تک‌نرخی شدن ارز؛ وعده‌ای قدیمی با تاثیرات نو  بر بازار سرمایه

 این موضوع، بار دیگر چشم‌انداز بازار ارز و به تبع آن بازار سرمایه را در کانون توجه فعالان اقتصادی قرار داده است.مدنی‌زاده با اشاره به مشکلات ناشی از وجود نرخ‌های متعدد ارز در بازار، گفت: «تلاش می‌کنیم تغییراتی به وجود بیاوریم که بازار ارز یک نرخ داشته باشد و بانک مرکزی بتواند آن را در برنامه‌های خود اعمال کند و دیگر شاهد جهش‌های ارزی نباشیم». نکته‌ای که او به آن اشاره می‌کند، در واقع تلاش برای کاهش نوسانات بازار و ایجاد ثبات اقتصادی است؛ موضوعی که تاثیر مستقیم و فوری بر بورس و صنایع مختلف دارد.

تجربه‌های گذشته نشان می‌دهد وعده تک‌نرخی شدن ارز در دولت‌های پیشین بارها مطرح شده، اما به دلایل متعددی محقق نشده است. کمبود منابع ارزی، عدم هماهنگی بین دستگاه‌های اجرایی و فشارهای اقتصادی، موانع اصلی این مسیر بوده‌اند. برای مثال، در سال ۱۳۹۷، دولت وقت با اعلام نرخ ۴۲۰۰تومان برای دلار اقدام به تک‌نرخی کردن ارز کرد، اما به دلیل عدم تامین منابع کافی و ایجاد رانت‌های ارزی، سیاست مذکور با شکست مواجه شد و فاصله قابل‌توجهی میان نرخ رسمی و نرخ بازار آزاد ایجاد شد. با این حال، کارشناسان اقتصادی بر این باورند که اگر این بار تک‌نرخی شدن ارز با برنامه‌ریزی دقیق و هماهنگی بین دستگاه‌ها اجرا شود، می‌تواند به بهبود شرایط بورس کمک کند. مهم‌ترین چالش در این مسیر کمبود منابع ارزی است. در شرایطی که منابع ارزی محدود است، ایجاد یک نرخ واحد برای ارز می‌تواند فشار بر ذخایر ارزی را افزایش دهد و اگر مدیریت تقاضا به درستی انجام نشود، امکان بروز نوسانات مجدد در بازار وجود دارد.

چالش دیگر، عدم هماهنگی بین دستگاه‌ها است. سیاست‌های متفاوت وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سایر نهادهای نظارتی تاکنون مانع از اجرای موفق سیاست‌های ارزی شده است. در صورتی که این هماهنگی حاصل نشود، بازار سرمایه نیز متاثر از سردرگمی و نوسانات نرخ ارز خواهد بود و سرمایه‌گذاران با ریسک‌های بالاتری روبه‌رو خواهند شد. همچنین، مقاومت ذی‌نفعان که از رانت و نوسانات ارزی سود می‌برند، می‌تواند مانع اجرای موثر این سیاست شود. فشارهای سیاسی و اقتصادی این گروه‌ها در گذشته بارها مانع از تثبیت نرخ واحد شده و احتمال تاثیر منفی بر بازار سهام را افزایش داده است.اما تاثیر تک‌نرخی شدن ارز بر بورس می‌تواند مثبت باشد، به ویژه اگر با ثبات و شفافیت همراه باشد. شرکت‌های صادرات‌محور مانند پتروشیمی‌ها و فولادی‌ها، از تک‌نرخی شدن ارز سود می‌برند، زیرا پیش‌بینی درآمدهای دلاری و برنامه‌ریزی تولید برای آنها ساده‌تر می‌شود.

این موضوع می‌تواند جریان سرمایه‌گذاری در این صنایع را افزایش دهد و جذابیت سهام آنها را برای سرمایه‌گذاران بالا ببرد.در مقابل، شرکت‌های واردکننده که بخش عمده‌ای از مواد اولیه و تجهیزات خود را از خارج تامین می‌کنند، با تک‌نرخی شدن ارز می‌توانند فشار هزینه‌ای ناشی از تفاوت نرخ‌ها را کاهش دهند و برنامه‌ریزی مالی بهتری داشته باشند. این موضوع می‌تواند به کاهش نوسانات سودآوری و افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران در بازار سهام منجر شود.  از منظر سرمایه‌گذاران، کاهش نوسان ارز به معنای کاهش ریسک سیستماتیک و افزایش اطمینان است. وقتی نرخ ارز شفاف و یکسان باشد، فعالان بازار قادر خواهند بود تصمیم‌های منطقی‌تر و مبتنی بر داده‌های واقعی اتخاذ کنند و نقدینگی بیشتری به سمت بورس هدایت شود.

این موضوع می‌تواند به افزایش حجم معاملات، رشد شاخص‌ها و بهبود کلی وضعیت بازار منجر شود. با وجود این، تحقق فواید یادشده مشروط به هماهنگی کامل بین بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و نهادهای نظارتی، برنامه‌ریزی دقیق برای تامین منابع ارزی و اصلاح قوانین و سیاست‌های موجود است. بدون این بستر، تک‌نرخی شدن ارز می‌تواند همانند تجربه‌های گذشته، زمینه‌ساز نوسانات دوباره و کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران شود. در نهایت، تک‌نرخی شدن ارز، اگر با دقت و برنامه‌ریزی همراه باشد، می‌تواند به عنوان ابزاری موثر برای ثبات اقتصادی و بازار سرمایه عمل کند. این سیاست نه تنها رانت و نوسانات غیرضروری را کاهش می‌دهد، بلکه امکان برنامه‌ریزی بلندمدت برای صنایع و سرمایه‌گذاران را فراهم می‌کند. اما همان‌طور که تجربه‌های گذشته نشان داده‌اند، موفقیت این طرح نیازمند اراده جدی دولت، منابع کافی و شفافیت در سیاستگذاری است؛ تنها در این صورت است که وعده تک‌نرخی شدن ارز می‌تواند به واقعیت اقتصادی بدل شده و بازار سرمایه از مزایای آن بهره‌مند شود.