسته‌ای امارات متحده عربی. امارات در توافق همکاری هسته‌ای با آمریکا، غنی‌سازی و بازفرآوری را کنار گذاشته است.

سه فاکتور اصلی

در این گزارش به سه فاکتور اصلی به عنوان شروط یک توافق موفق اشاره شده است. این شروط عبارتند از: 

اول؛ با توجه به پیچیدگی‌های فنی اضافی و خطر بازگشت به درگیری، مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا زمان را صرفه‌جویی کرده و احتمال سوءتفاهم را کاهش می‌دهد. روبیو پیشنهاد کرد که آمریکا ترجیح می‌دهد مذاکرات مستقیم باشد.

دوم؛ اعلام مواضع حداکثری پیش از مذاکرات، انعطاف‌پذیری در میز مذاکره را کاهش داده و خطر دور شدن طرف مقابل از میز مذاکرات قبل از بررسی همه گزینه‌ها را افزایش می‌دهد. شواهدی وجود دارد که هر دو طرف قصد دارند مواضع قبلی خود درباره غنی‌سازی را تقویت کنند که پیش از حملات نیز چالش‌برانگیز بود. به عنوان نمونه ترامپ معتقد است آسیب زدن به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران باعث می‌شود تهران بیشتر به پذیرش غنی‌سازی صفر در توافق هسته‌ای تمایل پیدا کند. ویتکاف در مصاحبه ۲۵ ژوئن گفت: «غنی‌سازی خط قرمز است». اگر ترامپ بر غنی‌سازی صفر اصرار کند که شرط غیرضروری برای توافق موثر است، ممکن است ایران را از میز مذاکره دور کند. از سوی دیگر، ایران در چنین شرایطی غنی‌سازی را رها نمی‌کند تا این‌طور تلقی نشود که تحت فشار یا بعد از حملات تسلیم شده است. طرحی که در ۲ ژوئیه در مجلس ایران تصویب شد و همکاری با آژانس را ممنوع کرده، مستلزم به رسمیت شناختن «حق غنی‌سازی» ایران پیش از بازگشت بازرسان است، که اهمیت سیاسی غنی‌سازی را برجسته می‌کند. این قانون ممکن است مذاکرات ایران را محدود کند.

سوم؛ به احتمال زیاد توافق موفق بدون مشارکت آژانس درباره اینکه پس از حملات چه چیزی قابل راستی‌آزمایی است، امکان‌پذیر نخواهد بود که این فرآیند زمان‌برخواهد بود.

توافق موقت؛ دردسترس‌ترین گزینه

امکان‌سنجی توافق موقت دیگر موضوعی است که در این گزارش به آن پرداخته شده است. ایالات متحده و ایران می‌توانند توافق موقتی در نظر بگیرند که آتش‌بس را تثبیت کند، نظارت آژانس را به ایران بازگرداند و حقوق ایران در NPT را به رسمیت بشناسد. چنین توافقی می‌تواند خطر محاسبات غلط را در حین مذاکرات کاهش دهد و مورد حمایت شورای امنیت باشد.

به‌عنوان بخشی از این توافق، آمریکا می‌تواند متعهد شود که از حملات بیشتر به ایران، به‌ویژه سایت‌های هسته‌ای تحت نظارت، خودداری کند (یا از حملات اسرائیل حمایت نکند) به شرطی که ایران اجازه دهد بازرسان آژانس به سایت‌های هسته‌ای بازگردند و همکاری کنند. ایران نیز متعهد می‌شود به نیروها یا دارایی‌های آمریکا در منطقه حمله نکند. برای به رسمیت شناختن حقوق ایران و نگرانی‌های امنیتی درباره سایت‌های هسته‌ای، قطعنامه شورای امنیت می‌تواند حقوق ایران تحت ماده IV معاهده NPT را دوباره مورد تاکید قرار دهد و تعهد ایران به اجرای پروتکل‌های آژانس ماده(III)  را یادآور شود. همچنین می‌تواند به غنی‌سازی اورانیوم ایران تحت نظارت اشاره کند بدون تعیین اینکه غنی‌سازی آینده چگونه باشد.

همچنین قطعنامه شورای امنیت می‌تواند تمدید مهلت گزینه بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل را که به‌عنوان بخشی از قطعنامه ۲۲۳۱ و تایید برجام لغو شده بودند، در نظر بگیرد. طبق این قطعنامه، گزینه بازگرداندن تحریم‌ها که شامل ممنوعیت غنی‌سازی است، تا اکتبر ۲۰۲۵ منقضی می‌شود.

تمدید اسنپ‌بک برای چند سال، پنجره زمانی طولانی‌تری برای مذاکره توافقی پایدار ایجاد می‌کند، درحالی‌که گزینه بازگرداندن تحریم‌ها را در صورت شکست دیپلماسی حفظ می‌کند. همچنین اگر کشورهای اروپایی (E۳) اکنون اسنپ‌بک را فعال کنند، خطر این وجود دارد که بسیاری از کشورها به دلیل اقدامات غیرقانونی آمریکا و اسرائیل در حملات پیشین، از اجرای مجدد تحریم‌ها خودداری کنند. مخالفت با بازگشت تحریم‌ها به تلاش‌های آینده جلوگیری از اشاعه و مذاکره با ایران آسیب می‌زند. به‌عنوان بخشی از توافق موقت، آمریکا می‌تواند اجازه دهد ایران نفت بیشتری بفروشد و دارایی‌های ایران در قطر را برای پرداخت کالاهای بشردوستانه و همچنین تجهیزات و مواد لازم برای مقابله با اثرات زیست‌محیطی و شهری حملات اسرائیل باز کند. چنین توافق موقتی زمانی و فضایی برای دیپلماسی ایجاد می‌کند، ضمن اینکه مزایا و نگرانی‌های فوری هر دو طرف را تا حدی برطرف می‌کند.

چارچوب یک توافق بلندمدت

در پایان این گزارش به چشم‌انداز یک توافق بلندمدت پرداخته شده است: به نفع هر دو طرف است که اکنون درباره چارچوب‌های جدید و خلاقانه برای توافقی پایدار فکر کنند که چالش‌های فنی ناشی از حملات آمریکا و اسرائیل را در نظر بگیرد.

یک نوع دیگر می‌تواند توافق ایران و عربستان سعودی باشد که اورانیوم در ایران غنی‌سازی شده و سوخت در عربستان ساخته شود. این گزینه جذاب‌تر خواهد بود اگر هر دو طرف راکتورهای مشابهی برای برنامه‌های هسته‌ای مدنی خود داشته باشند که نیاز به سوخت یکسان دارند. یک گزینه در توافق دوجانبه آمریکا و ایران می‌تواند توافق درباره ازسرگیری غنی‌سازی در صورت نیاز عملی باشد. برای مثال، وقتی ایران به مرحله‌ای در ساخت راکتور جدید برسد، می‌تواند نصب تعداد مشخصی سانتریفیوژ برای تولید سوخت موردنیاز آن را شروع کند. غنی‌سازی تحت نظارت شدید انجام می‌شود. ایران می‌تواند اورانیوم غنی‌شده ۶۰‌درصد باقی‌مانده را تحت نظارت آژانس نگه دارد تا تضمینی باشد که دوباره شروع به غنی‌سازی کند. سپس مواد ۶۰‌درصد می‌توانند به مواد با غنی‌سازی کمتر تبدیل شوند. توافق دوجانبه می‌تواند پروژه‌های همکاری هسته‌ای مدنی شامل حمایت از ساخت راکتور تحقیقاتی پزشکی با مقاومت در برابر اشاعه را در بر بگیرد.

گزینه دیگر ایجاد کنسرسیوم چندجانبه غنی‌سازی است که پیش از حملات مطرح بود. کشورهای منطقه می‌توانند در بازسازی تاسیسات غنی‌سازی ایران در مکان توافق‌شده کمک مالی کنند. یا ساخت دو تاسیسات چندجانبه، یکی در ایران و دیگری در یکی از کشورهای خلیج فارس، که به ایران امکان غنی‌سازی داخلی و افزایش شفافیت و نظارت را می‌دهد. چارچوب زمانی طولانی‌تر مذاکرات می‌تواند کمک کند این مذاکرات پیچیده‌تر موفقیت‌آمیز باشد.

برای افزایش شفافیت منطقه‌ای، آمریکا، کشورهای اروپایی (E۳) و چین می‌توانند کمک کنند مرکز امنیت هسته‌ای منطقه‌ای ساخته و تجهیز شود تا ایران و کشورهای خلیج فارس بتوانند در آموزش، واکنش، کاهش خطر و حاکمیت امنیت هسته‌ای با یکدیگر همکاری کنند.