بازی ایران در معادله جدید قفقاز

 بعد از امضای توافق صلح بین باکو و ایروان در حضور دونالد ترامپ که «مسیر ترامپ» نیز بخشی از آن است، این پرسش به صورت جدی مطرح شده که چرا نخست‌وزیر ارمنستان چنین طرح پرریسکی را قبول کرده و خود را در برابر روسیه قرار داده است؟

نیکول پاشینیان در‌حال‌حاضر با توجه به اینکه سال آینده انتخابات برگزار می‌شود، به دو مساله نیاز دارد؛ نخست اینکه جنگ داخلی ۲۰۲۰ را باخته و شرایط اقتصادی داخل نیز مساعد نیست. ضمن اینکه احزابی که جریان سنتی را شامل می‌شوند و به آنها طیف قره‌باغی می‌گویند و پیش از پاشینیان در قدرت بودند، امروز بار دیگر فعالیت‌هایشان را از سر گرفته‌اند و مورد حمایت روسیه هم هستند. بنابراین نخست‌وزیر ارمنستان نیاز به یک رفع انسداد ژئوپلیتیک دارد تا این کشور بیشتر با دنیا به‌ویژه دنیای غرب ارتباط داشته باشد. امروز نگاه ارمنستان به جهان متفاوت شده و دیگر این نگاه را ندارد که یک جهان روسی می‌تواند این کشور را از این انسداد ژئوپلیتیک نجات دهد. در واقع ایروان امروز نمی‌خواهد دیگر در مدار خارج نزدیک روسیه تعریف شود.

با وجود اینکه ارمنستان در‌حال‌حاضر وابستگی زیادی به روسیه در حوزه زیرساخت‌ها دارد، اما اخیرا مجلس این کشور رای به ملی شدن شبکه‌های برق ارمنستان داد. بنابراین بعید نیست که اگر روند به این سمت حرکت کند و جنگ در اوکراین هم خاتمه پیدا نکند، ارمنستان یک گام بزرگ برای خروج از CSTO یا همان سازمان پیمان امنیت جمعی بردارد. در این پیمان روسی شش کشور از کشورهای پساشوروی شامل ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان عضویت دارند. اگر ارمنستان از این پیمان خارج شود یک پیام مهم دارد مبنی بر اینکه ارمنستان می‌خواهد تمایل خود را نسبت به ورود به سازوکارها و ائتلاف‌های غربی افزایش دهد.

 این کمرنگ شدن همکاری‌ها با روسیه چه تبعاتی برای ایروان دارد؟

تبعات زیادی دارد و به نظر می‌رسد که ارمنستان تا خرداد سال آینده که انتخابات پارلمانی در این کشور برگزار می‌شود بیشترین تلاطمات داخلی را خواهد داشت. امروز اغلب مردم از پاشینیان حمایت می‌کنند، زیرا ساختار دولت به گونه‌ای است که برای برقرار ماندن باید حمایت مردمی را پشت خود داشته باشد. چون دولت پاشینیان یک بنیه اطلاعاتی امنیتی عمیق مانند روبرت کوچاریان، جمهوری‌خواهان و طیف قره‌باغی ندارد لذا بیشتر تمرکز خود را بر ملت گذاشته و به حمایت‌های مردمی دلخوش است و در حال رویافروشی به آنهاست.

چرا شما معتقد هستید که اقدامات پاشینیان به‌نوعی رویافروشی است؟

چون با این توافق و همکاری‌ها، ارمنستان دسترسی‌هایی برای ورود به شرایط جدیدی که بتواند با دنیا همکاری کند و از این تنگنا خارج شود، پیدا می‌کند؛ اما در واقع امر ارمنستان با ظرفیت‌هایی که دارد نمی‌تواند در بازی‌ قدرت‌های بزرگی مانند روسیه و آمریکا قرار بگیرد. در واقع ایروان در میانه این بازی و رقابت، توان خود را بسیار زیاد از دست خواهد داد. می‌توان گفت تا زمان برگزاری انتخابات در ارمنستان، شرایط بسیار نامطمئن است و پاشینیان گام بسیار بزرگ و متهورانه‌ای برداشته است، زیرا بعد از فروپاشی شوروی شاهد چنین اقداماتی از سمت کشورهای سابق اتحاد جماهیر شوروی نبودیم. فقط گرجستان بعد از سال ۲۰۱۳ در چنین مسیری گام برداشت و به سمت غرب حرکت کرد، اما اخیرا متوجه شد که بهترین سیاست ایجاد توازن بین روسیه و اروپاست. لذا امروز تجربه گرجستان در برابر ارمنستان قرار دارد؛ آن هم گرجستانی که به لحاظ دسترسی جغرافیایی و ظرفیت ژئوپلیتیک از موقعیت بهتری برخوردار است.

اگر اختلافات و تنش‌ها بین روسیه و ارمنستان در آینده بالا بگیرد،واکنش آمریکا که دلیل اصلی این جدال است چه خواهد بود؟

این مساله بستگی به دورنما و سرنوشت جنگ اوکراین دارد. چون روس‌ها فعلا نمی‌خواهند به خاطر «مسیر ترامپ» جبهه جدیدی با واشنگتن باز کنند. لذا تعیین‌تکلیف جنگ اوکراین یک متغیر کلان و سیستماتیک مهم در خصوص آینده رویکرد روسیه در قفقاز خواهد بود و مسکو به‌سادگی از آن گذر نخواهد کرد. به بیان دیگر امروز یک سردرگمی ژئوپلیتیک جدیدی در جنوب قفقاز برای پوتین ایجاد شده و رئیس‌جمهور روسیه اجازه نخواهد داد در خارج نزدیک آن اتفاقاتی رخ بدهد که خوشایند آن کشور نباشد. در نتیجه بیش از ایران، این روسیه است که یکی از متضرران اصلی این توافق صلح به شمار می‌رود.

ممکن است روسیه در آینده و با پایان جنگ اوکراین از طریق ابزارهایی که دارد و به واسطه اهمیت این منطقه، این توافق صلح را برهم بزند؟

شرط مهم آن این است که پاشینیان دیگر در قدرت نباشد و روس‌گراها قدرت بگیرند.

 در ایران بعد از امضای توافق صلح بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان در کاخ سفید و بحث در خصوص ایجاد مسیر ترامپ، هشدارهای بسیاری داده شد که نباید در مرزهای رسمی کشورمان تغییری ایجاد شود. هشدارهایی که پیش از این نیز بارها و بارها مطرح شده بود. به نظر شما چه سناریوهایی در انتظار ایران خواهد بود؟

در وهله نخست مقامات مربوطه یعنی سفیر ایران در ارمنستان باید به سند امضاشده و جزئیات آن درباره ایران دست پیدا کنند و ببینند که آیا قرار است مسیر ایران از نوردوز به سیونیک مسدود شود یا خیر؟ به نظر نمی‌رسد که این مسیر را ببندند و احتمالا با یک روگذر یا زیرگذر این مسیر را حفظ خواهند کرد. اما نکته مهم این است که ایران هرگز نباید اجازه دهد که مسیر ترانزیت سنتی‌اش با ارمنستان قطع شود. در واقع در وهله نخست؛ جمهوری اسلامی نباید کلیت مسیر ترامپ را به رسمیت بشناسد. زیرا به لحاظ حقوقی و بر اساس ماده ۳۴ کنوانسیون وین که در خصوص حقوق معاهدات است، کشورهای دیگر نمی‌توانند الزام حقوقی برای کشور ثالث ایجاد کنند. لذا ایران می‌تواند این مسیر را نپذیرد. توافق صلح باکو و ایروان برای ایران الزام‌آور نیست. بحث دیگر به بعد ژئوپلیتیک مربوط می‌شود؛ سیاست کلان ایران در منطقه قفقاز همواره این بوده که امنیت منطقه در هر گونه ابتکارعمل اقتصادی، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک باید توسط کشورهای محلی تعیین و انجام شود. امروز دو بازیگر بیرونی یعنی آمریکا و اسرائیل که دشمن و کانون تهدید ایران هستند، قرار است در این منطقه حضور داشته باشند. تفکر امنیتی ایران برای شمال‌غرب کشور این بود که هرگز بازیگر خارجی وارد این منطقه نشود. در دو سه دهه اخیر ایران این مسوولیت را به روسیه سپرده بود، اما چون مسکو بعد از جنگ اوکراین دچار چالش‌هایی شد، خلأهایی به وجود آمد و بازیگران خارجی به منطقه ورود کردند.

ایران مشکلی با کریدور و بحث‌های ترانزیتی ندارد و روی برخی از طرح‌ها در این خصوص نیز کار کرده است، ولی حضور دو بازیگر خارجی که از قضا یکی دشمن ماست و دیگری نیز به‌شدت با ایران مشکل دارد، در مرزهای کشورمان منطقی و پذیرفته‌شده نیست. به عبارت دیگر، کشورهای دخیل در طرح جاده یا مسیر ترامپ در حال ایجاد یک کمربند شکسته ژئوپلیتیک هستند که از شرق خزر تا غرب دریای سیاه را در بر ‌می‌گیرد و با ایجاد این کمربند ما شاهد ورود بازیگران ترانس‌آتلانتیک چون ناتو یا کشورهای عضو آن در منطقه قفقاز خواهیم بود. سیاست این کمربند شکسته ژئوپلیتیک نیز یک مهار سه‌گانه است که چین، ایران و روسیه را شامل می‌شود؛ به این گونه که چین را در مرزهای غربی خود یعنی استان سین‌کیانگ درگیر کنند و روسیه را از بالا و ایران را از پایین دچار برخی چالش‌ها کنند.

آیا رایزنی و همکاری بیشتر با روسیه و چین برای جلوگیری از تبعات احتمالی فایده‌ای دارد؟

 در حال حاضر اراده آن کشورها مهم است. امروز ایران تقریبا در وضعیتی قرار ندارد که بتواند به‌تنهایی اقدامی انجام دهد که بازی در این منطقه تغییر کند. اما در یک سال آینده ممکن است با تعیین‌تکلیف جنگ اوکراین، روسیه بتواند گام مهمی در رابطه با مسیر ترامپ و بازیگری آمریکا در این منطقه بردارد و به‌نوعی کلید بازی در دستان مسکو است. روسیه در صورت پایان جنگ اوکراین می‌تواند برای بازسازی معماری امنیتی‌اش در جنوب منطقه قفقاز اقدام کند. چین هم فعلا با وجود نگرانی‌هایی که دارد اما تمایلی برای ورود به این مناقشه با آمریکا ندارد، زیرا چین هنوز عمق اقتصادی و ژئوپلیتیک برای خود در این منطقه تعریف نکرده است.

و در نهایت اگر مسیر زمینی ایران با ارمنستان قطع شود، تهران باید چه سیاستی را دنبال کند؟

اگر مسیر زمینی ایران با ارمنستان قطع شود، ایران در چنین شرایطی اصلا نباید کوتاه بیاید و هر گونه اقدامی غیر از اینکه ایران ورود سخت به معادلات کند، نتیجه نخواهد داد. اما اگر مسیر زمینی ایران قطع نشود دلیلی برای اقدام ایران وجود ندارد. فقط همان‌طور که اشاره کردم تهران نباید مسیر ترامپ را به رسمیت بشناسد تا اگر روزی در آینده این مسیر قطع شد، بتواند بدون موانع حقوقی اقدام نظامی انجام دهد.