هشدار نسبت به تداوم روند نزولی

تحلیلگران بر این باورند که مجموعهای از تصمیمات دیرهنگام و واکنشهای زمانبر، نقش مهمی در تضعیف امید و ایجاد فشار مضاعف بر بازار داشتهاند. از جمله این تصمیمات میتوان به اجرای دیرهنگام طرحهایی همچون بیمه سهام و طرح همیار، کشوقوسهای مربوط به بازگشایی ایرانخودرو و تغییرات مربوط به ضریب اعتباری صندوقهای اهرمی اشاره کرد. به باور کارشناسان، اگر این مداخلات در زمان مناسبتری انجام میشد، میتوانستند نقش موثرتری در جلوگیری از تشدید بیاعتمادی ایفا کنند.
در این میان، رکود نسبی بازارهای جهانی، تنشهای منطقهای و فضای بلاتکلیفی در مذاکرات سیاسی نیز به وضعیت فعلی دامن زده است. کاهش مشارکت عمومی در معاملات تا بیش از ۹۰ درصد نسبت به اوج بازار در سال ۱۳۹۹، بیانگر آن است که بازار سرمایه بهشدت از جریان سرمایه خرد تهی شده و صرفا به منابع حقوقی و مداخلهگر متکی است. در چنین شرایطی، چنانچه تحول سیاسی جدی یا سیاست حمایتی جدیدی در پیش نباشد، روند نزولی بازار میتواند تداوم یابد و پیامدهایی سنگین برای سایر ارکان بازار سرمایه در پی داشته باشد.
هفتهای تلخ برای بورس

محمد خبریزاد، تحلیلگر بازار سرمایه، هفتهای که گذشت را یکی از تلخترین هفتههای اخیر بازار سهام توصیف کرد و گفت: «بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و هفته ابتدایی آن، این هفته که هشتم مرداد به پایان رسید، دومین هفته سخت بازار بود و شاخص کل حدود ۱۵۰ هزار واحد ریزش کرد.» او افزود: «حجم معاملات بهشدت پایین آمد و میانگین ارزش معاملات هفتگی به حدود ۴هزار و ۷۰۰میلیارد تومان رسید؛ عددی که پایینترین میانگین هفتگی در هفت تا هشت ماه اخیر و حتی در سال ۱۴۰۴ محسوب میشود. حتی در هفته نیمهتعطیل ابتدای فروردین هم ارزش معاملات از این رقم بالاتر بود.» خبریزاد با اشاره به خروج مستمر پول حقیقی از بازار توضیح داد: «تقریبا هر روز شاهد خروج سرمایه حقیقی بودیم و صفهای فروش جمع نمیشد. در پایان هر روز حدود چهار تا پنج همت سفارش فروش در صفها باقی میماند. در نتیجه هفته گذشته اصلا شرایط مساعدی نداشتیم.»
وی دلیل اصلی افت بازار را کاهش توان صندوقهای حمایتی دانست و گفت: «بهنظر میرسد منابع صندوقهای حمایتی تمام شده بود. بازار هفته قبل به لطف حمایتها سرپا مانده بود، اما در این هفته با خالی شدن دست بازارساز، صفهای فروش شکل گرفت و ادامهدار شد. در چنین شرایطی تنها میتوان روند نزولی را با تزریق پول کند کرد؛ برای تغییر واقعی روند نیاز به یک خبر محکم سیاسی است که دید سرمایهگذاران نسبت به آینده را روشن کند.»
به گفته این تحلیلگر، ابهامات جدی همچنان پابرجاست: «مساله روابط ایران با غرب و فعالسازی مکانیسم ماشه همچنان در هالهای از ابهام است. در کنار آن، بازارهای موازی مانند سپردههای بانکی با نرخ سود ماهانه حدود سه درصد، رقیب جدی بازار سرمایه هستند و طبیعی است که سرمایهگذاران ترجیح دهند در شرایط نامطمئن به آن بازارها بروند. طبق آمارها، مشارکت در بازار سهام نسبت به مرداد ۱۳۹۹ حدود ۹۵ درصد کاهش یافته که نشان میدهد بازار تقریبا از حضور سرمایهگذاران حقیقی خالی شده و عمدتا حقوقیها و صندوقهای حمایتی در حال گردش نقدینگی هستند.» خبریزاد همچنین نسبت به وقوع یک «دومینو» هشدار داد و تاکید کرد: «اگر صفهای فروش جمع نشود، فشار فروش از نمادهای اصلی به صندوقهای سرمایهگذاری منتقل میشود. در آن صورت، این صندوقها هم مجبور به فروش سهام در بازار خواهند شد و این چرخه میتواند به نابودی بازار و صندوقها منجر شود.»
او ابراز امیدواری کرد که سازمان بورس در روزهای پایانی هفته جلساتی با بانک مرکزی و سایر نهادها برگزار کند تا بتواند منابع جدیدی برای حمایت از بازار جذب کند. خبریزاد گفت: «اگر این اتفاق نیفتد، حتی اگر بازار کمی متعادل شود، این تعادل پایدار نخواهد بود. بازاری که رشد نکند محکوم به سقوط است؛ تجربهای که از سال ۹۹ تاکنون بارها تکرار شده است.»
زمان ازدسترفته و ترس تشدیدشده

ایمان رئیسی، تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به شرایط هفته گذشته گفت: «فضای ترس و وحشتی که در بازار وجود داشت، باز هم شدیدتر شد. بعضی وقتها اگر یک تصمیم در زمان درست اجرا نشود، اثرگذاری آن یا از بین میرود یا بسیار کمتر میشود. موضوع بیمه سهام و طرح همیار اگر از همان ابتدا و در دو هفته تعطیلی بازار اجرا میشد، قطعا اثر بیشتری نسبت به زمان فعلی داشت.» وی درباره پرونده بازگشایی نماد خودرو توضیح داد: «نامه رئیس سازمان بورس پنجم مرداد به وزارت صمت ارسال شد و پاسخ وزارتخانه حداکثر افزایش قیمت در کالای انحصاری را ۱۵ درصد اعلام کرد. این موضوع اگر زودتر تعیین تکلیف میشد، شاید کار به اینجا نمیکشید. نمادی مثل خودرو روی کلیت بازار اثرگذار است.»
رئیسی همچنین به تصمیم مربوط به صندوقهای اهرمی اشاره کرد و گفت: «کاهش ضریب اعتباری اهرمیها باعث شد اصلاح بازار حتی پیش از جنگ آغاز شود. بعد از آن هم افزایش دوباره ضریب اعتباری نتوانست اعتماد را به بازار بازگرداند. زمان، عامل بسیار مهمی است؛ اگر آن را از دست بدهیم، بازگشت به وضعیت قبلی بهسختی ممکن خواهد بود. این همان چیزی است که امروز در بازار سرمایه شاهد آن هستیم.» او با یادآوری وضعیت بازار در سال ۱۳۹۹ افزود: «بازار سرمایه آن زمان محل امن و مطمئنی برای سرمایهگذاری بود، اما امروز متاسفانه اکثریت جامعه از آن گریزان شدهاند و تنها عده محدودی در بازار باقی ماندهاند.»
رئیسی درباره وضعیت بنیادی شرکتها نیز گفت: «گزارشهای منتشرشده از شرکتها، بهویژه در گروههای غذایی، زراعتی و سیمانی، چندان بد نبوده است؛ چراکه این صنایع کمتر تحتتاثیر قیمتگذاری دستوری قرار دارند. البته صرفا گرهزدن وضعیت ایرانخودرو به بحث قیمتگذاری دستوری درست نیست. افزایش هزینههای عمومی و اداری، تسهیلات تولید و پیشفروشها هم در این روند اثرگذار بودهاند.» وی در ادامه شرایط کنونی بازار را با سه مقطع مقایسه کرد: «یک دوره قبل از تنشهای سیاسی اخیر داشتیم که با وجود تحریمها، نقدشوندگی و گردش بین صنایع برقرار بود. دورهای هم مثل زمان برجام را تجربه کردیم که مذاکرات باعث رشد اقتصادی شد. امروز اما در وضعیتی هستیم که دودلی و تعلل بر بازارها حاکم است. فعالان اقتصادی در انتظارند ببینند مذاکرات و تحولات سیاسی به کجا میرسد و وضعیت آینده چه خواهد شد.»