نیویورکتایمز از پشت پرده تصمیمات رهبران اروپایی در مورد غزه رونمایی کرد؛
سیلی دیپلماسی بر گونه غرب

«مایکل دی. شی یر»، «استیون ارلانگر» و «راجر کوهن» در گزارش دیروز یکشنبه برای نیویورکتایمز نوشتند، این بخشی از موج قابلتوجه دیپلماسی خاورمیانه در میان قدرتهای اروپایی بود که در ۱۹ ژوئیه (۲۸تیرماه) با انتشار گسترده تصاویر وحشتناک کودکان گرسنه سرعت گرفت و ۱۰روز بعد با اعلام مشابهی در مورد تشکیل کشور فلسطین توسط نخستوزیر بریتانیا، کر استارمر، به اوج خود رسید. این اقدامات در مجموع به معنای اعلام استقلال اروپا از دولت ترامپ در مورد یک مساله استراتژیک و مهم بود که اروپاییها مدتهاست سعی کردهاند بهطور مشترک به آن بپردازند. مصاحبه با دهها مقام و دیپلمات، تلاشی سراسیمه و گاه ناهماهنگ برای صلح را پس از سالها بحث آشکار کرد که با این نتیجهگیری پیش برده شد که دیگر نمیتوانند منتظر ایالات متحده بمانند تا بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را مهار کند.
بخش کلیدی این تلاش دیپلماتیک، طرحی هشت مادهای بود که طی ۶ماه گذشته بیسروصدا توسط مقامات بریتانیایی تدوین و در ۲۹ ژوئیه (۷ مردادماه) توسط جاناتان پاول، مشاور امنیت ملی استارمر و یک میانجی کهنهکار، در میان اروپاییها توزیع شد. پاول، معمار «توافق جمعه خوب» بود که به دههها درگیری خونین در ایرلند شمالی پایان داد و از آن زمان تاکنون در چندین درگیری مشاوره داده است. یک روز پس از آنکه پاول شروع به توزیع «طرح بریتانیا» کرد، ۲۲کشور عربی بیانیهای را امضا کردند که منعکسکننده اهداف اصلی آن در کنفرانس سازمان ملل متحد به میزبانی مشترک مکرون و سعودیها بود. این بیانیه برای اولینبار شامل درخواست اتحادیه عرب مبنی بر خلع سلاح حماس و واگذاری قدرت در غزه بود. پس از ماهها اقدامات تدریجی، افزایش اقدامات دیپلماتیک اروپا منعکسکننده خشم جهانی از قتل عام در این منطقه محصور بود. همچنین تلاشی برای ارائه نمایشی تحول آفرین از اراده کشورهای عربی در برابر اسرائیل بود که ممکن است مذاکرات صلح را کلید بزند.
مقامات آگاه از مذاکرات گفتند که این موجِ فعالیتها ناشی از شواهدی از سوءتغذیه و گرسنگی گسترده در غزه، افزایش تقاضا از سوی رأیدهندگان برای اقدام و این نتیجهگیری بوده است که ایالات متحده تلاشهای خود را برای پیشبرد صلح یا محدود کردن اقدامات نظامی اسرائیل رها کرده است. یک مشاور ارشد مکرون در امور خاورمیانه که خواست نامش فاش نشود، به صراحت گفت: «ما باید اقدام میکردیم.» روز پنجشنبه (۱۶ مردادماه)، نتانیاهو عملا درخواستهای اروپا برای صلح را رد کرد؛ زمانی که کابینه امنیتی او گسترش جنگ در غزه را تصویب کرد. تصمیم نتانیاهو برای تشدید جنگ حتی مرتس، از حامیان سرسخت اسرائیل را بر آن داشت تا هرگونه محموله تسلیحات آلمانی را که میتوانست در غزه استفاده شود، به حالت تعلیق درآورد.
«در انتظار مرگ»
اواسط ماه ژوئیه بود که استارمر، وزیر امور خارجهاش، دیوید لامی و دستیارانشان متوجه شدند که بحث طولانیمدت آنها در مورد به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی به نقطه عطفی رسیده است. آنها ماهها اصرار داشتند که زمان مناسبی نیست. در یک سالی که از روی کار آمدن حزب کارگر میگذشت، آنها بمباران غزه توسط اسرائیل را محکوم کردند، تحریمهایی را علیه دو وزیر راست افراطی اسرائیلی اعمال کردند و خواستار ورود کمکهای بیشتر به این منطقه شدند. اما تا ۱۶ژوئیه، لامی در برابر قانونگذاران ناامید حزب کارگر اظهار کرد که به رسمیت شناختن فلسطین به معنای ایجاد یک کشور پایدار برای فلسطینیها در کنار اسرائیل نیست. لامی که پیش از تصدی سمت وزیر امور خارجه دوبار به کرانه باختری اشغالی سفر کرده بود، در جلسه استماع کمیته گفت: «من در واقع میخواهم دو کشور را ببینم.» اما او اظهار کرد که به رسمیت شناختن فلسطین در آن زمان بیشتر «یک چیز نمادین» خواهد بود. اما محاسبات به سرعت تغییر کرد.
در ۱۸ژوئیه، اسرائیل گسترش شهرکسازیها در کرانه باختری اشغالی را اعلام کرد؛ اقدامی که دولت بریتانیا آن را بهعنوان «نقض آشکار قوانین بینالمللی» که هرگونه شانس صلح دو دولت را به شدت تضعیف میکند، محکوم کرد. روز بعد، رسانههای خبری تصاویری از کودکان گرسنه در غزه منتشر کردند که استخوانهایشان از بدنهای نحیف بیرون زده بود. به گفته دو مقام ارشد بریتانیایی، این یک مشت محکم به گونه اروپا بود. اوضاع در میدان به سرعت رو به وخامت بود. فشار عمومی بر استارمر رو به افزایش بود. در ۲۳ ژوئیه، «سارا چمپیون»، نماینده مجلس حزب کارگر، تماسی از یک دوست در غزه دریافت کرد که برای یافتن غذا تلاش میکرد. او گفت دوستش به او گفته است: «خانواده و دوستانم همین الان منتظر مرگ هستند.» صبح روز بعد، چمپیون پیامهای واتساپ و ایمیلهایی را برای همکارانش ارسال کرد و از آنها خواست نامهای را امضا کنند که در آن از نخستوزیر خواسته شده بود فلسطین را به رسمیت بشناسد. در نهایت، بیش از ۲۵۵ نفر آن را امضا کردند.
کارتی برای بازی؟
اعلام موضع مکرون در اواخر ۲۴ ژوئیه (۲مردادماه) منتشر شد. او در شبکههای اجتماعی با به اشتراک گذاشتن نامهای به محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نوشت: «صلح ممکن است.» زبان او نشاندهنده فشاری بود که برای اقدام سریع احساس میکرد: «اجرای تنها راهحل عملی برای تحقق آرمانهای مشروع مردم فلسطین ضروری است.» مکرون هفتهها بود که اعلام میکرد میخواهد این مساله [شناسایی دولت فلسطینی] را اعلام کند، اما گاهی اوقات مردد به نظر میرسید. یک مقام بریتانیایی گفت که بریتانیا در مورد به رسمیت شناختن مشترک فلسطین بحث کرده است، اما مکرون بدون اطلاع آنها این مساله را اعلام کرد. پس از تقریبا دو سال جنگ، دیپلماتهای فرانسوی از امتناع اسرائیل برای مهار اقدامات نظامی خود یا برنامهریزی برای ثبات غزه پس از جنگ ناامید شدهاند. مکرون صبر خود را در برابر ترامپ از دست داده است. به نظر میرسد که ترامپ دیگر از راهحل دو دولتی حمایت نمیکند و به نظر میرسد علاقهای به اعمال فشار بر نتانیاهو ندارد.
رئیسجمهور فرانسه خواهان شتاب در تلاش برای صلح بود، تا حدی برای حمایت از کشورهای عرب میانهرو که خواهان پیشرفت به سوی یک کشور فلسطینی نیز هستند. با توجه به اینکه فرانسه تنها قدرت هستهای در اتحادیه اروپا، عضو دائم شورای امنیت و اقامتگاه بزرگترین جوامع یهودی و مسلمان در اروپای غربی است، مکرون میدانست که به رسمیت شناختن فلسطین در بسیاری از کشورهای دیگر طنینانداز خواهد شد. «ریم ممتاز»، متخصص سیاست خارجی فرانسه در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی گفت: «فرانسه اساسا یک کارت برای بازی داشت. به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی.»
مرتس وارد میشود
آلمان با توجه به سابقه نازیها و جایگاهش بهعنوان یکی از مهمترین متحدان اسرائیل، بعید بود که قبل از تاسیس کشور فلسطین، آن را به رسمیت بشناسد. اما مرتس مصمم بود که بخشی از تلاشهای دیپلماتیک باشد. یک روز پس از اعلام موضع مکرون، صدراعظم آلمان، رئیسجمهور فرانسه و استارمر بیانیه مشترکی صادر کردند و خواستار پایان جنگ، ورود گسترده کمکها و توقف هرگونه برنامه اسرائیل برای الحاق سرزمینهای بیشتر شدند. این سه نفر صبح روز بعد تماس تلفنی برقرار کردند. طبق خلاصه مکتوب بریتانیایی از این جلسه، آنها اتفاق نظر داشتند که وضعیت «وحشتناک» است. غذا به غزه وارد میشد، اما نه به اندازه کافی سریع. هیچ چشماندازی برای آتشبس وجود نداشت.
این سه کشور وقتی با هم متحد باشند، نفوذ بیشتری دارند. اتحادشان همچنین به آنها پوشش سیاسی در داخل میداد. یک مقام ارشد آلمانی گفت: آلمان از فرانسه یا بریتانیا به خاطر تصمیماتشان برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین انتقاد نکرده است، تا حدی به این دلیل که به اتحاد سه کشور برای مدیریت منتقدان داخلی تندوتیز خود در مورد غزه نیاز دارند. روز یکشنبه، ۲۷ژوئیه، مرتس مستقیما با آقای نتانیاهو صحبت کرد. به گفته یک فرد آشنا با این مکالمه که به دلیل حساسیت موضوع ناشناس صحبت میکرد، صدراعظم پس از آنکه نخستوزیر اسرائیل در طول تماس اصرار کرد که در غزه گرسنگی وجود ندارد و تقصیر را به گردن حماس انداخت، با ناامیدی تماس را پایان داد. روز بعد، مرتس و مکرون برای جلسهای بین ترامپ و استارمر در اسکاتلند فراخوانده شدند. به گفته یک مقام رسمی که بهدلیل حساسیت موضوع خواست نامش فاش نشود، اروپاییها از ترامپ خواستند که به نتانیاهو فشار بیاورد تا کمکهای بیشتری به غزه برسد. پس از جلسه، ترامپ به وضعیت وخیم اذعان کرد. رئیسجمهور آمریکا به خبرنگاران گفت: «این یک وضعیت گرسنگی واقعی است، من آن را میبینم و شما نمیتوانید آن را جعل کنید. باید به بچهها غذا بدهیم.»
کنفرانس وحدت
یک روز پس از ترک بریتانیا توسط ترامپ، استارمر رسما این موضوع را اعلام کرد. او فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت، مگر اینکه اسرائیل به سرعت برای پایان دادن به جنگ و آغاز مسیر صلح دائمی اقدام کند. لامی (وزیر امور خارجه) در سخنرانی خود در سازمان ملل، سخنان رئیس خود را تکرار کرد. او گفت: «بنابراین، با توجه به اینکه دست تاریخ بر شانههای ماست، دولت بریتانیا قصد دارد کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد.» او با تشویق ایستاده حضار روبهرو شد. کانادا اندکی پس از آن به بریتانیا و فرانسه پیوست. چنین اعلام موضعی از سوی استارمر آلمانیها را شگفتزده کرد. در همان روز، پاول شروع به اشتراکگذاری پیشنویسهای طرح بریتانیا با متحدان کرد. پاول و دیگران در دولت بریتانیا ماهها روی این طرح کار کرده و برای جلب موافقت رهبران عرب تلاش کرده بودند. اکنون، آنها به همراه فرانسه و آلمان، دوباره تلاش کردند. برای دیپلماتها مشخص نبود که آیا ترامپ از این طرح حمایت خواهد کرد یا خیر؛ طرحی که شامل برخی از همان ایدههایی بود که مقامات پایتختهای خارجی در گذشته پیشنهاد داده بودند و بینتیجه مانده بود.
به گفته دو مقام اروپایی، این طرح خواستار موارد زیر بود: یک دولت تکنوکرات فلسطینی برای غزه مرتبط با تشکیلات خودگردان اصلاحشده فلسطین؛ یک نیروی امنیتی بینالمللی؛ عقبنشینی کامل اسرائیل؛ نظارت بر آتشبس به رهبری ایالات متحده و در نهایت شکل گیری دو دولت مستقل. طرح بریتانیا همچنین یک «ضمیمه اجرا» با یک جدول زمانی ارائه داد که شامل کنفرانس از پیش برنامهریزیشده سازمان ملل، با حمایت فرانسه و عربستان سعودی، با هدف احیای تلاشها برای راهحل دو دولت بود. این طرح تعهدات اعراب در کنفرانس و در نهایت آتشبس در غزه را پیشبینی میکرد که به طرح صلح دو دولت به رهبری عربستان و فرانسه در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر منجر میشد. محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان، مدتها گفته بود که میخواهد روابط با اسرائیل را عادیسازی کند؛ اما اصرار داشت که ابتدا باید جنگ با غزه حل و فصل شود و پیشرفت ملموسی به سوی تشکیل کشور فلسطین حاصل شود.