نگاه سیاسی را از مسائل زنان دور کنید
لیلا ارشد* افراد به دلایل مختلفی نسبت به مسائل اجتماعی حساس هستند و احساس مسوولیت میکنند. بخشی از این حساسیت ممکن است به درگیری افراد در یک مساله خاص مربوط باشد، نمونه این امر خانوادهای است که فرزندی با سندروم دان یا مبتلا به هموفیلی دارند. برخی افراد نیز در یک حوزه تخصص دارند و به واسطه این تخصص در جریان بسیاری از مسائل اجتماع قرار گرفتهاند و مایلند در حوزه خود فعال و کنشگر باشند. این افراد مشکلات اجتماعی را میشناسند و حاضرند بدون چشمداشت به رفع مشکلات کمک کنند و در اغلب موارد بهتر از کسانی که برای آن کار حقوق دریافت میکنند، مسوولیت خود را به انجام میرسانند.

لیلا ارشد* افراد به دلایل مختلفی نسبت به مسائل اجتماعی حساس هستند و احساس مسوولیت میکنند.
بخشی از این حساسیت ممکن است به درگیری افراد در یک مساله خاص مربوط باشد، نمونه این امر خانوادهای است که فرزندی با سندروم دان یا مبتلا به هموفیلی دارند. برخی افراد نیز در یک حوزه تخصص دارند و به واسطه این تخصص در جریان بسیاری از مسائل اجتماع قرار گرفتهاند و مایلند در حوزه خود فعال و کنشگر باشند. این افراد مشکلات اجتماعی را میشناسند و حاضرند بدون چشمداشت به رفع مشکلات کمک کنند و در اغلب موارد بهتر از کسانی که برای آن کار حقوق دریافت میکنند، مسوولیت خود را به انجام میرسانند. اما آیا صرف داشتن انگیزه، تخصص و فداکاری در ایران برای انجام یک کار انسانی و اجتماعی کفایت میکند؟
سازمانهای مردمنهاد و به ویژه سازمانهای مردمنهاد حوزه زنان در ایران با مشکلات عدیدهای مواجهند. بخشی از این مشکلات به مراحل به ثبت رساندن یک انجمن مربوط میشود. این روند گاه مدت زیادی به طول میانجامد و باعث سرخوردگی موسسان میشود. کسانی نیز که اقدام به ثبت شرکتی میکنند همچنان باید از سوی سازمانهای مربوطه نظیر بهزیستی، سازمان ملی جوانان، نیروی انتظامی و... به رسمیت شناخته شوند. تغییرات هیات مدیره نیز یک سازمان مردمنهاد را مجددا درگیر انجام پروسههای زمانبر میکند. ضمن اینکه ثبت یک انجمن یا موسسه با موضوع فعالیت زنان به واسطه نگاههای سیاسی و بازدارندهای که در این بخش وجود دارد، مشکلات را دو چندان کرده است. مشکل دیگری که در موضوع سازمانهای مردمنهاد حوزه زنان در ایران به چشم میخورد مربوط به نحوه فعالیت این سازمانها است. باید توجه داشته باشیم در جامعه ما زنان در مواردی با تبعیض روبهرو بوده و طرح برخی از مسائل آنها همچنان تابو تلقی میشود تا جایی که بسیاری از مسوولان با توجیهات اخلاقی و امنیتی خواستار عدم طرح این مسائل هستند. به عنوان مثال در حالی که متخصصان از ضرورت آگاهسازی و
اطلاعرسانی به جامعه درباره مضرات مصرف مواد مخدر و محرک، به ویژه شیشه در میان زنان سخن میگویند، مسوولان این اطلاعات را با نگاه اخلاقی و سیاسی مینگرند و گاه از انتشار آمار آن جلوگیری میکنند. در این حالت درج اطلاعات و آگاهیرسانی به تعویق میافتد. گفتوگو درباره برخی موضوعات نیز با توجیه اینکه از نگاه فمینیستی مساله دیده شده و بومی جامعه ما نیستند؛ کنار گذاشته میشود. این در حالی است که در کشورهایی که در وضعیتی مشابه کشور ما به سر میبرند نگاه طرح مساله و راهحلمحوری غلبه بیشتری دارد.
از نگاه من در دولت آقای روحانی که سرفصل خود را بر تدبیر و امید انتخاب کرده است، برای حلوفصل مشکلات زنان در جامعه باید نگاه نرم و همدلانه جایگزین نگاههای سیاسی و امنیتی شود. اگر قرار است در چهار سال بعد در این حوزه تصمیمهایی گرفته شود باید تصمیمسازان دولتی در جلسههای خود از فعالان این حوزه دعوت کرده و همراه با هم سیاستگذاریهای حوزه زنان را تعیین کنند. این امر از آن رو ضروری است که فعالان این حوزه دردآشنا هستند و سالهای زیادی از عمرشان را با دغدغه مسائل زنان و تلاش برای بهبود شرایط آنان صرف کردهاند و میتوانند همراه و همفکر خوبی برای کمک به رفع مشکلات دولت در این عرصه باشند.
* مدیرعامل خانه خورشید
ارسال نظر