در شرایط حساس و پرالتهاب کنونی که ایران عزیز ما درگیر یکی از بحرانهای امنیتی خطرناک دهههای اخیر شده است، آنچه بیش از هر چیز ضرورت دارد، حفظ آرامش ملی، تقویت همبستگی اجتماعی و پایبندی به اصول عقلانیت و خرد جمعی است. دشمنانی که خود را در جایگاه مدعی حقوق بشر و نظم جهانی جا زدهاند، برخلاف…
ایران عزیز، سرزمینی که هویت، فرهنگ و تاریخ ما در رگهایش جریان دارد، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند هوشیاری، همبستگی و مسوولیتپذیری همه ماست. تهدیدهایی که کشور ما با آن مواجه است، تنها محدود به مرزهای فیزیکی و درگیریهای نظامی نیست، بلکه جنگی همهجانبه علیه باورها، امیدها و وحدت ملی…
اتمام ۱۲ روز جنگ و درگیری و در نهایت قبول آتشبس میان ایران و اسرائیل، چند پرسش بنیادین درباره انگیزههای واقعی این تصمیم مطرح میکند که برای پاسخ به آنها باید در وهله اول، نحوه مواجهه انسانها با چالش در جهانی پر از پیچیدگی را بشناسیم. انسانها به دو روش با بحرانها روبهرو میشوند؛ این دو روش عبارت از تصمیمگیری سریع و شهودی و تصمیمگیری کند و تحلیلی است.
جنگها همیشه بیش از آنکه با گلوله و خون قربانی بگیرند، با ترکشهای اقتصادی خود جان میگیرند. این بار هم با آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان و وقوع جنگ ۱۲روزه، علاوه بر قربانیان صحنههای نبرد، شاهد موجی از قربانیان در کارگاهها، شرکتها و مغازهها بودیم؛ کارگرانی که یکشبه بیکار شدند، بیآنکه تقصیری داشته باشند جز اینکه در زمان نامناسبی به استخدام کسبوکاری درآمده بودند که خود، اسیر توهم توسعه بود.