در حالی که صنعت پتروشیمی بهعنوان یکی از ارکان مهم اقتصادی ایران همواره نقش چشمگیری در درآمدهای ارزی، اشتغالزایی و توسعه صنعتی ایفا کرده، اما طی فصل بهار امسال، شاخصهای عملکردی پتروشیمیهای بالادستی بهویژه در بخشهای تولید اوره و متانول نشان میدهد که حال و روز این صنعت چندان مطلوب نیست.
روز گذشته در شرایطی معاملات هفته جاری بورس تهران کلید خورد که شاخصهای سهامی تحتتاثیر فشار فروش و رفتار محتاطانه عرضهکنندگان نمایش خوبی را ارائه نکردند. بهطوریکه علاوه بر ریزش قابل پیشبینی دماسنج اصلی بازار سرمایه، بورس برای سومین روز کاری متوالی با خروج سنگین پول مواجه شد. بهنظر…
بازار سرمایه در دومین روز معاملاتی هفته، شاهد افت چشمگیر نماگرهای سهامی بود. افت روز گذشته بازار سهام در نتیجه عوامل بیرونی یا اخبار مربوط به مذاکرات نبود؛ بلکه کاهش قیمتها در نتیجه بحران قدیمی و آشنا در اقتصاد ایران بهنام بلا تکلیفی سیاستگذاری در صنعت خودرو رقم خورد.
بازار سرمایه از هفته گذشته بهتدریج نشانههایی از ضعف در قدرت صعودی خود بروز داد. این ضعف بهویژه در عدمپایداری جریانهای مثبت مشهود بود؛ بهطوریکه با وجود برخورداری از اخبار خوب در پالایشیها، بازار نتوانست روند مثبتی را حفظ کند و با سرعت بیشتری شاهد افزایش فشار فروش بودیم.
ممنوعیت واگذاری دو شرکت بزرگ خودروسازی، ایرانخودرو و سایپا، آنهم بدون ارائه دلایل شفاف و مستند،بار دیگر زخم کهنه تصمیمات شتاب زده و غیرکارشناسی در اقتصاد ایران را نمایان ساخت. این اقدام نهتنها مسیر نهادینه شدن سیاست گذاری اقتصادی را دچار خدشه کرد، بلکه پیام نگران کنندهای به بازار سرمایه و فعالان اقتصادی فرستاد: در ساختار اقتصادی کشور، واگذاری واقعی به بخشخصوصی و صیانت از حقوق مالکیت هنوز از سطح شعار فراتر نرفته و در عمل، همچنان قربانی ملاحظات غیرشفاف و مداخلات اقتضایی است.
سرمایهگذاران جهانی اذعان دارند که در بازاری که با لفاظیهای تجاری متغیر آمریکا و پیشبینیهای اقتصادی آشفته در نوسان است، عملا کورکورانه عمل میکنند و تاکید دارند که اتخاذ موقعیتهای معاملاتی بلندمدت اکنون سختتر از هر زمان دیگری از زمان بحران کووید در سال ۲۰۲۰ شده است.
بازار سرمایه این روزها در گرداب چالشهای عمیقی گرفتار شده است. اقتصاد دستوری با سوق دادن منابع به سمت بخش های ناکارآمد، نهتنها اعتماد سرمایهگذاران را بهشدت مخدوش کرده، بلکه بازار را در برابر کوچکترین شوکها بهشدت شکننده ساخته است. باید عنوان کرد وضعیت اقتصادی سالهاست که در سیطره سیاستهای دستوری اداره میشود؛ سیاستی که به انحصارگرایی منجر شده است. نتیجه این انحصار، نابرابری اقتصادی است که اعتماد عمومی به بازار و نهادهای اقتصادی را بهشدت تضعیف کرده است.
بازار سرمایه ایران، بار دیگر در تقاطع بحران اعتماد و سیاستگذاریهای مبهم قرار گرفتهاست؛ جاییکه نه سیگنالهای مثبت از مذاکرات سیاسی توانسته موتور معاملات را روشن کند و نه وعدههای پیشین برای خصوصیسازی، رنگ تحقق به خود گرفتهاند. در آغاز هفتهجاری، ترکیبی از اخبار ضدونقیض، ابهام در تصمیمسازیهای کلان و ورود نامهای با طبقهبندی «خیلی محرمانه» به فضای رسانهای، شرایطی را رقم زد که اغلب فعالان بازار آن را بازگشت به دور باطل بیثباتی میدانند.