صلح ، به‌عنوان مسوولیت اجتماعی

پایداری یا مسوولیت شرکتی اغلب با سه مولفه محیط‌‌‌زیست، جامعه و حاکمیت شرکتی شناخته می‌شود و به اختصار ESG خوانده می‌شود. اما می‌توان به این حروف اختصاری یک حرف پی (P) به عنوان حرف نخست صلح اضافه کرد، چرا که هرگونه آشوب و کشمکش، همزمان زندگی ساکنان یک منطقه را به خطر می‌‌‌اندازد و شرایط اقتصادی را در آن تضعیف می‌کند.

به عنوان مثال، قیمت‌ها افزایش می‌‌‌یابند. شبکه توزیع با موانع و گلوگاه‌‌‌های مختلف مواجه می‌شود و بسیاری از مشکلات دیگر. با این توضیح، منطق توجه کسب و کارها به صلح در این است که از طریق نقش‌‌‌آفرینی در صلح جهانی، حلقه‌‌‌های مثبتی ایجاد کنند که همزمان منافع آن به کسب و کارها و جوامع هدف می‌‌‌رسد. به عبارت دیگر، نجات انسان‌‌‌ها می‌تواند منجر به محیط پایدارتر کسب و کار شود و محیط پایدارتر کسب و کار نیز می‌تواند منجر به نجات انسان شود.

پیشنهاد اضافه کردن صلح به مولفه‌‌‌های سه‌‌‌گانه مسوولیت شرکتی در سال‌جاری و در «مجمع کسب و کار هیروشیما برای صلح جهانی» مطرح شد. در این انجمن، گروهی از مدیران و شخصیت‌‌‌های دانشگاهی اعلامیه‌‌‌ای برای افزایش آگاهی درباره اثر کسب و کار بر صلح و نقش صلح در ایجاد اقتصاد باثبات منتشر کردند.

از نظر این انجمن، صلح فقط به معنای تداوم فعالیت‌‌‌های اقتصادی در مناطق بحران‌‌‌زده یا توسعه‌‌‌ای نیست که نسبت به محیط‌‌‌زیست و عوامل زمینه‌‌‌ساز درگیری بی‌‌‌تفاوت باشد، بلکه مفهومی عمیق‌‌‌تر و جامع‌‌‌تر دارد. این تعریف همچنین کسب و کارها را قادر به نقش‌‌‌آفرینی در گردشگری، فرهنگ، ورزش و آموزش می‌‌‌داند و حتی از طریق ایفای نقش در رسانه قادر است گفت‌‌‌وگویی جهانی بین شهروندان و ملت‌‌‌ها رقم بزند.

سینتیا وانگ، استاد مدرسه کسب و کار کلاگ و عضو مرکز پژوهشی حل تعارضات، بر اساس تجربیاتش در گفت‌‌‌وگو با مدیران مختلف، راهکارهایی برای توجه به صلح در مناطق ناآرام برای کسب و کارها ارائه می‌کند:

 ریسک‌‌‌ها را درک کنید

نخستین موضوع برای رهبران کسب و کار این است که درک کاملی از ریسک‌‌‌های مختلف عملیاتی در نواحی بی‌‌‌ثبات داشته باشند. نمی‌توان فقط بر اساس تصورات و بدون ملاحظه عمیق منافع گروه‌‌‌های درگیر به فعالیت پرداخت.

در کارگروه تخصص هیروشیما، یکی از همکاران وانگ به نام تومایوکی کیمورا، مثالی از تجربه خود آورد. او در دوران کارش در «بانک توسعه آسیا»، مسوول سرمایه‌گذاری در افغانستان بود که زمان آن به اوایل دهه ۲۰۰۰ برمی‌‌‌گردد. پروژه‌‌‌های پیشین این بانک که شامل سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌‌‌های توسعه می‌‌‌شد، در مراحل پایانی خود توسط جوامع محلی تخریب شده بود؛ همان جوامعی که هدف بانک، خدمت‌‌‌رسانی به آنها بود.

برای اجتناب از تکرار حوادث مشابه، بانک توسعه آسیا پیش از آغاز هر پروژه، رهبران محلی را دعوت می‌‌‌کرد و با آنها توافقی سه‌‌‌جانبه بین دولت، پیمانکار و رهبران محلی امضا می‌‌‌کرد. این کار «نیازمند صبر و حوصله بسیار، شنیدن فعالانه دغدغه‌‌‌های جامعه محلی و فروتنی در تعامل با آنها بود. شرایط پیش ‌‌‌آمده همچنین به مدیران بانک آموخت که بدون درک و پذیرش جامعه محلی، کل پروژه‌‌‌ها با ریسک بزرگی برای از بین رفتن مواجه هستند.»

 دیدگاه‌‌‌های دیگران را دریافت کنید

برای درک منافع ذی‌نفعان، وانگ پیشنهاد می‌کند که رهبران کسب و کار ابتدا خود را جای آنها بگذارند. او می‌‌‌گوید: «خود را جای گروه‌‌‌های مختلف بگذارید تا بتوانید انگیزه‌‌‌های آنها و اقدامات ممکن در قبال این انگیزه‌‌‌ها را درک کنید. به عنوان مثال، ممکن است خواسته‌‌‌های جامعه محلی با خواسته‌‌‌های دولت تفاوت بسیاری داشته باشد و این شرایط نیازمند اقدامات محافظه‌‌‌کارانه‌‌‌تری باشد.»

تجربه افغانستان نشان داد افراد و گروه‌‌‌هایی که تحت‌تاثیر تصمیم و فعالیت‌‌‌های خود قرار می‌‌‌گیرند، شاید بیشتر از گروه‌‌‌های حاضر بر سر میز مذاکره، واکنش نشان دهند. به همین دلیل، لازم است اگر کوچک‌ترین احتمالی می‌‌‌دهید که افراد یا نهادهایی، تحت‌تاثیر تصمیم و فعالیت‌‌‌های شما قرار بگیرند، حتما آنها را دعوت کنید و نظرات و دیدگاه‌‌‌هایشان را دریافت کنید.

 بدون تعصب در مسیر صلح باشید

آیا شرکت‌هایی که به صلح متعهد هستند، باید آن را هم تبلیغ کنند؟ وانگ پاسخ می‌دهد: «نه همیشه.»

لازم نیست همواره در گفت‌‌‌وگو با ذی‌نفعان از موضع خود در قبال صلح و اهمیت آن صحبت کنید. البته که این موضوع بستگی به مخاطبان شما دارد. مولفه‌‌‌های مسوولیت اجتماعی (پایداری زیست‌‌‌محیطی، اجتماعی، حاکمیت شرکتی و صلح) برای برخی شنوندگان جذابیت بیشتری دارد و برخی می‌‌‌خواهند سریع‌‌‌تر وارد بحث اصلی شوند. بستگی دارد که این مسائل چقدر بر زندگی روزمره آنها اثر می‌‌‌گذارد و کدام اولویت‌‌‌ها برایشان پررنگ‌‌‌تر است. در هر صورت، ضمن آنکه در تصمیم‌گیری‌‌‌های خود صلح را در نظر می‌‌‌گیرید، لازم نیست آن را به دیگران تحمیل کنید.

وانگ مثال می‌‌‌زند: «در کشوری مانند مالدیو، مهم‌ترین دغدغه مردم، ریسک‌‌‌های ناشی از افزایش سطح آب دریاست. به همین دلیل، شرکت‌هایی که قصد فعالیت در مالدیو را دارند، بیش از هر چیز باید روی پایداری اقتصادی و زیست‌‌‌محیطی تمرکز کنند. البته باز هم برخی گروه‌‌‌ها در همین کشور، ممکن است دغدغه‌‌‌های دیگری داشته باشند، ولی به طور کلی فضای هر کشور با کشور دیگر متفاوت است.»

 شرایط آشنایی را فراهم کنید

یکی دیگر از توصیه‌‌‌های وانگ، فراهم‌‌‌سازی شرایط آشنایی با ذی‌نفعان به معنای افزایش تفاهم و اعتماد است. یکی از راه‌‌‌های کسب اعتماد این است که پروژه خود را با تمام توان شروع نکنید و ابتدا وارد فاز آزمایشی و ایجاد تعامل با ذی‌نفعان شوید. در این بازه، با نهادهای دولتی و گروه‌‌‌های محلی برای ورود به فاز اصلی پروژه برنامه‌‌‌ریزی کنید.

راهکارِ به ظاهر متضاد آن این است که حتی بخشی از ریسک مالی ذی‌نفعان را تقبل کنید تا به این صورت اعتماد آنها جلب شود. زمانی که یک جامعه ببیند سازمانی ریسک سنگینی را متحمل شده است، متوجه می‌شود که چقدر مساله برای آنها مهم است. البته که این اعتماد و تثبیت زیرساخت، پایداری مناسبی برای فعالیت فراهم می‌‌‌آورد که نتیجه آن مثبت است.

با این حال، لازم نیست بیش از اندازه ریسک کنید. همواره موثرترین روش برای جلب اعتماد و ایجاد میل به همکاری در ذی‌نفعان، شناسایی زمینه‌‌‌ها و منافع مشترک و کار کردن روی آنهاست.

 نگاه بلندمدت داشته باشید

کسب و کارها می‌توانند تردید اولیه سرمایه‌گذاران درباره مولفه‌‌‌های مسوولیت‌‌‌پذیری شرکتی (محیط‌‌‌زیست، جامعه، حاکمیت شرکتی و صلح) را با تمرکز روی چشم‌‌‌انداز بلندمدت کمتر کنند. برای این کار می‌توانید از هنر روایی، داده‌‌‌ها و اعتماد بهره بگیرید.

هنر روایی یا همان داستان‌‌‌گویی برای ایجاد تصویری واضح از ۵ تا ۱۰ سال آینده در ذهن سرمایه‌گذاران استفاده می‌شود، چرا که به احتمال زیاد دلیل تردید آنها، درک نکردن تصویری است که شما از وضعیت آینده در ذهن دارید. همچنین می‌توانید روایت‌‌‌هایی از آینده، در شرایط بدون سرمایه‌گذاری و با سطوح مختلف سرمایه‌گذاری ارائه کنید.

 بهره‌‌‌گیری از داده‌‌‌ها و اطلاعات موجود نیز راه مناسب دیگری است. در نهایت، رصد مستمر دیدگاه‌‌‌های جامعه (به عنوان مثال در فضای مجازی) نشان می‌دهد که وضعیت اعتماد آنها در چه سطحی است. در این زمینه، ظهور فناوری‌‌‌های جدیدِ رصد، امکان مکانیزه کردن و نظارت دقیق‌‌‌تر بر فضای مجازی را فراهم می‌‌‌آورد.

گاه یک بحران یا اتفاق کوتاه‌‌‌مدت می‌تواند وضعیت اعتماد و تعامل با ذی‌نفعان را خدشه‌‌‌دار کند. ولی به گفته وانگ به یاد داشته باشید که هدف شما ادامه فعالیت در بلندمدت است و نیاز نیست بیش از حد لازم برای موانع کوتاه‌‌‌مدت انرژی بگذارید. مهم‌تر آنکه با اعتمادسازی و همکاری مستمر با ذی‌نفعان، امکان پیشگیری یا دست‌‌‌کم کاهش شدت بحران‌ها را به دست می‌‌‌آورید.

منبع: Kellogg Insight