اقتصاد چرخشی؛ حلقه مفقوده توسعه پایدار در ایران

ضرورتی اجتنابناپذیر است. اقتصاد چرخشی (Circular Economy) یکی از این مدلهاست که در دهه اخیر مورد توجه اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای دیگر قرار گرفته و میتواند بهعنوان یک راهبرد ملی در ایران نیز مطرح شود. اقتصاد چرخشی مدلی نوین در مدیریت منابع است جایگزین اقتصاد خطی شده است. این مدل بر کاهش ضایعات، استفاده مجدد، بازیافت و طراحی محصولات با قابلیت تعمیر تاکید دارد. این رویکرد در کنار حفظ محیطزیست و مدیریت مصرف منابع طبیعی، باعث ایجاد فرصتهای اقتصادی جدید و تحقق توسعه پایدار در صنایع و در سطح ملی میشود.
استخراج بیرویه منابع طبیعی
مدل فعلی اقتصاد ایران عمدتا بر پایه الگوی سنتی خطی «استخراج-تولید-مصرف-دورریز» بنا نهاده شده است؛ این الگو که دهههای گذشته در اقتصاد و صنعت دنیا جاری بود، نهتنها موجب اتلاف منابع باارزش میشود، بلکه پیامدهای بلندمدت زیستمحیطی نیز دارد. ایران یکی از کشورهای غنی از نظر منابع طبیعی مانند نفت، گاز، معادن فلزی و غیرفلزی، آب، خاک و جنگلها است اما بهرهبرداری بیرویه و ناپایدار از این منابع در دهههای اخیر، باعث بروز بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی جدی شده است. در حال حاضر، ایران با یکی از بالاترین نرخهای فرسایش خاک در جهان، در فهرست کشورهای دارای تنش آبی شدید قرار دارد. از طرفی، وابستگی بخشهای مختلف تولیدی به واردات مواد اولیه، کشور را در برابر نوسانات بازارهای جهانی آسیبپذیر کرده است.
تولید پسماند؛ هزینه پنهان اقتصاد خطی
طبق اعلام سازمان مدیریت پسماند، ایران روزانه بیش از ۵۸ هزار تن پسماند شهری تولید میکند که معادل بیش از ۲۰میلیون تن در سال است. تنها در تهران، سرانه تولید زباله هر نفر به حدود ۸۷۰ گرم در روز میرسد؛ درحالیکه میانگین جهانی در بسیاری از کشورهای توسعهیافته کمتر از این مقدار است. از کل پسماند تولیدی، تنها حدود ۱۰ تا ۱۷ درصد بازیافت میشود و مابقی یا دفن یا سوزانده میشود که خود منجر به انتشار گازهای گلخانهای، آلودگی منابع آبی و خاک میشود.
علاوه بر آن، ایران با تولید سالانه حدود ۴میلیون تن پسماند پلاستیکی، در بین ۲۰ کشور اول جهان قرار دارد. ۹۶درصد این کیسهها پس از یکبار مصرف دور ریخته میشوند. تداوم این روند نهتنها چالش زیستمحیطی جدی ایجاد میکند، بلکه هزینههای اقتصادی هنگفتی به کشور تحمیل میکند. اقتصاد چرخشی با طراحی محصول با طول عمر بیشتر، کاهش مصرف غیر ضروری ظروف یکبار مصرف و برنامههای تفکیک از مبدا میتواند الگوی نوین و پایدار در مدیریت پسماند باشد.
ضایعات در بخش کشاورزی و غذا
برآوردها نشان میدهد که از مجموع ۱۰۰میلیون تن محصولات کشاورزی تولیدی در ایران، سالانه ۲۵ تا ۳۰میلیون تن در مراحل مختلف کاشت، برداشت، نگهداری و توزیع به ضایعات تبدیل میشود. این مقدار معادل غذای موردنیاز ۱۵ تا ۱۶میلیون نفر است. با توجه به منابع محدود و با ارزشی که برای تولید این محصولات صرف میشود، این حجم از ضایعات نشاندهنده ناکارآمدی جدی در زنجیره تولید است که اجرای اقتصاد چرخشی میتواند با ارتقای بستهبندی، حملونقل و فرآوری، این میزان اتلاف را کاهش دهد.
فرصتهای نهفته در بازیافت و بازتولید
اقتصاد چرخشی میتواند فرصتی برای ایجاد اشتغال در صنایع بازیافت و تعمیر فراهم آورد. بسیاری از کشورها با گسترش این مدل، توانستهاند صدها هزار شغل در حوزههای فناوری بازیافت، طراحی پایدار، تعمیر تجهیزات و مدیریت منابع، کمپوست و بازیافت پسماند آلی، اقتصاد دیجیتال، طراحی صنعتی پایدار و آموزش و فرهنگسازی ایجاد کنند. برای مثال، هلند و فنلاند اهداف مشخصی برای گذار کامل به اقتصاد چرخشی تا سال ۲۰۵۰ تعیین کردهاند و برنامههایی برای کاهش اتکا به منابع اولیه دارند.
در ایران نیز با سرمایهگذاری هوشمندانه در فناوریهای بازیافت صنعتی، طراحی مجدد کالاها و حمایت از شرکتهای دانشبنیان، میتوان زنجیرههای تولیدی با وابستگی کمتر به واردات شکل داد و امنیت اقتصادی کشور را تقویت کرد. در حال حاضر، صنایع مانند رنگ و رزین، داروسازی، نساجی و پوشاک، سلولزی و غذایی و نوشیدنی به شدت وابسته به واردات مواد اولیه هستند.
چالشها و الزامات اجرایی اقتصاد چرخشی
با وجود پتانسیل بالای اقتصاد چرخشی، موانع ساختاری متعددی مانع اجرای آن در ایران شدهاند. مهمترین چالشها عبارتاند از:
نبود قوانین الزامآور در حوزه طراحی پایدار و بازیافت
عدم وجود مشوقهای مالی برای تولیدکنندگان مسوولیتپذیر
ضعف زیرساختها و فناوری
چالشهای اقتصادی و مالی جهت سرمایهگذاری اولیه
نظام ناکارآمد مدیریت پسماند
ضعف در طراحی صنعتی پایدار
کمبود آگاهی عمومی و آموزش مصرفکنندگان
برای عبور از این موانع، دولت باید با تدوین سیاستهای حمایتی و قوانین جامع اقتصاد چرخشی، ایجاد مشوقهای مالیاتی، سرمایهگذاری در زیرساختهای زیستمحیطی و بازیافت و طراحی صنعتی و فرهنگسازی در سطح جامعه، بستر لازم برای گذار به اقتصاد چرخشی را فراهم کند. همچنین الزام صنایع به استفاده از ابزارهای ارزیابی چرخه عمر (LCA) و محاسبه و گزارشگیری اثرات زیستمحیطی محصولات خود جهت تصمیمگیری علمی برای طراحی پایدار و بهرهوری منابع از جمله راهکارهایی هستند که در صنایع میتواند مورد توجه قرار گیرد.
نتیجهگیری
اقتصاد چرخشی تنها یک مدل نظری نیست، بلکه ضرورتی استراتژیک برای کشورهایی مانند ایران است که با محدودیت منابع و بحرانهای زیستمحیطی دست و پنجه نرم میکنند. گذار از اقتصاد خطی به چرخشی میتواند ضمن حفظ منابع برای نسلهای آینده، بستری برای رشد نوآورانه، اشتغال پایدار و کاهش هزینههای زیستمحیطی فراهم آورد. امروز فرصتی است برای بازنگری در نگاه ما به مصرف، تولید و توسعه؛ فرصتی که نباید از دست برود.
* پژوهشگر حوزه توسعه پایدار