جنگ چطور استارت آپها را به چالش کشیده است؟

برخی از صاحبنظران و کارشناسان با اشاره به آسیبپذیری اقتصاد ایران حتی پیش از جنگ به سبب سالها تحریم و خالص رشد اقتصادی اندک، اخراج و تعدیل را حق شرکتها برای پایدار ماندن در وضعیت کنونی دانستهاند. درحالیکه برخی دیگر تاکید میکنند که با وجود اینکه ریسک تقابل نظامی در کشور وجود دارد، چنین سطحی از نداشتن آمادگی، نشانه عدم شناسایی و مدیریت درست ریسک در چنین سازمانهایی است و میتوان آن را نشانه واهی بودن مدعاهای شرکتهای استارتآپی و کسبوکارهای دیجیتال دانست. فارغ از این اختلاف، هر دو گروه صاحبنظران بر این باورند که سازمان تامین اجتماعی میتواند با اقداماتی، بخشی از بار تعدیل را از دوش افراد و کسبوکارها برداشته و زیانهای ایشان را کاهش دهد.
از جمله اقداماتی که میتوان از مجموعه تامین اجتماعی انتظار داشت این است که دریافت بیمه بیکاری برای افراد تعدیل شده در اثر جنگ را تسهیل کند، امری که با توقف بخشی از محدودیتهای دریافت بیمه بیکاری صورت میپذیرد. بسیاری از شرکتها، اولویت تعدیل خود را به افرادی با سابقه کمتر میدهند، درحالیکه این افراد به سبب الزام سابقه کاری بیش از یک سال در آخرین کارگاه، قادر به دریافت بیمه بیکاری نیستند. موعد برقراری بیمه بیکاری گاه تا چند ماه به طول میانجامد که ممکن است نیاز فعلی افراد را برآورده نکند. بسیاری از شرکتها (عمدتا شرکتهای کوچکتر) از ارائه نسخهای از قرارداد یا نامه تعدیل به کارکنان خود سر باز میزنند، یا ادامه همکاری را منوط به آینده میکنند و کارکنان را در وضعیت ابهام قرار میدهند که عملا امکان اقدام برای بیمه بیکاری را از فرد سلب میکنند. همه اینها محدودیتهای بیمه بیکاری است که دولت بهراحتی میتواند آنها را برای تعدیلشدههای ناشی از جنگ موقتا متوقف کند.
همچنین بسیاری از کسبوکارها عملا نتوانستهاند پرداختی برای حقوق داشته باشند یا کارکنان خود را موظف به گرفتن مرخصی در روزهای جنگ و پس از آن کردهاند. همه اینها مواردی است که انتظار میرود سازمان تامین اجتماعی و مجموعه وزارت کار تدبیری برای آن در دستور کار قرار دهند تا مانع زیان دیدن بیشتر بدنه تخصصی کشور شوند.
اگر آثار منفی موج تعدیلها مهار نشود، نهتنها کسبوکارهای دیجیتال با زیانهای جبرانناپذیری مواجه میشوند، بلکه بدنه تخصصی کشور که سرمایه اصلی این اکوسیستم است، انگیزهای تازه برای مهاجرت پیدا خواهد کرد. به علاوه، فراتر از یک چالش اقتصادی، بحرانی اجتماعی پدید آورده و اعتماد به آینده اکوسیستم نوآوری را تضعیف میکند. برای پیشگیری از این فاجعه، دولت باید با شجاعت و سرعت، عمل کند. تسهیل دسترسی به بیمه بیکاری تنها یک گام ابتدایی است؛ سیاستهای حمایتی مانند ارائه وامهای کمبهره، معافیتهای مالیاتی موقت و ایجاد صندوقهای حمایتی برای استارتآپهای آسیبدیده میتواند به بازسازی اکوسیستم کمک کند.
از سوی دیگر، چنان که بارها گفته شده اگر دنبال تقویت سهم اقتصاد دیجیتال هستیم، تقویت زیرساختها و به خصوص اینترنت پایدار ضرورت دارد. تجربه جنگ بار دیگر نشان داد که ناپایداری اینترنت میتواند ستون فقرات کسبوکارهای دیجیتال را در هم بشکند. دولت میتواند با سرمایهگذاری در زیرساختهای ارتباطی و ایجاد مکانیزمهای جبران خسارت برای کسبوکارهای متضرر از قطعی اینترنت، اعتماد را به این بخش بازگرداند. در نهایت، این بحران میتواند فرصتی باشد برای بازنگری در مدلهای مدیریت ریسک استارتآپها. شرکتها باید درسهای جنگ را به استراتژیهای خود اضافه کنند: تنوعبخشی به منابع درآمدی، کاهش وابستگی به زیرساختهای آسیبپذیر و تقویت تابآوری سازمانی.
* تحلیلگر کسب و کار