در شرایط حساس و پرالتهاب کنونی که ایران عزیز ما درگیر یکی از بحرانهای امنیتی خطرناک دهههای اخیر شده است، آنچه بیش از هر چیز ضرورت دارد، حفظ آرامش ملی، تقویت همبستگی اجتماعی و پایبندی به اصول عقلانیت و خرد جمعی است. دشمنانی که خود را در جایگاه مدعی حقوق بشر و نظم جهانی جا زدهاند، برخلاف…
ایران عزیز، سرزمینی که هویت، فرهنگ و تاریخ ما در رگهایش جریان دارد، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند هوشیاری، همبستگی و مسوولیتپذیری همه ماست. تهدیدهایی که کشور ما با آن مواجه است، تنها محدود به مرزهای فیزیکی و درگیریهای نظامی نیست، بلکه جنگی همهجانبه علیه باورها، امیدها و وحدت ملی…
بعد از جنگ تحمیلی دوازدهروزه، همگان و حتی ارکان سیاستگذاری همزمان با خلأها و ظرفیتهای پنهان ایران مواجه شدند. بحران جنگ، درعینحال که تهدیدی برای سرمایه اجتماعی بود اما فرصتی نادر فراهم آورد تا امکان بازسازی پیوندهای اجتماعی به وجود آید، چراکه در زمان جنگ ۱۲روزه تمام گروهها و نهادها، حتی آن دسته از گروههایی که نسبت به شیوه سیاستگذاری انتقاداتی داشتند، تمامقد از کیان کشور دفاع کردند.
خصوصیسازی، در غیاب دموکراسی اقتصادی، اغلب به نسخهای ناتمام و واژگونه از توسعه بدل میشود؛ نسخهای که به جای توانمندسازی جامعه، به تمرکز ثروت در دست گروهی معدود میانجامد و سرمایه اجتماعی را فرسایش میدهد. تجربه ایران در خصوصیسازی، در دو دهه گذشته، نشان داده است که بدون شفافیت، پاسخگویی و مشارکت واقعی کارآفرینان و مردم، انتقال مالکیت نه به بهبود کارآیی میانجامد و نه به عدالت.
جنگ ۱۲روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر کشورمان بود که نهتنها تاثیرات امنیتی و نظامی فراوانی به جا گذاشت، بلکه تحولات اجتماعی و روانی گستردهای نیز در پی داشت. یکی از برجستهترین این تحولات، افزایش سطح همبستگی داخلی مردم ایران بود؛ تغییری چشمگیر که نشان داد چگونه یک تهدید خارجی میتواند شکافهای درونی را بهطور موقت کمرنگ کرده و حس اتحاد ملی را تقویت کند.