صلح برای تامین منافع

 در واقع ممکن است که صاحبان سرمایه به طور غیرمستقیم علیه برخی دولت‌‌ها فعالیت کنند اما به‌سختی می‌‌توان سرمایه‌گذاری را یافت که به شکل مستقیم و آن‌طور که ایلان ماسک انجام داد، در مقابل منشأ قدرت، قد علم کند. این مساله نشان می‌دهد که سیستم قانون اساسی در آمریکا، به افراد اجازه می‌دهد که از حقوق خود دفاع کنند و اگر جایی، عاملی منافع آنها را به خطر انداخت، در برابر آن عمل کرده و از حقوق خود صیانت کنند. این در حالی است که فردی مانند جک‌‌مای یا بسیاری از ثروتمندان دیگر چین، چنین امکانی نداشتند یا با اولین چالشی که با دولت مستقر به‌‌ وجود آمده کنار گذاشته شده‌‌اند.

ممکن است این افراد بعد از گذشت مدتی دوباره به عرصه بازگشته باشند، اما به هرحال برای مدتی مطرود شده‌‌اند و به همین دلیل هم این نکته که ایلان ماسک این‌چنین در سرخط خبرها قرار گرفته بسیار جالب توجه است. در واقع اینکه امنیت اقتصادی این افراد توسط قانون تضمین می‌شود و در نهایت قانون به آنها اجازه می‌دهد که در برابر تضاد منافع، آزادی بیان کرده باشند، بسیار آموزنده است. به نظر می‌رسد که همین نکته سبب شده است تا میزان سرمایه‌گذاری در آمریکا این‌چنین مطلوب و جذاب باشد؛ افراد سیاسی در این کشور قدرتمند هستند، اما قدرت آنها لایزال و بی‌‌انتها نیست. قدرت فرد مستقر در کاخ‌سفید، محدود است و این محدودیت به واسطه قانون به وجود می‌‌آید؛ تفاوتی ندارد که فرد مستقر در کاخ‌سفید وابسته به حزب دموکرات باشد یا اینکه تمایلات جمهوی‌‌خواهان را داشته باشد؛ به هر حال قدرت این فرد محدود است. 

نکته بعدی، استقلال رسانه‌‌ای است که باید نقش آن را در شاخص کیفیت آزادی بیان بسیار جدی دانست. در چالشی که به وجود آمد، متوجه شدیم که شبکه‌‌ای مانند ایکس یا همان توییتر سابق، سبب شد این بحث‌‌ها به صورت مستقیم از طریق دو طرف به افکار عمومی ارائه شود و بعد از آن هم، مردم توانستند واکنش‌‌های مستقیمی به این دعوا نشان دهند. یکی از رموز و پشتوانه‌‌های رشد اقتصادی، شفافیت است و البته، واضح است که منظور از ذکر این گزاره آن نیست که میزان شفافیت در اقتصاد آمریکا بسیار بالاست؛ بلکه مقصود نگارنده اشاره به نقش جریان آزاد اطلاعات در رشد اقتصادی است. 

به نظر می‌رسد ایلان ماسک ممکن است بتواند دست به اعمالی بزند که احتمالا در مخیله هم نگنجد. برخی از این اقدامات که خود ماسک نیز تلویحا به آنها اشاره کرده، تاسیس حزب جدید و استیضاح ترامپ است. البته نباید از این نکته غافل شد که احتمال صلح براساس منافع در این دعوا نیز بسیار بالاست؛ چراکه هر دو طرف ماجرا، منافعی دارند و می‌‌توانند براساس این منافع با یکدیگر به مذاکره بنشینند. نکته قابل‌توجه در این بخش هم آن است که بسیاری اوقات، مذاکره‌‌ها براساس تعارض رخ نمی‌‌دهد و بسیار محتمل است که دو طرف برای کسب منافع بیشتر به گفت‌‌وگو بنشینند. 

* تحلیلگر اقتصادی