روایت دو چهره دانشگاهی از موانع توسعه
از شوکدرمانی تا فیلترینگ

با نگاهی ریشهای به وضعیت اقتصادی کشور، میتوان ضعف بنیه اندیشهورزی، سیاستهای شوکدرمانی و عملکرد مخرب برخی نهادهای مالی خصوصی را بهعنوان عوامل اصلی بحران اقتصادی معرفی کرد.
توسعه، فرایندی ارگانیک نه مکانیکی
جواد اطاعت، استاد دانشگاه شهید بهشتی و از چهرههای شناختهشده علوم سیاسی و اقتصاد توسعه، با نگاهی آسیب شناسانه به وضعیت فعلی کشور، بر لزوم اصلاحات ساختاری، تعامل سازنده در سیاست خارجی و شایسته گزینی در سطوح مدیریتی تأکید کرد.
اطاعت با بررسی روندهای اقتصادی ایران در مقایسه با کشورهای موفق منطقه نظیر ترکیه، مالزی و کره جنوبی، ضعف سیاستگذاری، انفعال در جذب سرمایهگذاری خارجی، و بعضاً نگاههای قومگرایانه در مدیریت را ازجمله دلایل عقبماندگی توسعهای ایران برشمرد. اطاعت بابیان اینکه توسعه یک موجود زنده است، نه یک ماشین مکانیکی، افزود: نمیتوان مسائل کشور را از تحریمها جدا کرد، یا محیطزیست را تخریب کرد و انتظار تداوم توسعه داشت. توسعه نیازمند هماهنگی میان همه ارکان حاکمیتی، سیاسی و اقتصادی است.
تعاملگرایی؛ پیششرط توسعه پایدار
وی با اشاره به اهمیت سیاست خارجی گفت: نمیتوان همزمان با تقابل در سیاست خارجی، انتظار رشد اقتصادی و جذب سرمایهگذار خارجی داشت. تعامل با جهان پیششرط توسعه گردشگری، صادرات، فناوری و حتی امنیت سرزمینی است. او تأکید کرد: ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خود نه میتواند بهطور کامل غربگرا باشد و نه شرق گرا. ما در منطقهای موسوم به ریملند یا کمربند شکننده قرار داریم، جایی که تعامل همهجانبه الزامی است.
سرمایهگذاری خارجی؛ کلید اشتغال و امنیت
این استاد دانشگاه، سرمایهگذاری خارجی را مهمترین ابزار تأمین امنیت در عصر ژئواکونومی دانست و گفت: اگر دو هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی جذب کنیم، علاوه بر اشتغال و رشد اقتصادی، انتقال فناوری و امنیت ملی نیز تقویت میشود.
نظام مدیریتی ناکارآمد و شایسته گزینی فراموششده
اطاعت با انتقاد از نظام گزینش مدیران در کشور گفت: در ایران، شایسته گزینی استثناء است و اغلب انتخابها بر اساس ارادت شخصی، وابستگیهای قومی یا مرید و مرادی صورت میگیرد. درحالیکه در نظامهای توسعهیافته، توانمندی و تخصص، معیار اصلی انتخاب مدیران است.
فیلترینگ فضای مجازی؛ ضربه به اقتصاد دیجیتال
وی افزود: در سالهای اخیر سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی از ۷.۳ درصد به کمتر از ۴ درصد کاهشیافته که نشان میدهد محدودسازی اینترنت، ضربهای جدی به اشتغال و کارآفرینی وارد کرده است.
راهکارهای پیشنهادی برای عبور از بحران
اطاعت در پایان سخنان خود مجموعهای از راهکارهای کلان برای اصلاح مسیر توسعه کشور ارائه داد که شامل: تمرکززدایی در تصمیمگیریها، برنامهریزی بر اساس آمایش سرزمینی، واگذاری امور به مدیران محلی، مکانیابی صحیح صنایع، توجه به اشتغال مولد در روستاها و توسعه صنعت گردشگری بود. وی تأکید کرد: تا زمانی که مبنای تصمیمگیریها بر شواهد علمی، منافع ملی و آیندهنگری نباشد، نمیتوان چشماندازی روشن برای ایران ۱۴۰۴ ترسیم کرد.
بحران اندیشه و سیاستهای نابخردانه، ریشه مشکلات اقتصاد ایران
فرشاد مومنی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، نیز در این همایش، ریشه مشکلات و روند روبهزوال اقتصاد کشور را نه در عوامل بیرونی، بلکه در ضعف بنیه اندیشهورزی و اتخاذ سیاستهای نابخردانه اقتصادی دانست.
وی تأکید کرد: رقابت واقعی میان کشورها، تجسمیافته رقابت میان اندیشههاست و هر جا اوضاع نابسامان است، باید از زاویه کیفیت اندیشهها به آن نگریست. به گفته وی، مسیر نجات از وضعیت کنونی، ابتدا در شناسایی بنیانهای اندیشهای شکلدهنده وضعیت موجود و سپس شناسایی بنیانهای اندیشهای شکلدهنده وضعیت مطلوب نهفته است. مؤمنی با اشاره به اهمیت یکسان بنیانهای اندیشه علمی و دینی در تعیین سرنوشت جامعه، تصریح کرد: در تاریخ بشر، هرگاه منزلت عقل در ساحت علم و دین تنزل یافته، به سمت انحطاط حرکت کردهایم و هرگاه فهم علمی و دینی عقلمحور بوده، مسیر اعتلا پیموده شده است. وی با تأکید بر اینکه مهمترین ابزار مطالعه چشمانداز اقتصادی، مشاهده روندهاست، روندهای کلیدی برای یک کشور توسعهخواه را تحول بنیه تولیدی، کیفیت اشتغال و تجارت خارجی برشمرد. به باور این اقتصاددان، با نگاه از این دریچه به واقعیتهای ایران، با یک سقوط بزرگ در بنیه یادگیری از تجربهها روبهرو هستیم.
سقوط بزرگ اقتصادی: ۳۵ سال افول شاخصها
مؤمنی با بررسی روندی شاخص رابطه مبادله که نشاندهنده توان رقابت و مقاومت اقتصاد ملی است، این روند را تکاندهنده توصیف کرد. وی گفت: در ۱۰ سال اول پس از انقلاب، سهم ایران از تولید و تجارت جهانی بیش از سهم جمعیتیاش بوده، اما در سالهای بعد، این سهم به شدت تنزل کرده. این تنزل حتی در دورانی رخداده که کشور جهشهای بیسابقه در درآمد نفتی و تربیت نیروی انسانی را تجربه کرده و با تهدید امنیت ملی بیرونی روبهرو نبوده است. این روند نزولی در سالهای اخیر نیز استمرار داشته است.
شوکدرمانی: عامل ویرانی و پریشانی( آنومی)
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، سیاست شوکدرمانی را پدیدهای معرفی کرد که کمر ایران را شکسته است. وی توضیح داد: جامعهای که پیدرپی در معرض شوک قرار میگیرد، دچار سرگشتگی، تحیر، بلاتکلیفی و گم کردن جهت شده و به مرحله آنومی یا همان بیهنجاری میرسد. مرحله بعدی آنومی، خود تخریبی است. این وضعیت، بنیه یادگیری نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور را نابود کرده است.
نا ترازی: پردهپوشی بر مشکلات ریشهای
مؤمنی به مفهوم نا ترازی که این روزها برای توصیف بحرانهایی نظیر انرژی و بانکی به کار میرود، انتقاد کرد. وی گفت: این اصطلاح برای پنهان کردن مسائل پیچیده و چندبعدی سرنوشتساز استفاده میشود و مانع از فهم ریشه مشکلات میشود.
بانکهای خصوصی و خلق نقدینگی از هیچ
وی با استناد به گزارشهای رسمی مجلس، اعلام کرد: بانکهای خصوصی قادر به خلق پول از هیچ هستند و قدرت خلق نقدینگی آنها چندین برابر بانک مرکزی است. فعالیت این بانکها منجر به بیسابقهترین جهشها در نرخ ارز، طلا، مسکن و سایر نیازهای حیاتی مردم شده و بازی اقتصاد را از تولید به سوداگری بیرحمانه در نیازهای اساسی مردم متحول کرده است. مؤمنی تأکید: که حتی با درک این خطای سیاستی و فجایع ناشی از آن، رفتارها تغییر نکرده است.
امید به آینده: خردورزی و شفافیت
وی وجه امیدبخش قضیه را این دانست که این مسائل در تسخیر علم قرار دارند و با مبنا قرار دادن علم و خرد در قاعده گذاری و اداره کشور میتوان مسیر را تغییر داد. وی شفافیت را مسیر برونرفت از وضعیت کنونی دانست و افزود: درحالیکه ایران پیچیدهترین شرایط بینالمللی را تجربه میکند و درگیر آنومی است، تشخیص اولویتها، چه در مناسبات داخلی و چه بینالمللی، دقیق و مطلوب نیست. درنهایت، وی بر لزوم بازگشت به مسیر شفافیت، خرد و دانایی برای فهم ریشهها و یافتن سازوکارهای برونرفت تأکید کرد.