شکست پروژه هیدروژن سبز؟

کاهش تقاضا، هزینههای سرسامآور تولید، زیرساختهای ناکافی و نااطمینانی، اقتصاد این صنعت نوپا را به شدت به چالش کشیده است. در آمریکا، لایحه بزرگ و زیبا که توسط دونالد ترامپ مطرح و به قانون تبدیل شد، با تغییر مهلت دریافت اعتبارات مالیاتی تولید هیدروژن پاک، ضربه سختی به این بخش وارد کرده است.
این تغییر، که بخشی از قانون کاهش تورم بایدن در سال ۲۰۲۲ را اصلاح کرد، توجیه اقتصادی بسیاری از پروژههای هیدروژن را به خطر انداخته و آینده این صنعت در آمریکا و جهان را با ابهام مواجه کرده است. هیدروژن سبز، که از طریق برقکافت آب (تجزیه آب به عناصر سازنده آن) با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی تولید میشود، به دلیل تولید بدون کربن، گزینهای کلیدی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای است.
این حامل انرژی با چگالی بالا و قابلیت ذخیرهسازی، در صنایعی مانند تولید فولاد، آمونیاک و پتروشیمی، حملونقل (کامیونها، کشتیها، هواپیماها)، گرمایش و ذخیرهسازی بلندمدت انرژی تجدیدپذیر کاربرد دارد و میتواند جایگزین سوختهای فسیلی در بخشهایی شود که برقیسازی دشوار است. تولید هیدروژن سبز، امکان ذخیره و انتقال انرژی پاک را فراهم میکند، انتشار کربن را کاهش میدهد و به پایداری شبکههای انرژی تجدیدپذیر کمک میکند.
تاثیر لایحه بزرگ و زیبا
ایالت لوئیزیانا، که به دلیل موقعیت استراتژیک و منابع انرژی خود به یکی از مراکز اصلی پروژههای هیدروژن در آمریکا تبدیل شده، بیش از همه تحتتاثیر قانون جدید قرار گرفته است. در حال حاضر، ۴۶ پروژه مرتبط با هیدروژن و آمونیاک در این ایالت واجد شرایط دریافت اعتبارات مالیاتی هستند. از جمله این پروژهها میتوان به کارخانه ۷.۵ میلیارد دلاری تولید آمونیاک و هیدروژن آبی شرکت Clean Hydrogen Works و تاسیسات ۴.۵ میلیارد دلاری هیدروژن آبی شرکت Air Products اشاره کرد. این پروژهها نهتنها برای اقتصاد محلی لوئیزیانا، بلکه برای اهداف بلندپروازانه آمریکا در کاهش انتشار کربن اهمیت دارند. با این حال، تسریع مهلت اعتبارات مالیاتی، بسیاری از این پروژهها را در معرض خطر لغو قرار داده است، زیرا توسعهدهندگان برای تامین مالی و تکمیل پروژهها در بازه زمانی کوتاهتر با فشار بیشتری مواجه شدهاند.
اما مشکلات صنعت هیدروژن سبز تنها به قانون جدید ترامپ محدود نیست. در سراسر جهان، توسعهدهندگان با مشکلات مشترکی از جمله تقاضای پایین برای سوخت کمکربن، هزینههای بالای تولید و کمبود زیرساختهای لازم برای توزیع و استفاده از هیدروژن مواجه هستند. این چالشها باعث شدهاند که بسیاری از پروژههای بزرگ لغو یا بهطور قابلتوجهی کوچکتر شوند.
در آمریکا، شرکت Hy Stor سال گذشته رزرو بیش از یک گیگاوات ظرفیت برقکافت از شرکت نروژی نل برای پروژه «هاب هیدروژن پاک میسیسیپی» را لغو کرد. به گفته مقامات این شرکت، فشارهای بازار و تاخیر در پیشرفت پروژه، ادامه پرداختهای رزرو ظرفیت را از نظر مالی توجیهناپذیر کرده است.
در فوریه گذشته، شرکت «ایر پروداکت» مستقر در پنسیلوانیا نیز اعلام کرد چند پروژه هیدروژن سبز خود در آمریکا از جمله یک تاسیسات ۵۰۰ میلیون دلاری در نیویورک و یک پروژه سوخت هوانوردی پایدار در کالیفرنیا را متوقف خواهدکرد. این اقدام بخشی از کاهش ۳.۱ میلیارد دلاری ارزش داراییهای این شرکت بود که به دلیل چالشهای تجاری، مقرراتی و تمرکز بر پروژههای سودآورتر برای سهامداران صورت گرفته است.
عقبنشینی غولهای انرژی
در اروپا نیز شرکتهای بزرگ انرژی با چالشهای مشابهی مواجه شدهاند. سال گذشته، شرکت شل از ساخت کارخانه هیدروژن کمکربن در نروژ صرفنظر کرد و دلیل آن را «نبود تقاضای کافی» عنوان کرد. در ماه آوریل، شرکت بیپی اعلام کرد که از برنامههای خود برای سرمایهگذاری در هیدروژن صرفنظر کرده و به جای آن بر گاز طبیعی مایع (LNG) در حملونقل تمرکز خواهد کرد. همچنین این شرکت بهتازگی از پروژه ۳۶ میلیارد دلاری هاب انرژی تجدیدپذیر استرالیا کنارهگیری کرده و از نقش اپراتور و سهامدار آن نیز خارج شده است.
یک شرکت برق اسپانیایی، نیز به دلیل تاخیر در تامین مالی، سرمایهگذاری خود در حوزه هیدروژن سبز را تقریبا دو سوم کاهش داد. این شرکت هدف تولید سالانه خود تا سال ۲۰۳۰ را از ۳۵۰هزار تن به حدود ۱۲۰هزار تن کاهش داده است. همچنین شرکت شرکت فولادسازی چندملیتی ArcelorMittal مستقر در لوکزامبورگ، با وجود دریافت ۱.۳ میلیارد یورو یارانه دولتی، از اجرای پروژه ۲.۹ میلیارد یورویی تبدیل دو کارخانه فولاد در آلمان به هیدروژن صرفنظر کرده است. در اسپانیا نیز، شرکت رپسول اعلام کرد که هدفگذاری تولید هیدروژن سبز خود تا سال ۲۰۳۰ را تا ۶۳درصد کاهش داده و ظرفیت برقکافت خود را از ۱.۹ گیگاوات به ۰.۷ تا ۱.۲ گیگاوات کاهش میدهد. این تصمیم در واکنش به مشکلات بازار، ابهامات نظارتی و هزینه بالای تولید اتخاذ شده است.
توقف پروژههای کلیدی
بازار استرالیا نیز از موج توقف پروژهها بینصیب نمانده است. در سپتامبر ۲۰۲۴، شرکت وودساید ، بزرگترین تولیدکننده مستقل نفت و گاز این کشور، از اجرای دو پروژه هیدروژن سبز در استرالیا و نیوزیلند صرفنظر کرد. در مارس ۲۰۲۵، شرکت بازرگانی ترافیگورا نیز پروژه ساخت کارخانه هیدروژن سبز به ارزش ۷۵۰ میلیون دلار استرالیا در محل کارخانه سرب را کنار گذاشته است. در همین حال، دولت ایالت کوئینزلند از تامین مالی یک پروژه عظیم ۱۲.۵ میلیارد دلاری برای ساخت کارخانه هیدروژن سبز تا سال ۲۰۲۸ منصرف شد؛ پروژهای که قرار بود یکی از پیشرفتهترین و بزرگترین در نوع خود باشد.
در آسیا، شرکت ژاپنی صنایع سنگین کاوازاکی نیز اعلام کرد که پروژه تبدیل زغالسنگ به هیدروژن در استرالیا را به دلیل فشارهای زمانی و هزینهای متوقف کرده است.
ریشههای بحران در صنعت
موج لغو و عقبنشینیها نشان میدهد که صنعت هیدروژن سبز، با وجود حمایتهای سیاسی و رسانهای، هنوز در دستیابی به پایداری اقتصادی ناکام مانده است. تولید هیدروژن سبز از طریق برقکافت آب و با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، به زیرساختهای پرهزینه و گسترده برای ذخیرهسازی و توزیع نیاز دارد. از سوی دیگر، تقاضای پایین در بخشهایی مانند صنعت و حملونقل، همراه با سرمایهگذاریهای سنگین و عدمقطعیتهای مقرراتی، باعث شده بسیاری از سرمایهگذاران و شرکتها در برنامههای خود تجدیدنظر کنند. حتی یارانههای دولتی نیز نتوانستهاند این مشکلات را برطرف کنند. در برخی موارد، این حمایتها به اندازه کافی گسترده نبوده یا تحتتاثیر تغییرات سیاسی، اثربخشی خود را از دست دادهاند. همچنین نبود زیرساختهایی مانند خطوط لوله و ایستگاههای سوختگیری، رشد این صنعت را محدود کرده است.
چشمانداز مبهم
با وجود این عقبگردها، برخی تحلیلگران بر این باورند که رکود فعلی ممکن است گذرا باشد. پیشرفتهای فنی در حوزه برقکافتها، کاهش هزینه انرژی تجدیدپذیر و توسعه زیرساختها میتواند مسیر بازگشت سرمایهگذاریها را هموار کند. البته برای تحقق این چشمانداز، نیاز به همکاری جدی بین دولتها، شرکتها و سرمایهگذاران برای ایجاد بازار پایدار و قابل اتکا وجود دارد. در حال حاضر، تبوتاب اولیهای که هیدروژن سبز را بهعنوان ناجی اقلیمی معرفی میکرد، فروکش کرده و به یک جریان ضعیف بدل شده است. اما اگر چالشهای فعلی حل شوند، این سوخت پاک میتواند همچنان نقشی کلیدی در آینده انرژی ایفا کند.