نقش بانکها در اقتصاد ایران بررسی شد
از واسطهگری تا موتور محرکه توسعه

با این حال، سالهاست که نظام بانکی کشور با چالشهای ریشهدار و بهروزرسانینشدهای دست و پنجه نرم میکند که مانع از شکوفایی کامل پتانسیل آن در مسیر توسعه اقتصادی ایران ۱۴۰۴ و فراتر از آن شده است.
کارکردهای چندوجهی و استراتژیک بانکها در فضای کنونی
نقش بانکها در ایران فراتر از واسطهگری مالی سنتی است و در عمل به ابزاری استراتژیک در دست سیاستگذاران برای هدایت نقدینگی، مهار تورم و حمایت از بخشهای حیاتی اقتصادی بدل شده است. به عنوان مثال، تسهیلات تکلیفی به بخشهایی مانند کشاورزی دانشبنیان، صنایع هایتک، یا مسکن حمایتی، اگرچه ممکن است از نظر بازدهی صرفاً اقتصادی برای بانک چالشبرانگیز باشد، اما با هدف نیل به اهداف کلان دولت در زمینه توسعه پایدار و اشتغالزایی صورت میگیرد.
همچنین، در شرایط تحریمهای پابرجا که دسترسی به بازارهای مالی جهانی محدود است، بانکها مسئولیت سنگین تامین مالی طرحهای زیربنایی و ملی را بر عهده دارند؛ پروژههایی که نیازمند سرمایههای کلان و افق زمانی بلندمدت هستند. ارائه خدمات ضروری مانند ضمانتنامههای بانکی برای پروژههای داخلی و بینالمللی، اعتبارات اسنادی برای روانسازی واردات و صادرات، و خدمات ارزی تخصصی، به بخش خصوصی و دولتی کمک میکند تا چرخه تجارت را با کمترین اصطکاک به حرکت درآورد.
نکته حائز اهمیت در سالهای اخیر، رشد چشمگیر بانکداری دیجیتال و فینتک است. بانکها با سرمایهگذاری در این حوزه، نه تنها به کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش شفافیت کمک کردهاند، بلکه دسترسی به خدمات بانکی را برای میلیونها ایرانی تسهیل کرده و به نوبه خود، به توسعه اقتصاد دیجیتال کشور سرعت بخشیدهاند. این رویکرد، در دوران پساکرونا و با تغییر الگوهای مصرفکننده، اهمیت دوچندانی یافته است.
موانع پیش روی بالندگی
با وجود نقش حیاتی بانکها، نظام بانکی ایران با موانع ساختاری جدی دست و پنجه نرم میکند که کارایی و پویایی آن را تحتالشعاع قرار داده است:
مطالبات غیرجاری و داراییهای منجمد: این معضل، همچنان یکی از بزرگترین چالشهاست. رکود اقتصادی ادامهدار، عدم شفافیت در برخی اعطای تسهیلات و در مواردی سوءاستفادههای مالی، باعث انباشت حجم عظیمی از داراییهای غیرمولد در ترازنامه بانکها شده است. این موضوع نه تنها توان تسهیلاتدهی بانکها را کاهش میدهد، بلکه ریسک سیستماتیک را افزایش میدهد.
سودآوری پایین و زیاندهی برخی بانکها: نرخهای سود دستوری، رقابت ناسالم، و بار سنگین مطالبات غیرجاری، سودآوری بانکها را تحت فشار قرار داده و در مواردی منجر به زیاندهی شده است. این وضعیت، توان بانکها برای سرمایهگذاری در فناوریهای جدید و توسعه خدمات را محدود میکند.
دخالتهای غیرحرفهای و حاکمیت شرکتی: ساختار مالکیتی غالب دولتی و خصولتی در نظام بانکی، زمینه را برای دخالتهای غیرکارشناسی در تصمیمگیریهای بانکی و تحمیل سیاستهای غیر اقتصادی فراهم کرده است. این امر شفافیت، کارایی و استقلال بانکها را به شدت تضعیف میکند.
چالشهای انطباق با استانداردهای بینالمللی: عدم پیشرفت کافی در انطباق کامل با توصیههای FATF و سایر استانداردهای بینالمللی بانکی، همچنان یکی از موانع اصلی در برقراری روابط کارگزاری پایدار با بانکهای خارجی و جذب سرمایه مستقیم خارجی است. این موضوع، بهویژه در دوران پساتحریم احتمالی، میتواند به یک تنگنای جدی تبدیل شود.
درسهایی برای آینده
نگاهی به تجربیات جهانی، بهویژه در کشورهای توسعهیافته و اقتصادهای نوظهور موفق، درسهای مهمی برای نظام بانکی ایران دارد:
نقش پررنگتر بازارهای سرمایه: در بسیاری از اقتصادهای موفق، بازارهای سرمایه (بورس) نقش بسیار پررنگتری در تامین مالی بلندمدت پروژههای کلان و شرکتها ایفا میکنند. این امر، فشار سنگین تأمین مالی بلندمدت را از دوش بانکها برداشته و به آنها اجازه میدهد تا بیشتر بر تسهیلات کوتاهمدت و میانمدت و خدمات تخصصی بانکی تمرکز کنند. این در حالی است که در ایران، بار اصلی تامین مالی توسعه بر دوش بانکهاست.
استقلال بانک مرکزی و نظارت موثر: در سطح جهانی، استقلال عملیاتی بانک مرکزی و یک نظام نظارتی قوی و بیطرف بر بانکها، از اصول بنیادین سلامت و ثبات مالی است.
این استقلال به بانک مرکزی امکان میدهد تا بدون تأثیرپذیری از ملاحظات سیاسی کوتاهمدت، سیاستهای پولی را به طور کارآمد اجرا کرده و از سلامت نظام بانکی حراست کند.
حاکمیت شرکتی و شفافیت: بانکهای پیشرو در جهان، از چارچوبهای حاکمیت شرکتی قوی و شفافیت بالایی در انتشار اطلاعات مالی خود برخوردارند. این شفافیت، اعتماد سرمایهگذاران و سپردهگذاران را جلب کرده و به جذب منابع کمک میکند.
نوآوری مستمر و بانکداری باز: بانکها در جهان به سرعت در حال حرکت به سمت بانکداری باز استفاده از فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی و بلاکچین برای ارائه خدمات شخصیسازیشده و کارآمدتر هستند.
این رویکرد، نهتنها هزینهها را کاهش میدهد، بلکه تجربه کاربری را بهبود میبخشد و فضای رقابتی را پویاتر میکند.
لزوم تحول برای بالندگی اقتصادی
نقش بانکها در اقتصاد ایران غیرقابل انکار و فراتر از واسطهگری صرف است. با این حال، برای اینکه این شریان حیاتی بتواند در مسیر توسعه اقتصادی کشور با ظرفیت کامل حرکت کند، نیازمند تحولات ساختاری و عملکردی عمیق و بهروزرسانی شده است. این تحولات باید شامل:
حصول اطمینان از استقلال واقعی بانک مرکزی و اجرای سیاستهای پولی مناسب.
تعیین تکلیف نهایی مطالبات غیرجاری و پاکسازی ترازنامه بانکها.
تقویت اصول حاکمیت شرکتی و افزایش شفافیت در عملکرد و مالکیت بانکها.
توسعه همگام و هماهنگ بازار سرمایه برای توزیع بهینهتر بار تامین مالی.
سرمایهگذاری مستمر در فناوری و نوآوریهای فینتک برای همگام شدن با روندهای جهانی.
تلاش جدی برای انطباق کامل با استانداردهای بینالمللی مالی برای تسهیل ارتباطات خارجی.
تنها با اجرای چنین اصلاحاتی است که نظام بانکی ایران میتواند از یک نهاد صرفا خدماتی به یک موتور محرکه قدرتمند و چابک برای رشد و توسعه اقتصادی پایدار تبدیل شود و نقش واقعی خود را در ساختن آیندهای روشنتر برای کشور ایفا کند.
* روزنامهنگار