تعطیلی ۳۳روزه

در چنین فضایی، یکی از نوآورانهترین و درعینحال آسانترین مسیرهای جدید سرمایهگذاری، استفاده از پلتفرمهای آنلاین خرید و فروش طلاست؛ فضایی که با اتکا به فناوری، شفافیت و سرعت، توانسته اعتماد قشر وسیعی از جامعه را جلب کند. اما دقیقا همین بخش نوظهور، در یکی از حساسترین برهههای اخیر، بیش از هر زمانی مورد کمتوجهی و برخوردهای سختگیرانه واقع شد. در نخستین روز از جنگ تحمیلی ۱۲روزه اخیر، درگاههای پرداخت پلتفرمهای آنلاین طلا ظاهرا بدون اطلاع قبلی یا هماهنگی با فعالان این حوزه، بهطور کامل مسدود شدند؛ تصمیمی ناگهانی، غیرشفاف و بدون فرصت واکنش. درحالیکه مردم نیاز فوری به نقدینگی داشتند و یکی از گزینههای آنها برداشت از پساندازهای طلا بود، این انسداد باعث شد هزاران کاربر با بنبست مواجه شوند.
این تصمیم نهتنها بدون ارائه توضیحی منطقی یا قانونی اتخاذ شد، بلکه برخلاف انتظار، تا پایان جنگ نیز ادامه داشت. حتی پس از بازگشایی رسمی بازار بورس و آرامتر شدن فضای روانی، خبری از رفع محدودیت درگاههای پرداخت پلتفرمهای طلا نبود. این در حالی بود که درخواست برداشت سرمایه کاربران بهصورت ریالی بهشدت افزایش یافته بود و طبیعتا همه انتظار داشتند که با فروکش کردن بحران، امکان دسترسی به سرمایههای دیجیتال نیز فراهم شود.
با وجود انسداد کامل درگاه پرداخت، پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین طلا طی این مدت توانستند بیش از ۱۵۰هزار درخواست برداشت موفق را ثبت و مدیریت کنند. این عدد نهتنها نشاندهنده حجم بالای اعتماد مردم به این پلتفرمهاست، بلکه گواهی بر این حقیقت است که ما بدون دسترسی به زیرساخت بانکی رسمی، با استفاده از منابع داخلی خود و فرآیندهای پیچیده دستی، تلاش کردیم مانع از آسیب دیدن کاربران شویم. اما این اقدام در سکوت کامل نهادهای تصمیمگیر صورت گرفت؛ نهادهایی که نهتنها پاسخگو نبودند، بلکه تاکنون سازوکار جایگزینی نیز پیشنهاد نکردند.
در همین ایام، بازار سنتی طلا و بورس طلا بدون هیچگونه محدودیتی مشغول فعالیت بودند. این تفاوت آشکار در نحوه مواجهه با بخشهای مختلف یک صنعت واحد، سوال مهمی را پیش میکشد: چرا کنترل و فشار صرفا بر پلتفرمهای دیجیتال اعمال شد؟ آیا هدف، حمایت از بازارهای سنتی بود؟
یا اینکه اساسا نگرانیهایی نسبت به رشد روزافزون این پلتفرمها در میان بخشی از تصمیمگیران وجود دارد؟ در ادامه تلاش شد با راهاندازی قابلیت واریز شناسهدار بهعنوان راهکاری جایگزین، امکان تامین نقدینگی کاربران را حفظ کنیم. اما این مسیر هم تنها چند ساعت دوام داشت و توسط بانک مرکزی مسدود شد. این برخورد، بار دیگر پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین طلا را با این سوال روبهرو کرد که آیا اصولا ارادهای برای حفظ ثبات و اطمینان در فضای سرمایهگذاری دیجیتال وجود دارد یا نه؟
همزمان با خروج سریع نقدینگی از پلتفرمها، به دلیل نگرانی کاربران، امکان ورود سرمایه جدید نیز از بین رفت.
نتیجه، آسیب جدی به زیرساختهای مالی نوین و تضعیف اعتماد عمومی بود. بسیاری از کاربران، نارضایتی خود را بهصورت مستقیم و غیرمستقیم ابراز کردند؛ درحالیکه عامل این وضعیت، نه پلتفرمها، بلکه رویههای تصمیمگیری مبهم، نامتوازن و فاقد پاسخگویی بود.
مساله اصلی اینجاست که فعالیت پلتفرمهای آنلاین طلا، کاملا قانونی و با مجوز رسمی صورت میگیرد. طلاهایی که کاربران خریداری میکنند، نزد بانک کارگشایی و بهصورت فیزیکی ذخیره و نگهداری میشود. به بیان دیگر، هیچگونه ابهامی در ماهیت یا پشتوانه این فعالیت وجود ندارد. بنابراین جای این سوال باقی است که چه عاملی باعث چنین سطحی از سختگیری شده و چرا این بخش، در مواقع بحرانی، قربانی تصمیمات غیرکارشناسی میشود؟
باید تاکید کرد که در شرایط بحرانی، مردم بیش از هر زمان دیگری به داراییهای خود نیاز دارند. تصمیماتی از این دست، اگرچه ممکن است با هدف کنترل بازار گرفته شده باشند، اما در عمل نتیجهای جز اختلال در دسترسی مردم به پساندازشان، تضعیف اعتماد عمومی، تخریب برندهای قانونی و فرار سرمایه از مسیرهای شفاف در پی نداشتهاند.
پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین طلا در طول این ۳۳ روز، با تمام محدودیتها و مشکلات، سعی کردند کمترین چالش ممکن را به کاربران تحمیل کنیم. اما انتظار فعالان این حوزه آن است که نهادهای تصمیمگیر، پیش از اعمال محدودیت، با فعالان این حوزه وارد گفتوگو شوند، تبعات تصمیمات خود را بسنجند و در کنار کنترل بازار، از فضای نوآوری و سرمایهگذاری دیجیتال نیز حمایت کنند.
در نهایت، اگر قرار است اقتصاد ایران به سمت دیجیتالی شدن و توسعه بازارهای نوین پیش برود، شفافیت، گفتوگوی بینحوزهای و تصمیمگیری مبتنی بر تحلیل دادهها، نه برخوردهای سلبی و ناگهانی، تنها مسیر موفقیت است.
* فعال استارتآپی و دانشآموخته MBA دانشگاه تهران