تلاش ناتمام؛ چرا ایران از ظرفیتهای بریکس بهره نمیبرد؟

تجارت ایران با اعضای کلیدی بریکس نیز روند نازلی داشته است. کاهش ۲۶درصدی تجارت با هند، ۱۷درصدی با روسیه و ۳۳درصدی با ترکیه، همگی نشاندهنده عدمبهرهبرداری موثر از ظرفیتهای موجود است. حتی چین که بزرگترین خریدار نفت ایران محسوب میشود، به دلیل رکود اقتصادی خریدهای خود را کاهش داده است.
مقایسه عملکرد ایران با سایر اعضای جدید بریکس تصویر شفافتری از فرصتهای ازدسترفته ارائه میدهد. مصر در فرآیند پیوستن به بریکس توانست ۱۵میلیارد دلار قرارداد سرمایهگذاری با چین و هند منعقد کند. عربستان سعودی نیز با تکیه بر چشمانداز عضویت در بریکس، برنامههای متنوعسازی اقتصادی خود را تسریع بخشید. این مقایسه نشان میدهد که موفقیت در بریکس تنها مربوط به عضویت رسمی نیست، بلکه نیازمند آمادگیسازی قبلی و راهبرد مشخص است.
چرا این وضعیت رخ داده است؟
ریشه مشکل در درک ناقص از ماهیت بریکس نهفته است. بریکس فراتر از یک گروه سیاسی، رژیم اقتصادی پیچیدهای است که بر کاهش هزینههای تراکنش و تسهیل همکاری استوار شده است. این گروه از طریق نهادهایی مانند بانک توسعه جدید و سیستم پرداخت مشترک، امکان دور زدن سیستم مالی غربمحور را فراهم میکند. اما ایران هنوز نتوانسته خود را با این ساختار انطباق دهد. نظام بانکی کشور با استانداردهای بینالمللی که مبنای همکاریهای مالی بریکس است، انطباق ندارد. زیرساختهای حملونقل برای ایفای نقش کریدور ترانزیتی کافی نیست. مهمتر از همه، دیپلماسی اقتصادی کشور هنوز به شیوه سنتی و دوجانبه عمل میکند، در حالی که موفقیت در بریکس نیازمند رویکرد چندجانبه و هماهنگ است.
ناترازی انرژی در داخل نیز نقش مهمی در تضعیف این رویکرد داشته است. ایران که با کمبود ۱۷هزار مگاوات برق مواجه است و نیروگاههایش در ۷۰درصد ظرفیت کار میکنند، چگونه میتواند خود را بهعنوان تامینکننده مطمئن انرژی در بریکس معرفی کند؟ کاهش قابل توجه تولید فولاد در ماه گذشته، تنها نمونهای از پیامدهای این وضعیت است.
فرصتهای مغفولمانده
بریکس امکانات قابلتوجهی در اختیار اعضا قرار میدهد که ایران هنوز بهدرستی از آنها بهره نبرده است. سیستم پرداخت بریکس که قابلیت کاهش ۵۰درصدی هزینههای تراکنش را دارد، برای ایران که با محدودیتهای بانکی مواجه است، فرصتی استراتژیک محسوب میشود. ایران و روسیه در این زمینه پیشگام بوده و سیستم شتاب-میر را راهاندازی کردهاند که امکان برداشت وجه برای ایرانیان از خودپردازهای روسی را فراهم کرده، اما این تجربه هنوز گسترش نیافته است.
بانک توسعه جدید بریکس با سرمایه ۱۰۰میلیارددلاری، امکان تامین مالی پروژههای زیرساختی بدون شرایط سیاسی غربی را فراهم میکند. در شرایطی که ایران به ۱۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیاز دارد، عضویت در این بانک میتواند گشایش مهمی باشد. اما درخواست عضویت ایران هنوز در مراحل اولیه قرار دارد.
موقعیت ژئوپلیتیکی ایران نیز فرصت بزرگی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. کریدور شمال-جنوب که اتصال روسیه به اقیانوس هند را تسهیل میکند، میتواند ایران را به گره مرکزی تجارت بریکس تبدیل کند. توسعه بندر چابهار و خط آهن خواف-هرات، گامهایی در این مسیر محسوب میشوند اما نیاز به تسریع و گسترش دارند.
همکاری فناوری نیز حوزهای است که ایران کمتر در آن سرمایهگذاری کرده است. کشورهای بریکس ۳۵درصد ثبت اختراعات جهانی را در اختیار دارند و مشارکت در برنامههای تحقیق و توسعه مشترک میتواند شکاف فناوری ایران را کاهش دهد.
تهدیدهای پیش رو
بازگشت دونالد ترامپ و اعلام تعرفه ۱۰درصدی اضافی بر کشورهای همسو با سیاستهای بریکس، فشارهای جدیدی در پیش خواهد داشت. اظهارات ماههای گذشته دونالد ترامپ مبنی بر اینکه «هر کشوری که خود را با سیاستهای ضدآمریکایی بریکس همراه کند، با تعرفه ۱۰درصدی اضافی مواجه خواهد شد»، نیز نشاندهنده تشدید فشارهاست. همزمان، گسترش بریکس و پذیرش کشورهای شریک جدیدی مانند بلاروس، قزاقستان و ازبکستان، فضای رقابتی جدیدی ایجاد کرده است. این کشورها ممکن است در برخی حوزهها با ایران رقابت کنند و سهم آن را کاهش دهند.
راهحل چیست؟
اول) اصلاح ساختارها: نظام بانکی ایران باید با استانداردهای بینالمللی انطباق یابد تا بتواند در سیستمهای مالی بریکس مشارکت کند. زیرساختهای حملونقل نیاز به توسعه گسترده دارند تا ایران بتواند نقش کریدور ترانزیتی را ایفا کند.
دوم) تنوعبخشی شرکای تجاری: به جای تکیه بیش از حد بر چین، ایران باید روابط متوازنتری با سایر اعضای بریکس برقرار کند. هند با اقتصاد روبهرشد و نیاز انرژی ۷۰۰میلیوننفری، برزیل با ظرفیتهای کشاورزی و آفریقای جنوبی با فناوریهای معدنی، همگی میتوانند شرکای راهبردی جدیدی باشند.
سوم) تقویت دیپلماسی اقتصادی: وزارت امور خارجه و بانک مرکزی باید در راستای ترغیب اعضای بریکس به استفاده کمتر از دلار در مبادلات هماهنگی نزدیک داشته باشند. این امر همراستا با منافع ملی ایران و همچنین با اهداف کلی بریکس است.
چهارم) سرمایهگذاری در فناوری: مشارکت فعال در برنامههای تحقیق و توسعه مشترک بریکس، بهویژه در حوزههای هوش مصنوعی، فناوریهای پاک و بیوتکنولوژی، میتواند موقعیت ایران را در زنجیره ارزش جهانی ارتقا دهد.
نگاه به آینده
عضویت در بریکس برای جمهوری اسلامی ایران فراتر از یک تغییر تاکتیکی، نمایانگر تحول بنیادین در اقتصاد سیاسی بینالمللی این کشور است. اما تحقق این پتانسیل، مستلزم عبور از ذهنیت انفعالی به رویکرد فعال و راهبردی است. موفقیتهای اولیه فدراسیون روسیه و جمهوری خلق چین در توسعه سیستمهای پرداخت جایگزین، پیشرفت هند در جذب سرمایهگذاری فناوری از شرکای بریکس، و موفقیت برزیل در توسعه تجارت کشاورزی با اعضای گروه، همگی نشان میدهند که بهرهبرداری از ظرفیتهای بریکس نهتنها ممکن است بلکه میتواند تحولآفرین باشد. ایران در مقطع حساسی قرار دارد. میتواند از این فرصت تاریخی برای بازتعریف جایگاه اقتصادی خود در نظام بینالملل استفاده کند یا اینکه همچون فرصتهای گذشته، آن را از دست بدهد. انتخاب با سیاستگذاران کشور است، اما زمان برای تصمیمگیری در حال هدر رفتن است.
* پژوهشگر روابط بینالملل