بازگشت جهان به دهه ۴۰

اما همزمان با انتشار انبوهی از نامههای تعرفهای به کشورهای مختلف در طول هفته و اضافه کردن اتحادیه اروپا به فهرست خود در یکشنبه گذشته، ناظران کمتر امیدوار، ترامپی را حس کردند که دوباره جان گرفته است، کسی که به نظر میرسید با روحیه «روز آزادی» در حال ابراز وجود است، زمانی که آن کارت را به سبک نمایشهای تلویزیونی بالا گرفت و قول وضع عوارض تنبیهی بر کشورهایی را داد که ایالات متحده را «غارت، تجاوز و چپاول» کرده بودند.
این نامهها که همگی در تروث سوشال منتشر شدند و امضای ضخیم ترامپ با خودکار شارپی را نشان میدادند، شامل نرخهای تعرفه متغیر ۵۰درصد برای برزیل، ۳۰درصد برای سریلانکا و ۳۵درصد برای کانادا بودند. همانطور که در ماه آوریل، برخی به مسائلی فراتر از حوزه تجارت اشاره کردند؛ به عنوان مثال، سرنوشت رئیسجمهور سابق برزیل ژایر بولسونارو، و ادعای قاچاق فنتانیل از کانادا.
پروفسور موریس اوبست فلد، عضو ارشد موسسه اقتصاد بینالملل پترسون، گفت: «اگر وضعیت فعلی را با وضعیت ماه آوریل مقایسه کنیم، بسیاری از تعرفههایی که او توصیف میکند و نامههایی که ارسال کرده است، بسیار شبیه به توصیفات او در آن زمان است. من فکر میکنم این نشان میدهد که هیاهوی ماه آوریل در مورد اینکه «ما قرار است همه این قراردادهای تجاری را مذاکره کنیم»، بسیار اغراقآمیز بوده است.»
بازارهای سهام به طور گسترده به آخرین موج تهدیدهای ترامپ بیاعتنایی کردهاند، ظاهرا با این فرض که این آخرین مهلت نیز مانند پایان مکث ۹۰روزه است که پس از پایان مجددا تمدید دیگری تعلق خواهد گرفت. پس از سقوطِ پس از «روز آزادی»، شاخص S&P ۵۰۰ سهام پیشرو به بالاترین حد خود رسید - اگرچه خصومتهای مجدد با کانادا و در اتحادیه اروپا باعث ایجاد تزلزل شد.
ابستفلد خاطرنشان میکند که بازارهای اوراق قرضه کمتر خوشبین به نظر میرسند و شرط میبندند که فدرال رزرو در ۱۲ ماه آینده چهار بار نرخ بهره را کاهش خواهد داد. «بازارهای اوراق قرضه روی همه این کاهشهای نرخ بهره حساب میکنند که پیشبینی میشود با کندی اقتصاد و کاهش تورم همراه باشد.»
اگر این چیزی است که شما باور دارید، که اقتصاد قرار است کند شود، درک این موضوع که چرا بازار سهام اینگونه رفتار میکند، دشوار است. بالاخره باید یک جایی این اتفاق بیفتد. دلار همچنین انتظارات اقتصاددانان را بر هم زده و بدترین نیمه اول خود را در ۵۰سال گذشته تجربه کرده است، با وجود اینکه پاسخ کتاب درسی به تعرفهها، قویتر شدن یک ارز است.
گذشته از ضربه به واحد پول، شواهد کمی از تاثیر قابلتوجه بر اقتصاد ایالات متحده وجود دارد، بااینحال، به عنوان مثال، دادههای اشتغال هفته گذشته بسیار بالاتر از انتظارات بودند. اما کارشناسان معتقدند که ممکن است این دوام نیاورد.
بن می، مدیر تحقیقات کلان جهانی در آکسفورد اکونومیکس، گفت: «تا به امروز شاهد انعطافپذیری زیادی در دادهها بودهایم، اما فکر میکنم بخش زیادی از آن به دلیل افزایش سرمایهگذاریهاست - افرادی که سعی میکنند قبل از تعرفهها وارد بازار شوند و در نتیجه فعالیت خود را افزایش دهند. اکنون در نقطهای هستیم که این روند رو به کاهش خواهد بود. این واقعیت که هنوز آن ضعف را ندیدهایم به این معنی نیست که قرار نیست اتفاق بیفتد.»
نیل شیرینگ، اقتصاددان ارشد جهانی در شرکت مشاوره کپیتال اکونومیکس، معتقد است که تاثیر کامل تعرفهها به دلیل توافق اخیر آمریکا با چین، محدود شده است و این تاثیر همچنان ادامه خواهد داشت. شیرینگ گفت: «ما نمیدانیم تعرفهها کجا اعمال خواهند شد، اما از دیدگاه ایالات متحده، مهم این است که اکنون باید توافقی با بریتانیا، چین، ویتنام، و توافقی با هند و اتحادیه اروپا وجود داشته باشد، و سپس مکزیک و کانادا در این مسیر قرار دارند که درصد قابلتوجهی از تجارت ایالات متحده را پوشش میدهند.»
او تاثیر این اتفاق بر ایالات متحده را در آن مورد بهعنوان یک «شوک رکود تورمی خفیف» توصیف میکند که تورم را به بالاتر از هدف ۳درصدی فدرال رزرو میرساند و ترمز رشد را میکشد. جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، که بارها به دلیل عدمکاهش سریعتر نرخها مورد حمله ترامپ قرار گرفته است، اخیرا بهصراحت اعلام کرد که تعرفهها مقصر هستند. او گفت: «اساسا تمام پیشبینیهای تورم برای ایالات متحده در نتیجه تعرفهها به طور قابلتوجهی افزایش یافت. ما واکنش بیش از حد نشان ندادیم. در واقع، ما اصلا واکنشی نشان ندادیم. ما صرفا داریم کمی زمان میخریم.»
حتی اگر میانگین نرخ تعرفه برای اکثر کشورها چیزی بین ۱۰تا ۲۰درصد باشد - بسیار کمتر از نرخهای روز آزادسازی - این نشاندهنده یک تغییر تاریخی برای سیستم تجارت جهانی است. شیرینگ گفت: «از دیدگاه ایالات متحده، این هنوز یک افزایش نسلی در تعرفههاست. این امر نرخ تعرفه موثر را که قبلا ۲.۵درصد بود، به جایی بین ۱۵ تا ۲۰درصد میرساند. این شما را به نرخهای تعرفهای برمیگرداند که آخرین بار در دهه ۱۹۴۰ دیده شده بود.»
پیشبینیکنندگان، ازجمله صندوق بینالمللی پول و بانک انگلستان، نیز بارها بر هزینههای عدمقطعیت پیرامون تعرفههای ترامپ برای اقتصاد تاکید کردهاند که باعث میشود شرکتها اطلاعات لازم برای تصمیمگیریهای سرمایهگذاری را نداشته باشند.
اگرچه آخرین نامهها و بیانیههای ترامپ به این سوال که تعرفهها در نهایت به کجا خواهند رسید، پاسخی نداد، اما یک چیز را روشن کرد: این عدمقطعیت به احتمال زیاد برای مدت طولانی ادامه خواهد یافت.
در همین حال، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد این سیاست به هدف اعلامشده رئیسجمهور مبنی بر بازگرداندن مشاغل تولیدی به ایالات متحده دست یافته است. ابستفلد گفت: «بعید است که به دلیل تعرفهها، به این زودیها شاهد یک رنسانس تولیدی باشیم. دیدن چگونگی دستیابی به این هدف بسیار دشوار است.»
* گاردین ویکلی