درباره توسعه اقتصادی

این اصطلاح در قرن بیستم و قرن بیست و یکم مکرراً مورد استفاده قرار گرفته است، اما این مفهوم برای مدت طولانی در غرب وجود داشته است. «مدرنیزاسیون»، «غرب زدگی» و به ویژه «صنعتی شدن» اصطلاحاتی هستند که اغلب در بحث توسعه ی اقتصادی به کار می‌روند. از لحاظ تاریخی، سیاست های توسعه ی اقتصادی بر صنعتی سازی و زیرساختها متمرکز شده‌اند. از دهه ۱۹۶۰، به‌طور فزاینده ای بر کاهش فقر متمرکز شده است. در حالی که توسعه ی اقتصادی یک مداخله سیاستی با هدف بهبود رفاه مردم است، رشد اقتصادی پدیده ای از بهره‌وری بازار و افزایش تولید ناخالص داخلی است. آمارتیا سن، اقتصاددان، رشد اقتصادی را «یکی از جنبه‌های فرایند توسعه اقتصادی» توصیف می‌کند.توسعه اقتصادی (Economic Development) یکی از اصطلاحات اقتصادی به معنای رشد همراه با افزایش ظرفیت‌های تولیدی اعم از ظرفیت‌های فیزیکی، انسانی و اجتماعی. توسعه، حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان، پدیده‌ای کیفی است برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی و هیچ محدودیتی ندارد.

توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد: ۱: افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه و ریشه‌کنی فقر؛ ۲: ایجاد اشتغال، که این اهداف در راستای عدالت اجتماعی است.

از جمله شاخص‌های توسعه اقتصادی می‌توان این موارد را: شاخص توسعه انسانی، شاخص خوشحالی سیاره، شاخص کیفیت زندگی، درآمد یا تولید ناخالص ملی و شاخص فرهنگی بر شمرد.توسعه ی اقتصادی مفهومی کلیدی و یکی از عوامل اصلی حکمرانی خوب در پیشرفت کشورها است. اگر‌چه، در نگاه اول به نظر می‌رسد مفهوم توسعه ی اقتصادی با مفهوم رشد اقتصادی یکسان است اما این دو مفهوم از جنبه‌هایی با هم متفاوت هستند. بنابر‌این جهت فهم موضوع لازم است این تفاوت تشریح شود. در این نوشتار به زبان ساده این تفاوت، مفهوم توسعه ی اقتصادی،اهمیت آن،نحوه سنجش و کاربردهای مرتبط بیان می شود.برای مثال، رشد اقتصادی به افزایش درآمدهای یک جامعه یا همان درآمد ناخالص ملی می‌پردازد که وابسته به تغییر کمی متغیرهای تولید و عوامل موثر بر آن است. اما مفهوم توسعه چیزی فراتر از آن است. 

در توسعه با تغییر در زیرساخت‌های یک جامعه، تحول کلیدی در وضعیت متغیرهای کلیدی آن جامعه به وجود می‌آید. بنابراین رشد می‌تواند پیامد ایجاد توسعه باشد. به عبارت دیگر، رشد به تغییر کمی متغیرها و توسعه به تغییر کیفی متغیرها اشاره دارد.توسعه اقتصادی، به سیاست‌ها، برنامه‌ها یا فعالیت‌هایی می‌گویند که به منظور دستیابی به بهبود شرایط اقتصادی و کیفیت زندگی یک جامعه استفاده می‌شوند. تعریف دقیق این مفهوم وابسته به جامعه‌ای است که درباره آن بحث می‌شود. اما ابعاد مختلفی از تغییرات اجتماعی-اقتصادی همراه با افزایش ظرفیت‌های تولیدی، فیزیکی، زیرساختی، فنی و فناوری را شامل می‌شود. توسعه اقتصادی از طریق تغییر بنیادی در متغیرها به دلیل ایجاد تحول از اقتصاد سنتی به مدرن طی فرآیند رشد، انجام می‌شود.رفع مشکلات جامعه نیازمند ابزارهایی است. با ایجاد رشد مرحله‌ای و تنها از طریق بهبود تدریجی نمی‌توان مسائل جدی و عمیق اقتصادی یک جامعه را برطرف کرد.

بسیاری از جوامع توسعه نیافته یا در حال توسعه، از مشکلات عمیقی نظیر بی‌کاری، فقر، فقدان امنیت اقتصادی و غذایی رنج می‌بَرند.در مجموع رشد اقتصادی منجر به بهبود کمی این شاخص‌ها با سرعت رشد نامناسب می‌شود.بنابر‌این برای برطرف کردن مشکلات و همچنین بهبود کیفیت زندگی، نیازمند ایجاد زیرساخت‌های نوین هستند. چنین تحولی همان توسعه اقتصادی است.به صورت عمومی شاخص‌‌های توسعه اقتصادی، به صورت شاخصی مرتبط با درآمد، تولید، توسعه اجتماعی و زیر ساخت‌ها بیان می‌شود. بر اساس تعریف بانک جهانی، هیچ شاخص توسعه یکپارچه‌ای برای کشورها و جوامع وجود ندارد. هر کشور متناسب با اهمیت متغیرهای اقتصادی و اجتماعی خود، می تواند شاخصی را تعریف کند. اما پُر کاربرد‌ترین شاخص‌های استفاده شده توسط کشورها به شرح زیر تعریف می شوند.شاخص سرانه تولید ناخالص ملی: اگر تولید ناخالص ملی را بر جمعیت یک کشور تقسیم کنیم، «شاخص سرانه تولید ناخالص ملی» (Gross Domestic Production Per Capita) محاسبه می‌شود.

معنی این شاخص این است که به ازای هر فرد چه قدر ثروت از طریق تولید ایجاد می‌شود.شاخص درآمد پایدار: اگر هزینه‌های تخریب محیط زیست که در اثر توسعه ی اقتصادی ایجاد می‌شود را به عنوان هزینه در نظر بگیریم و در حساب‌های ملی محاسبه کنیم، به «شاخص درآمد پایدار» (Sustainable Income) دست می‌یابیم. این شاخص رابطه بین توسعه اقتصادی و حفاظت از منابع و محیط زیست را نشان می دهد.

شاخص برابری توانایی خرید به ازای افراد جامعه: این شاخص مشخص می‌کند افراد جوامع مختلف یک کالا یا خدمات با کیفیت و کمیت یکسان را با چه هزینه تمام شده‌ای می توانند تهیه کنند. همچنین این هزینه نسبت به سایر کشورها چه وضعیتی دارد. اگر همه قیمت‌های یک کشور را به ازای کالاها و خدمات موجود در نظر بگیریم و آن‌ها را به ازای توانایی خرید و مصرف یک فرد محاسبه کنیم، «شاخص برابری توانایی خرید را به ازای افراد جامعه» (Purchasing Power Parity) محاسبه می‌شود.شاخص توسعه انسانی: «شاخص توسعه انسانی» ( Human Development Index) توسط سازمان ملل متحد طراحی شده است. 

این شاخص بر اساس مجموعه‌ای از متغیرهای مختلف مانند درآمد سرانه واقعی، امید به زندگی، دسترسی به آموزش و غیره محاسبه می‌شود.شاخص مشارکت زنان در امور اجتماعی: مبنای این شاخص بر فرض مداخله بیش‌تر زنان در امور اجتماعی در کشورهای توسعه یافته استوار می‌باشد. «شاخص مشارکت زنان در امور اجتماعی» (Women Social Institution Index) بر اساس سهم زنان در مشاغل مختلف و پست‌های مدیریتی محاسبه می‌شود.شاخص اقتدار ملی: این شاخص نشان می‌دهد که کشورها تا چه میزان بدون کمک سایر کشورها قادر به پیشبرد امور خود هستند. نام دیگر «شاخص اقتدار ملی» (National Independency Index)، شاخص استقلال ملی نیز هست.