نقد قرارداد ایران و انگلیس به قلم عبدالله مستوفی-۲
مالیات و عواید گمرکی نابود شده است
در این بیانیه تاکید شده است دریافت مالیات به صفر رسیده و عایدات گمرکی به دلیل عدم تجارت از میان رفته است و تهیه پول برای تجهیز ارتش ناممکن شده است. در این بیانیه ضمن مخالفت با رفتار روسها و سایر کشورها تاکید شده است که دولت از انگلستان تعهد گرفته که متخصصان خود را به ایران فرستاده و در مذاکرات جهانی به نفع ایران رای دهد...
در این بیانیه تاکید شده است دریافت مالیات به صفر رسیده و عایدات گمرکی به دلیل عدم تجارت از میان رفته است و تهیه پول برای تجهیز ارتش ناممکن شده است. در این بیانیه ضمن مخالفت با رفتار روسها و سایر کشورها تاکید شده است که دولت از انگلستان تعهد گرفته که متخصصان خود را به ایران فرستاده و در مذاکرات جهانی به نفع ایران رای دهد...
طی این عملیات و در عین اینکه برای نگهداری و بهبود اوضاع موقتی صرف مساعی مینمودم، البته از این نکته غفلت نداشتم که بهبودی موقتی دارای جنبه دوام و ثبات نیست و اتخاذ تدابیر اساسی، برای تامین زندگی دائمی و ترقی و تکمیل مملکت از نقطهنظر اقتصادی و اجتماعی، مرحله ثانوی و مهمتر وظیفه اینجانب است و مادام که در این طریق فکر و تدبیری نشده است، زحمات و مشتقات بینتیجه و مخاطرات حتمیالوقوع است. زیرا، همه روزه تجربه جدیدی عقیده راسخه مرا تایید میکرد که نجات مملکت، بدون انتظام و اصلاح ادارات میسر نیست و انتظام ادارات، بدون توسل به معلومات فنی مستشارها و معلمین خارجی، صورت نمیپذیرد و بالاخره، تاسیس و اصلاح ادارات ایران که علیالظاهر مدعی مشابهت با ادارات اروپایی هستند، ولی از حقایق تنظیمات اروپایی به کلی بیبهره میباشند، بدون توسل به معلومات متخصصین و ارباب فن خارجی، غیرممکن است.
سعی و تلاش ادارهکنندگان ایرانی که به واسطه نقص تجربه و تعلیمات و نبودن وضعیت ثابت، تاکنون در اجرای اصلاحات عقیم مانده و در مقابل برچیدن اوضاع قدیم، به ایجاد هیچ وضع جدیدی که قابل دوام و بقا باشد، موفق نشده، عدم کفایت خود را ثابت و این حقیقت را روشنتر نموده است که مادام که معلمین کارآزموده شالوده محکمی برای اصلاحات طرح نکرده، اساس متینی ایجاد ننمودهاند که عناصر مستعد ایرانی را در مکتب عمل و اداره، با تمرین متینی که لابدمنه آموختن فنون و تجارب اداری است، برای خدمات مملکت حاضر نمایند، تشکیل ادارات و دوایر و شعب و هیاتها و کمیسیونها و غیره، جز افزودن خرج و تشویق هرج و مرج حاصل و نتیجهای نخواهد داشت.
ثانیا، بالبداهه معلوم و مسلم بود که مساعدت مالی که با دولت ایران میشد و اثرات آنی و موقتی خود را میبخشید، با مضرتی که داشت صرفنظر از آن ممکن نبوده، مانند مخدری که در تسکین فوری درد موثر، ولی در رفع مرض بیاثر بود، نمیتوانست دوای دائمی مملکت و موجب شفای قطعی باشد و تغییر زندگانی اساسی و دائمی مملکت و ترک زندگانی روزمره و بیاساس، هر روزه به صورتی و در تحت تاثیر جدیدی، لزوم غیرقابل انکار خود را ثابت مینمود.
اوضاع مالیه مملکت، بیش از آنچه به شرح درآید اسفانگیز بود، مالیاتهای دولت، به واسطه کشمکشها و بینظمیهای داخلی و نتایج جنگ بینالمللی و قحطی و امراض و عوامل مهلکه دیگر به درجه صفر رسیده بود. عایدات گمرکی، به واسطه عدم امکان مبادلات تجارتی از میان رفته، تهیه اسلحه و مهمات، برای تنظیمات و تجدید قوای تامینیه غیرمقدور بود. برای شروع به هر اصلاح و استفاده از هر وضع و علاج هر خطری مراجعه به سرمایه خارجی وسیله و شرط منحصر به نظر میآید.
تبدیل سیاست دنیا، در نتیجه جنگ بینالمللی، و طرح خطوط و نقوش اصلیه در نقشه جغرافیای عالم «مخصوصا پس از انقلاب و تشنج عظیم روسیه» و سعی و تلاش هریک از قطعات مجاور مملکت، برای تقویت و نیرومندی خویش و اتصال آنها به دول قویتر و نیرومندتر، در هر لحظه درس جدید و تنبیه تازهای بود که باید در تقویت مملکت کوشید و مزاج مملکت را برای مقابله با وضعیات و مشکلات محتملالوقوع آتیه حاضر و مهیا کرد.
بالجمله، بهطوری که در فوق ذکر شد، احتیاج مملکت از حیث توسل به کمکهای فنی و مالی خارجه محل شبهه و تردید نبود. سخن در اینجا بود، که این کمکهای فنی و مالی ضروری از کدام منبع خارجی تحصیل شود که شرایط اصلی، ممکن بودن و عملی بودن را دارا بوده و موفقیت آن با استقلال مملکت نیز مشکوک نباشد.
در این باب عقاید، مخصوصا از نقطهنظر احساسات، متفاوت بود و طرق مختلفی برای مشی سیاسی دولت ترسیم میشد. ولی، به واسطه دور بودن از محیط حقیقی سیاست و عجز از تمییز وضعیات یا ملاحظه در اظهار عقیده، جنبه امکان اجرا و قابلیت عمل در آنها کمتر رعایت میگردید.
هیات دولت که مسوول مقدورات مملکت بوده، مجبور بود نظر خود را به حقایق و واقعیات محدود کرده، از احساسات و اوهام تحققناپذیر دوری جسته، متعاقب تجربیات دوساله و تشبث به تمام وسایل متصوره و بالاخره، عقیم ماندن نقشههای احساس و نتایج وخیمی که از آن حاصل گردیده، غیر از خرد و دانش هادی دیگر برای خود نپذیرد. در نتیجه این افکار، هیات دولت مطالعات زیادی در اطراف قضیه نموده و تمام طرق را در تحت نظر و تفکر در آورده، در نتیجه معتقد به این عقیده شد، که مراجعه و توسل به متخصصین از ملل مختلفه، برای مصالح دولت و مملکت عملی نبود.زیرا، علاوه بر احتمال وقوع رقابتهای ملی و نژادی مابین آنان که برای پیشرفت اصلاحات مضر و نتایج سوء آن متوجه ما میگردید، هیچیک از ملل را در تمهید وسایل سعادت مملکت، طوری ذیعلاقه و ذینفع نمیکرد که مساعدتهای مهمی برای ترقیات فوری و سریع نموده، مملکت را از حالت بدبختی و فلاکت امروز بهطور موثر رهایی بخشند و علاوه بر اینکه همان رقابتهای اول امر، امکان وقوع آن را مشکل مینمود و بر فرض وقوع، پس از مدتی تجربه و عمل، با تحمل مضار و آفات مسلمه تاخیر، مساله توحید سبک و اسلوب اصلاحات مراجعه به مبدا واحد
فنی را مخصوصا درباره ادارات مهمه، الزام میکرد.
با توجه به نکات فوق و تحت نظر آوردن حقایق وضعیات داخلی و خارجی، مراجعه به دولت دیگر غیر از انگلستان، علاوه بر آنکه، با سوابق مساعدتها و اطمینان قطعی که در ضمن مذاکرات از نظر مساعدت آن دولت، به حسن استقبال و آتیه ایران، حاصل گردید اقتضا نداشت، شرط امکان و عملی بودن را نیز فاقد بود.بنابر ملاحظات فوق، هیات دولت در ضمن ایفای وظایف روزانه و استقرار نظم و تهیه موجبات آسایش حال اهالی، از نقطهنظر تعیین خط مشی سیاسی دولت و روشن کردن این تکلیف، از مذاکره با دولت انگلستان در تامین آتیه مملکت خودداری ننمود. چندی از متارکه جنگ نگذشته بود که در این مسائل بهطور کلی با اولیای دولت معظملهها، مذاکرات به میان آمد، تمام شرایط اصلاح مملکت رعایت و در نتیجه تبادل نظریات و اقدامات که چندین ماه طول کشید، قراردادهایی با موافقت طرفین مقرر گردید.البته، برای تصمیم در عقد قرارداد و خاتمه دوره بیتکلیفی، علل و موجبات دیگری نیز موجود بود که اظهار و اعلام آنها فعلا نیز خالی از اقتضاست و ارباب فراست با مختصر تامل و توجهی به وضعیات بینالمللی، میتوانند آن حقایق را دریافته و تصمیمات دولت را تقدیر نمایند.قسمتی از این حقایق، مربوط به
سیاست گذشته ایران در مدت امتداد جنگ بود که سعی و کوشش نمایندگان دولت را در کنفرانس صلح، دچار موانع و اشکالات کرد و بالاخره، با تمام مشکلات و ملاحظات فوق موفقیت به انجام قراردادها حاصل گردید.
بهطوری که ملاحظه میشود، در آنها دولت تامینات کافیه برای حفظ حیثیات و استقلال و تمامیت ایران تحصیل نموده و استفاده از معلومات فنی متخصصین انگلیسی را با کمکهای مادی و مالی دیگر، از قبیل اسلحه و مهمات، بدون اینکه تکالیف دیگری قبول نماید، به دست آورده.تغییر عهدنامه و تجدیدنظر در تعرفه گمرکی برای اینکه عایدات در آتیه کفایت مصارف اصلاحات را نیز بنماید، مسلم گردد.
علاوه بر اینها، به موجب مراسله و تعهدات رسمی جداگانه، به تحصیل مساعدت دولت انگلستان برای موافقت به اقتضای مشروع مملکت، در کنفرانس صلح موفق گردیده است.
موفقیت دولت راجع به عضویت ایران در مجمع اتفاق ملل که علی حده محرز و مسلم است نیز یک وثیقه بینالمللی مهمی برای استقلال و تمامیت ایران و از نقطهنظر سیاست خارجی، موجب اطمینان تام میباشد.
در ضمن از ذکر این نکته هم نباید خودداری نمایم که این قراردادها بالذات هر شرط و تعهد مضری را فاقد و اصول موجبات مسلمه سعادت و استقلال مملکت را داراست، لیکن بدیهی است، شرط استفاده مملکت از آن، به وسیله حسن استعمال و اجرای آن به دست اشخاص بصیر به وضعیات مصالح مملکت است.
زیرا بهترین قراردادها و عهدنامهها اگر مورد سوءاستعمال شود و دستهای آلوده یا نالایق مامور اجرای آن گردند، مضاری را در برداشته و فاقد منافع خواهد گردید و در چنین صورتی نقض و کمال قرارداد یا ضرر و نفع آن تسویه خواهد بود و مملکتی که اشخاص واقف به مصالح وقت و قادر بر انجام وظایف را فاقد باشد یا نخواهد بشناسد، از هیچ قراردادی استفاده نخواهد کرد و به طریق اولی، فقدان قرارداد و دوام بیتکلیفی و درماندگی هیچوقت از زوال و فنای آن جلوگیری نخواهد نمود.
اینجانب، همانطوری که تطبیق وضعیات عالیه را با سال گذشته و مقایسه عملیات دوازده ماهه موقتی خود را به محاکمه و انصاف افکار عامه واگذار نمودم، در موضوع این موفقیت اساسی نیز، وجدان پاک اشخاصی را که به سعادت حقیقی مملکت علاقهمند هستند و از اغراض جاهلانه و حسیات عوامفریبانه دورند و مبنای حکم و تصدیق آنها عقل سلیم و منظور داشتن حقایق است، حاکم قدرشناس و حقگذار قضیه قرار داده، امیدوارم نتایج این موفقیت منظور نظر حقشناس عموم اهالی مملکت بوده، خدمات و فداکاریهای اینجانب که خیر و سعادت و آبادی حقیقی این مملکت هدف آن است هرچه زودتر مشهود گردد.
ارسال نظر