جنگ نیابتیهای ترک

سپتامبر گذشته، اردوغان در واکنش به کشته شدن یک زن ترک-آمریکایی در کرانه باختری اشغالی توسط اسرائیل، از کشورهای با اکثریت مسلمان خواست علیه «تهدید فزاینده توسعهطلبی» اسرائیل متحد شوند. او اعلام کرد: «تنها گامی که گستاخی اسرائیل، راهزنی اسرائیل و تروریسم دولتی اسرائیل را متوقف خواهد کرد، اتحاد کشورهای اسلامی است.» وضعیت سوریه از زمان سقوط رژیم بشار اسد در سال گذشته، تنشها در روابط ترکیه و اسرائیل را بهشدت وخیمتر کرده است. با توجه به اینکه ترکیه و اسرائیل دو بازیگر اصلی برای پر کردن خلأها در سوریه پس از حزب بعث هستند، اصطکاک بین آنکارا و تلآویو در حال تشدید است. بسیاری از تحلیلگران اکنون این سوال را مطرح میکنند که آیا لفاظیهای ضداسرائیلی اردوغان ممکن است به چیزی فراتر از حرف تبدیل شود؟
تقابل برنامهها
ترکیه از دولت جدید سوریه به رهبری احمد الشرع، رئیسجمهور موقت، حمایت میکند. آنکارا میخواهد شاهد آن باشد که شورشیانِ حاکمشده، قدرت خود را تحکیم کرده و سوریه را به عنوان یک دولت یکپارچه اداره کنند. ترکیه بر اساس ملاحظات امنیت ملی خود، به شدت با تشکیل هرگونه منطقه خودمختار تحت کنترل «یگانهای مدافع خلق» (YPG) یا «حزب اتحاد دموکراتیک» (PYD)، و به طریق اولی یک دولت مستقل، در شمال شرقی سوریه مخالف است. با این وجود، توافق تاریخی بین «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF) و دمشق که در ۱۰مارس اعلام شد، باید چنین نگرانیهایی را برای ترکیه کاهش دهد. بر اساس این توافق، «نیروهای دموکراتیک سوریه» (ائتلافی از شبهنظامیان تحت رهبری یگانهای مدافع خلق و مورد حمایت آمریکا) قرار است تمام نهادهای نظامی و غیرنظامی خود را در دولت سوریه ادغام کنند، خصومتها را متوقف سازند و کنترل فرودگاه، میادین نفت و گاز و پستهای مرزی شمال شرقی سوریه را به مقامات مرکزی واگذار نمایند.
در صورت اجرای موفقیتآمیز، این توافق منافع ترکیه و دولت الشرع را در راستای حرکت به سوی یک سوریه متحدتر در دوره پسااسد تامین خواهد کرد؛ این امر بهرغم خشونتهای اخیر در سواحل مدیترانهای سوریه که منجر به کشته شدن بیش از هزار نفر شد صادق است. آنکارا منافع مشخصی در لغو تمام تحریمهای غرب علیه سوریه پسااسد دارد تا این کشور بتواند مسیر بازسازی و توسعه مجدد خود را آغاز کند. ترکیه به دلایل بسیاری خواهان رشد مجدد سوریه است. آنکارا نمیخواهد شاهد فروپاشی دولت سوریه و ایجاد خلأهای قدرت خطرناک باشد، زیرا چنین سناریویی میتواند بیثباتی گستردهای ایجاد کرده و به گروههای تروریستی مانند داعش فرصت تنفس بدهد. چنین آشفتگیها و بحرانهای امنیتی میتواند به راحتی به ترکیه که ۹۰۰کیلومتر مرز مشترک با سوریه دارد، سرایت کند.
فشار سیاسی زیادی بر دولت اردوغان وجود دارد تا با دمشق به توافقی دست یابد که به موجب آن میلیونها پناهجوی سوری در ترکیه بتوانند هر چه سریعتر به خانه بازگردند. برای اینکه این اتفاق به شیوهای اخلاقی رخ دهد، باید ثبات و یک دولت کارآمد در سوریه وجود داشته باشد. علاوه بر این، شرکتهای ساختمانی و تولیدی ترکیه در موقعیتی قرار خواهند گرفت که با به دست آوردن قراردادهای پروژههای بزرگ، نقش عمدهای در توسعه مجدد سوریه ایفا کنند. بنابراین، منافع اقتصادی خود ترکیه نیز در این معادله دخیل است. هنگامی که رئیسجمهور جدید سوریه ماه گذشته به آنکارا آمد و با اردوغان دیدار کرد، دو رهبر در مورد آینده نقش ترکیه در سوریه و منافع مشترک هر دو دولت گفتوگو کردند.
متیو برایزا، مقام سابق کاخ سفید و وزارت امور خارجه که اکنون در استانبول مستقر است، در مصاحبهای با «د نیو عرب» توضیح داد: «فکر میکنم نکته اصلی و استراتژیک زیربنایی سفر احمد الشرع به ترکیه در ۴ فوریه، همسو کردن رویکردهای آنکارا و دمشق برای تثبیت و بازسازی سوریه و تبدیل آن به یک دولت فراگیر، مرفه و دموکراتیک، یا شبهدموکراتیک، بود.» این دیپلمات سابق آمریکایی افزود: «علاوه بر این، معتقدم دستور کار احتمالا تمایل ترکیه برای کمک به سوریه بود تا پس از تثبیت، با تمرکز بر مسائل حملونقل و انرژی به طور خاص به عنوان ستون فقرات احیای اقتصاد سوریه، اقتصاد خود را دوباره زنده کند.»
اسرائیل، از سوی دیگر، به نظر میرسد خواهان عکس این وضعیت برای سوریه است. تلآویو منافع خاص خود را در ضعیف بودن سوریه و عدم وجود یک قدرت مرکزی در دمشق که بر کل کشور حکومت کند، دارد. با توجه به اینکه «هیئت تحریر الشام» (HTS) جناح مسلط در دولت جدید سوریه است، اسرائیل میخواهد دمشق تحت تحریمهای غرب باقی بماند. گوردون گری، سفیر سابق آمریکا در تونس، به «د نیو عرب» گفت: «اسرائیل به یک سوریه تکهتکه و ضعیف امید دارد و یک سوریه تقسیمشده بهترین تضمین برای امنیت آن است و یک سوریه متحد میتواند در نهایت تهدیدی ایجاد کند.»
به محض سقوط اسد در ماه دسامبر، ارتش اسرائیل بمباران دمشق و سایر نقاط سوریه را آغاز کرد و همزمان با تهاجم به این کشور، سرزمینهای بیشتری از سوریه را غصب کرد. امروز، اشغال سوریه توسط اسرائیل از بلندیهای جولان به سمت دمشق گسترش یافته است. اسرائیل خواستار غیرنظامیسازی کامل جنوب سوریه شده است. اسرائیلیها اخیرا تلاش کردهاند تا تجاوز خود به سوریه پس از اسد را تحت لوای حفاظت از اقلیت دروزی توجیه کنند. این برنامه با سابقه اسرائیل در تلاش برای تجزیه کشورهای عربی به منظور ایجاد اتحادهای استراتژیک با گروههای قومی کوچک در آن کشورها، برای تحکیم سلطه اسرائیل در خاورمیانه و پیشبرد جاهطلبیهای امپریالیستیاش، سازگار است.
در ۲۴ فوریه، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، «توسعهطلبی» اسرائیل در سوریه را اندکی پس از آنکه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اعلام کرد تلآویو اجازه نخواهد داد نیروهای سوری در جنوب دمشق مستقر شوند، محکوم کرد. فیدان اعلام کرد: «اشغالهای جاری در لبنان و سوریه، تحریک و تلاش برای الحاق کرانه باختری، و آوارگی اجباری فلسطینیان از غزه، همگی بخشی از یک طرح خطرناک هستند.»
دیپلمات ارشد آنکارا گفت: «سالهاست که میدانیم اسرائیل پروژهای را با هدف ایجاد ضعف و بیثباتی در کشورهای همسایه مانند اردن، لبنان و سوریه توسعه داده است.» فیدان افزود: «فراتر از این، اسرائیل با ایالات متحده همکاری میکند تا از دستیابی کشورهای درجهدوم به قابلیتهای نظامی جلوگیری کند.» نگاه اسرائیل به نفوذ ترکیه، دلیل اصلی رفتار تهاجمی تلآویو نسبت به سوریه پسااسد است. در میان مقامات امنیتی و تحلیلگران اسرائیلی، گفتمان رو به رشدی در مورد تهدید نفوذ آنکارا در «سوریه جدید» برای اسرائیل وجود دارد. کمتر از یک ماه پس از سرنگونی اسد، «کمیته ارزیابی بودجه تشکیلات دفاعی و توازن قوا» گزارشی منتشر کرد که این نگرانیها را خلاصه میکرد. این کمیته که رژیم اسرائیل در سال ۲۰۲۳ برای ارزیابی تهدیدهای منطقهای علیه اسرائیل تاسیس کرد، به این نتیجه رسید که یک سوریه متمایل به ترکیه که توسط اسلامگرایان سنی اداره میشود، میتواند تهدیدی بزرگ برای اسرائیل باشد.
در این گزارش آمده است: «اسرائیل ممکن است با تهدید جدیدی در سوریه مواجه شود که از برخی جهات، کمتر از تهدید شدید قبلی نخواهد بود. این تهدید میتواند به شکل یک نیروی سنی افراطی باشد که وجود اسرائیل را نیز به رسمیت نشناسد.» این کمیته ارزیابی کرد: «از آنجا که شورشیان سنی به واسطه کنترل مرکزی خود در سوریه قدرت سیاسی را در دست خواهند داشت، ممکن است تهدید بزرگی از سوی آنها پدید آید.»
در این گزارش هشداری در مورد تبدیل شدن رهبری جدید در دمشق به «نیروی نیابتی» ترکیه گنجانده شده بود که این تهدید درکشده برای اسرائیل را با توجه به «جاهطلبی آنکارا برای احیای شکوه سابق امپراتوری عثمانی» بسیار وخیمتر میکرد. «مرکز تحقیقات و آموزش آلما» ماه گذشته تحلیلی با عنوان «پتانسیل تهدید ترکیه - مستقیم و غیرمستقیم - برای اسرائیل؛ یک ارزیابی وضعیت» منتشر کرد. این تحلیل به موشکهای دوربرد و قابلیتهای پهپادی پیشرفته ترکیه به عنوان یک تهدید بالقوه برای اسرائیل اشاره کرد، اما تاکید نمود که «ریسک مهمتر این است که ترکیه به یک تهدید غیرمستقیم روی آورد؛ حمایت از یک گروه نیابتی سنی رادیکال با در نظر داشتن اسرائیل به عنوان هدف، به روشی مشابه نحوه مدیریت سازمانهای شیعه توسط ایران، یا حتی حمایت از ارتش جدید سوریه که ممکن است علیه اسرائیل اقدام کند».
* تحلیلگر نیوعرب